1. a friend of hers
یک دوست او
2. the cow is hers and she milks it
گاو مال اوست و وی آن را می دوشد.
3. this book is hers
این کتاب از آن اوست.
4. your poems are good, but hers are better
شعرهای تو خوب اند ولی مال آن زن بهترند.
5. she claimed that the ring was hers
او ادعا کرد که انگشتر مال اوست.
6. That skirt of hers is positively indecent.
7. She identified the bag as hers by saying what it contained.
[ترجمه گوگل]او با گفتن آنچه در آن کیف بود، آن را مال او تشخیص داد
[ترجمه ترگمان]او کیف را با گفتن آنچه محتوی آن بود، شناسایی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He bent and touched his mouth to hers.
[ترجمه گوگل]خم شد و دهانش را به دهان او کشید
[ترجمه ترگمان]خم شد و دهانش را به دهان او چسباند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I dovetailed my work arrangements with hers.
[ترجمه گوگل]ترتیب کارم را با او هماهنگ کردم
[ترجمه ترگمان]من ترتیبی دادم که کار خود را با او تنظیم کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. My salary is chicken feed compared with hers.
[ترجمه گوگل]حقوق من در مقایسه با او، خوراک مرغ است
[ترجمه ترگمان]حقوق من در مقایسه با بچه هاش در مقایسه با اونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Your account of events corresponds with hers.
[ترجمه گوگل]گزارش شما از رویدادها با او مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]شرح حوادث با او مطابقت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. That temper of hers will get her into trouble one of these days.
[ترجمه گوگل]این خلق و خوی او یکی از این روزها او را به دردسر می اندازد
[ترجمه ترگمان]این اخلاق او را یکی از این روزها به دردسر خواهد انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He offered to swap his camera for hers.
[ترجمه گوگل]او پیشنهاد داد دوربینش را با دوربین او عوض کند
[ترجمه ترگمان]او پیشنهاد کرد که دوربین خود را عوض کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Your work is bad but hers is worse; mine is worst of all.
[ترجمه گوگل]کار شما بد است اما کار او بدتر است مال من از همه بدتره
[ترجمه ترگمان]کار تو بد است، اما بدتر از همه، مال من بدتر از همه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She's always fussing over that son of hers as if he were a little boy.
[ترجمه گوگل]او همیشه سر آن پسرش غوغا می کند که انگار یک پسر کوچک است
[ترجمه ترگمان]او همیشه با این پسر زندگی می کند که انگار بچه کوچکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. He entwined his fingers with hers and looked into her eyes.
[ترجمه گوگل]انگشتانش را با انگشتان او گره زد و به چشمانش نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]انگشتانش را با انگشت های او گره زد و به چشمانش نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید