herpes

/ˈhɜːrpiz//ˈhɜːpiːz/

(پزشکی) تبخال، هرپیز (انواع بیمارهای ویروسی و تاول زای پوست)، دانه، تبخال، قوبا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: herpetic (adj.)
• : تعریف: any of a number of infectious viruses, esp. the forms that cause periodic eruption of sores on the genitals or in the mouth, or the forms known as chicken pox and shingles.

جمله های نمونه

1. The FDA has also approved the herpes drug Valtrex for suppression of herpes outbreaks.
[ترجمه داریوش حاتمی] FDA داروی والترکس را برای استفاده و بهبودی این مرض واگیر برسمیت شناخته است
|
[ترجمه گوگل]FDA همچنین داروی تبخال Valtrex را برای سرکوب شیوع تبخال تایید کرده است
[ترجمه ترگمان]سازمان غذا و دارو نیز تب خال تناسلی مربوط به تب خال تناسلی را برای سرکوب شیوع تب خال تایید کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Herpes is a disease passed on by sexual contact.
[ترجمه گوگل]تبخال یک بیماری است که از طریق تماس جنسی منتقل می شود
[ترجمه ترگمان]بیماری تب خال، یک بیماری است که از طریق تماس جنسی منتقل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Illnesses, including chronic muscle debility, herpes, tremors and eye infections, have come and gone.
[ترجمه گوگل]بیماری ها از جمله ناتوانی مزمن عضلانی، تبخال، لرزش و عفونت چشم آمده و رفته اند
[ترجمه ترگمان]Illnesses، از جمله انقباض عضلانی مزمن، تب خال، لرزش و عفونت های چشمی، آمده اند و رفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A quick comparison showed enough similarities to other herpes viruses to determine that it was part of that viral family.
[ترجمه گوگل]یک مقایسه سریع شباهت کافی به سایر ویروس‌های تبخال را نشان داد تا مشخص شود که بخشی از آن خانواده ویروسی است
[ترجمه ترگمان]یک مقایسه سریع، شباهت های کافی با دیگر ویروس های تب خال نشان داد تا مشخص شود که بخشی از این خانواده ویروسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As with herpes of the lip there are certain provoking factors which tend to precipitate an attack.
[ترجمه گوگل]مانند تبخال لب، عوامل تحریک کننده خاصی وجود دارد که تمایل به تسریع حمله دارند
[ترجمه ترگمان]همانند تب خال بودن لب، عوامل تحریک آمیزی وجود دارند که تمایل دارند باعث ایجاد یک حمله شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Three days later, she was diagnosed with herpes.
[ترجمه گوگل]سه روز بعد تشخیص داده شد که تبخال دارد
[ترجمه ترگمان]سه روز بعد با تب خال تشخیص داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The ministry said that he had died of herpes of the brain.
[ترجمه گوگل]این وزارتخانه گفت که او بر اثر تبخال مغزی فوت کرده است
[ترجمه ترگمان]این وزارتخانه گفته است که او در اثر تب خال تناسلی مرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But its sequences did not match those of herpes strains the researchers have been able to check so far.
[ترجمه گوگل]اما توالی‌های آن با سویه‌های هرپسی که محققان تاکنون توانسته‌اند بررسی کنند مطابقت ندارد
[ترجمه ترگمان]اما دنباله های آن با افراد مبتلا به تب خال که محققین نتوانسته اند تا کنون چک کنند، همخوانی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The herpes simplex virus can also cause recurrent ulcers.
[ترجمه گوگل]ویروس هرپس سیمپلکس نیز می تواند باعث ایجاد زخم های مکرر شود
[ترجمه ترگمان]ویروس تب خال دار نیز می تواند موجب زخم مجدد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Herpes simplex infection, when it involves the cervix, can cause a profuse discharge.
[ترجمه گوگل]عفونت هرپس سیمپلکس، زمانی که دهانه رحم را درگیر کند، می تواند باعث ترشح زیاد شود
[ترجمه ترگمان]بیماری تب خال: وقتی که این بیماری در رحم قرار می گیرد می تواند موجب مقدار زیادی تخلیه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective:To investigate the relationship between pityriasis rosea(PR)and human herpes virus 7(HHV-and the change of T cell subsets.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی رابطه بین پیتریازیس روزآ (PR) و ویروس هرپس انسانی 7 (HHV-و تغییر زیر مجموعه‌های سلول T
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی رابطه بین pityriasis rosea (PR)و ویروس تب خال نوع ۷ (HHV)و تغییر زیر مجموعه های سلول T
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Genital herpes can be passed from mother to child during birth.
[ترجمه گوگل]تبخال تناسلی می تواند در هنگام تولد از مادر به کودک منتقل شود
[ترجمه ترگمان]تب خال تناسلی را می توان در هنگام تولد از مادر به فرزند منتقل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Infanticide, Herpes, tuberculosis, lameness, infertility, and stereotypic behavior are prevalent, and zoo elephant populations are not self-sustaining without importation.
[ترجمه گوگل]نوزاد کشی، تبخال، سل، لنگش، ناباروری و رفتارهای کلیشه ای شایع هستند و جمعیت فیل های باغ وحش بدون واردات خودکفا نمی شوند
[ترجمه ترگمان]بیماری تب خال، بیماری تب خال، لنگی،، ناباروری، و رفتار stereotypic رایج هستند و جمعیت های فیل در باغ وحش بدون واردات، خودکفا نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If you cold sores ( facial herpes simplex ), use a sunblock to protect your skin.
[ترجمه گوگل]اگر تبخال دارید (هرپس سیمپلکس صورت)، از ضد آفتاب برای محافظت از پوست خود استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]اگر تب خال باشید (تب خال تناسلی)، از a برای محافظت از پوست خود استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• disease caused by herpesvirus
herpes is a disease which causes painful red spots to appear on the skin.

پیشنهاد کاربران

- یک نوع ویروس می باشد که باعث تبخال هم می شود ( به معنی تبخال نیست )
- تبخال ( Cold Sore )
یک نوع ویروس
herpesvirus
تب خال
( در بعضی متون سرخک هم معنی می دهد. )

بپرس