1. These radio waves are coming at 15000 hertz.
[ترجمه گوگل]این امواج رادیویی با فرکانس 15000 هرتز می آیند
[ترجمه ترگمان]این امواج رادیویی به ۱۵۰۰۰ هرتز می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. This formula differs somewhat from the classical Hertz expression for elastic deformation of a plane by a rigid sphere.
[ترجمه گوگل]این فرمول تا حدودی با بیان کلاسیک هرتز برای تغییر شکل الاستیک یک صفحه توسط یک کره صلب متفاوت است
[ترجمه ترگمان]این فرمول تا حدی از حالت کلاسیک هرتز برای تغییر شکل الاستیک صفحه با یک کره سخت متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The variation is tiny: just one hertz in a billion.
[ترجمه گوگل]تنوع بسیار کوچک است: فقط یک هرتز در یک میلیارد
[ترجمه ترگمان]این تغییر کوچک است: تنها یک هرتز در یک میلیارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Hertz Lipmann had sent her a telegram.
[ترجمه گوگل]هرتز لیپمن برایش تلگرام فرستاده بود
[ترجمه ترگمان]Lipmann سخته براش یک تلگراف فرستاده باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I knew Hertz Lipmann would have willingly made a false accusation against anyone, if the Party required it of him.
[ترجمه گوگل]میدانستم که هرتز لیپمن با کمال میل به هر کسی اتهامی نادرست میزد، اگر حزب از او خواسته بود
[ترجمه ترگمان]می دانستم که اگر حزب به او نیاز داشت، این اتهام را بر ضد کسی تحمیل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Edusha had had a letter from Hertz Lipmann.
[ترجمه گوگل]ادوشا نامه ای از هرتز لیپمن داشت
[ترجمه ترگمان]Edusha یک نامه از اف بی آی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I was practically certain that Hertz Lipmann was not a provocateur.
[ترجمه گوگل]من عملاً مطمئن بودم که هرتز لیپمن یک تحریک کننده نیست
[ترجمه ترگمان]تقریبا مطمئن بودم که Lipmann سخته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. To get to 40 hertz and beyond requires a subwoofer.
[ترجمه گوگل]برای رسیدن به 40 هرتز و فراتر از آن به ساب ووفر نیاز است
[ترجمه ترگمان]برای رسیدن به ۴۰ هرتز و فراتر از آن نیاز به یک subwoofer دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Hertz Lipmann carried on about something in a lengthy monologue.
[ترجمه گوگل]هرتز لیپمن در یک مونولوگ طولانی در مورد چیزی ادامه داد
[ترجمه ترگمان]هرتز فلد چیزی را در یک سخنرانی طولانی ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The author of 'Surfing on the Internet', JC Hertz, will be on tonight's show.
[ترجمه گوگل]جی سی هرتز (JC Hertz) نویسنده کتاب «گشتگردی در اینترنت» در برنامه امشب حضور خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]نویسنده موج سواری روی اینترنت، سی جی هرتز، نمایش امشب خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Heinrich Hertz war der 1857 in Hamburg geboren wurde.
[ترجمه گوگل]جنگ هاینریش هرتز در سال 1857 در هامبورگ geboren wurde
[ترجمه ترگمان](هنریش اشلیمن)- ۱۸۵۷ در هامبورگ geboren wurde
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Mr. Hertz: Oh, you have caused me no end of trouble!
[ترجمه گوگل]آقای هرتز: اوه، تو برای من هیچ مشکلی ایجاد نکردی!
[ترجمه ترگمان]اوه، تو باعث دردسر من شدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Mr. Hertz: My god . Do we really suck or is this guy really that good?
[ترجمه گوگل]آقای هرتز: خدای من آیا ما واقعاً بد هستیم یا این پسر واقعاً خوب است؟
[ترجمه ترگمان] خدای من ما واقعا گند زدیم یا این یارو واقعا اینقدر خوبه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Minimum refresh rate of the video controller in Hertz.
[ترجمه گوگل]حداقل نرخ تازه سازی کنترل کننده ویدیو در هرتز
[ترجمه ترگمان]حداقل سرعت احیا کننده ویدئو در هرتز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. According to Hertz contact theory, this paper discussed the elastic deformation in the ball screw systems and elastic potential energy caused by it.
[ترجمه گوگل]با توجه به تئوری تماس هرتز، این مقاله تغییر شکل الاستیک در سیستم های بال اسکرو و انرژی پتانسیل الاستیک ناشی از آن را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]با توجه به نظریه رابط هرتز، این مقاله در مورد تغییر شکل الاستیک در سیستم های پیچ و انرژی پتانسیل الاستیک ناشی از آن بحث و تبادل نظر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید