heterochromatin


(زیست شناسی) ناجور رنگینه، دگر رنگینه (بخشی از کروماتین)

جمله های نمونه

1. The results suggest that the Y chromosome heterochromatin appears to have a modifying effect on the phenotypic relationship between morphophysiological traits during human ontogenesis.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که هتروکروماتین کروموزوم Y به نظر می رسد یک اثر اصلاح کننده بر رابطه فنوتیپی بین صفات مورفوفیزیولوژیکی در طول انتوژنز انسانی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که the کروموزوم Y به نظر می رسد اثر متغیری بر روی relationship phenotypic بین صفات morphophysiological در طول عمر انسان دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. What other functions abundant heterochromatin may perform are still an open question.
[ترجمه گوگل]چه عملکردهای دیگری که هتروکروماتین فراوان ممکن است انجام دهد هنوز یک سوال باز است
[ترجمه ترگمان]کاره ای دیگری که heterochromatin فراوان می توانند انجام دهند هنوز یک سوال باز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This chromatin heterochromatin. The chromatin which stains less deeply than heterochromatin is called euchromatin.
[ترجمه گوگل]این کروماتین هتروکروماتین است کروماتینی که عمق کمتری نسبت به هتروکروماتین دارد، یوکروماتین نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]این chromatin heterochromatin است The که لکه های کمتری نسبت به heterochromatin دارند euchromatin نام دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Heterochromatin has shown to be composed largely of short repeated polynucleotide sequences.
[ترجمه گوگل]نشان داده شده است که هتروکروماتین عمدتاً از توالی های چند نوکلئوتیدی کوتاه و مکرر تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]نشان داده شده است که heterochromatin عمدتا از توالی های تکراری repeated کوتاه ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The accumulation and discarding of heterochromatin of chromosome IV in the rectum and Malpighian tubules.
[ترجمه گوگل]تجمع و دور ریختن هتروکروماتین کروموزوم IV در راست روده و توبول های Malpighian
[ترجمه ترگمان]تجمع و کنار گذاشتن of کروموزوم در راست روده و مقعد و Malpighian به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Type B, which has nucleus rich in heterochromatin, and the organelles almost vanished.
[ترجمه گوگل]نوع B که دارای هسته غنی از هتروکروماتین است و اندامک ها تقریبا ناپدید شده اند
[ترجمه ترگمان]نوع B، که هسته غنی از heterochromatin دارد، و اندامک های تقریبا ناپدید شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Results Abundant heterochromatin were found in the karyon of 5-month embryonic retinal neuroepithelial cells, and the figure of the karyons was irregular.
[ترجمه گوگل]ResultsHeterochromatin فراوان در کاریون سلول های عصبی اپیتلیال شبکیه جنینی 5 ماهه یافت شد و شکل کاریون ها نامنظم بود
[ترجمه ترگمان]نتایج Abundant heterochromatin در the سلول های neuroepithelial retinal ۵ ماهی یافت شد و شکل of نامنظم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. C-bands of chromosomes, viz. heterochromatin of 13 cassava germplasms (Manihot esculenta) were displayed by the method of dryness and high temperature.
[ترجمه گوگل]نوارهای C کروموزوم ها، به عنوان مثال هتروکروماتین 13 ژرم پلاسم کاساوا (Manihot esculenta) به روش خشکی و دمای بالا نمایش داده شد
[ترجمه ترگمان]ج- تبعیت از کروموزوم ها که عبارتند از: heterochromatin ۱۳ cassava (manihot esculenta)با روش خشکی و دمای بالا به نمایش درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. C - banding confirmed increase in the heterochromatin in one chromosome and inversion in the other.
[ترجمه گوگل]ج - افزایش هتروکروماتین در یک کروموزوم و وارونگی در کروموزوم دیگر تایید شد
[ترجمه ترگمان]C - banding تایید شده در heterochromatin در یک کروموزوم و وارونگی در دیگر را تایید کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The development of molecular biology and genome project have fostered much interest in the structure and function of centromeric heterochromatin.
[ترجمه گوگل]توسعه بیولوژی مولکولی و پروژه ژنوم علاقه زیادی را به ساختار و عملکرد هتروکروماتین سانترومر افزایش داده است
[ترجمه ترگمان]توسعه بیولوژی مولکولی و پروژه ژنوم علاقه زیادی به ساختار و عملکرد of heterochromatin داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some PRC had a multi shaped nucleus in which equal amount of euchromatin and heterochromatin.
[ترجمه گوگل]برخی از PRC دارای یک هسته چند شکل بودند که در آن مقدار مساوی یوکروماتین و هتروکروماتین وجود داشت
[ترجمه ترگمان]برخی از جمهوری خلق چین یک هسته multi داشتند که در آن مقدار برابر of و heterochromatin برابر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Chromosome material with exhibits of such behaviour is called heterochromatin.
[ترجمه گوگل]ماده کروموزومی با چنین رفتاری هتروکروماتین نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]مواد Chromosome با نشان دادن چنین رفتاری heterochromatin نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. One of these is control of repeated DNA sequences in and outside the heterochromatin.
[ترجمه گوگل]یکی از اینها کنترل توالی های مکرر DNA در داخل و خارج هتروکروماتین است
[ترجمه ترگمان]یکی از اینها کنترل توالی های DNA مکرر در داخل و خارج از heterochromatin است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• stainable part of a chromosome

پیشنهاد کاربران

heterochromatin ( زیست شناسی - ژن شناسی و زیست فنّاوری )
واژه مصوب: دگرفامینه
تعریف: بخش هایی از فامینه که در مرحلۀ میان چهر متراکم تر و رنگ پذیرترند
هتروکروماتین:
مناطق پیچ خورده و تاب خورده کروموزوم هستند که رنگ پذیری بیشتری هم دارند. این مناطق فشرده و متراکم می باشند.
در این مناطق فشرده رونویسی انجام نمی شود.

بپرس