hers

/hərz//hɜːz/

معنی: ... او، مال انزن
معانی دیگر: (مونث) مال او (اغلب پس از of می آید)، مال انزن فرق میان her وhers اینست که her همیشه با موصوف گفته میشود ولی hersتنها وبطور مطلق بکارمیرود

بررسی کلمه

ضمیر ( pronoun )
• : تعریف: a possessive form of she; that or those belonging to her.

- That book is hers.
[ترجمه ...] این کتاب اوست
|
[ترجمه آراس] اون کتابش هست ( مونث )
|
[ترجمه گوگل] آن کتاب مال اوست
[ترجمه ترگمان] اون کتاب مال اونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- You should use hers, not mine.
[ترجمه آراس] تو باید ازش استفاده کنی ، نه من
|
[ترجمه گوگل] باید از مال او استفاده کنی نه مال من
[ترجمه ترگمان] تو باید از اون استفاده کنی، نه من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a friend of hers
یک دوست او

2. the cow is hers and she milks it
گاو مال اوست و وی آن را می دوشد.

3. this book is hers
این کتاب از آن اوست.

4. your poems are good, but hers are better
شعرهای تو خوب اند ولی مال آن زن بهترند.

5. she claimed that the ring was hers
او ادعا کرد که انگشتر مال اوست.

6. That skirt of hers is positively indecent.
[ترجمه گوگل]آن دامن او از نظر مثبت ناپسند است
[ترجمه ترگمان]دامن او به کلی زشت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She identified the bag as hers by saying what it contained.
[ترجمه گوگل]او با گفتن آنچه در آن کیف بود، آن را مال او تشخیص داد
[ترجمه ترگمان]او کیف را با گفتن آنچه محتوی آن بود، شناسایی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He bent and touched his mouth to hers.
[ترجمه گوگل]خم شد و دهانش را به دهان او کشید
[ترجمه ترگمان]خم شد و دهانش را به دهان او چسباند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I dovetailed my work arrangements with hers.
[ترجمه گوگل]ترتیب کارم را با او هماهنگ کردم
[ترجمه ترگمان]من ترتیبی دادم که کار خود را با او تنظیم کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. My salary is chicken feed compared with hers.
[ترجمه گوگل]حقوق من در مقایسه با او، خوراک مرغ است
[ترجمه ترگمان]حقوق من در مقایسه با بچه هاش در مقایسه با اونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Your account of events corresponds with hers.
[ترجمه گوگل]گزارش شما از رویدادها با او مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]شرح حوادث با او مطابقت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. That temper of hers will get her into trouble one of these days.
[ترجمه گوگل]این خلق و خوی او یکی از این روزها او را به دردسر می اندازد
[ترجمه ترگمان]این اخلاق او را یکی از این روزها به دردسر خواهد انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He offered to swap his camera for hers.
[ترجمه گوگل]او پیشنهاد داد دوربینش را با دوربین او عوض کند
[ترجمه ترگمان]او پیشنهاد کرد که دوربین خود را عوض کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Your work is bad but hers is worse; mine is worst of all.
[ترجمه گوگل]کار شما بد است اما کار او بدتر است مال من از همه بدتره
[ترجمه ترگمان]کار تو بد است، اما بدتر از همه، مال من بدتر از همه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She's always fussing over that son of hers as if he were a little boy.
[ترجمه گوگل]او همیشه سر آن پسرش غوغا می کند که انگار یک پسر کوچک است
[ترجمه ترگمان]او همیشه با این پسر زندگی می کند که انگار بچه کوچکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. He entwined his fingers with hers and looked into her eyes.
[ترجمه گوگل]انگشتانش را با انگشتان او گره زد و به چشمانش نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]انگشتانش را با انگشت های او گره زد و به چشمانش نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

... او (ضمير)
her, his, hers

مال انزن (ضمير)
hers

انگلیسی به انگلیسی

• belonging to a specific female
you use hers to indicate that something belongs or relates to a woman, girl, or female animal that has already been mentioned, or whose identity is known.

پیشنهاد کاربران

Hers با noun نمیاد و تنهاست
Possessive pronoun است

مثال: it's her book
It's hers
این کلمه در مواقعی میاد که مالک یک جسم یک دختر باشد و وقتی hersدر یک جمله به کار میرود یک شخس در باره ی سوم شخس حرف میزند

بپرس