herniate

/ˈhɜːrniˌet//ˈhɜːniˌet/

(پزشکی) فتق دار شدن، غر شدن، قلمبه شدن و بیرون زدن، برقلمبیدن، طب بادفتق داشتن، فتق داشتن

جمله های نمونه

1. L3-4 herniated disks occur occasionally, but levels higher than this are exceedingly rare.
[ترجمه گوگل]فتق دیسک L3-4 گاهی اوقات رخ می دهد، اما سطوح بالاتر از این بسیار نادر است
[ترجمه ترگمان]دیسک های herniated L۳ - گاهی اوقات رخ می دهند، اما سطوح بالاتر از اینها بسیار نادر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Herniated disk syndrome is more common in males.
[ترجمه گوگل]سندرم فتق دیسک در مردان شایع تر است
[ترجمه ترگمان]سندروم disk herniated در مردان رایج تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Bowel or omentum may herniate alongside the drain.
[ترجمه گوگل]روده یا امنتوم ممکن است در کنار درن فتق کند
[ترجمه ترگمان]Bowel یا omentum ممکن است در کنار لوله تخلیه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Soft tissue structures may herniate into the maxillary sinus, leading to entrapment and vertical diplopia (arrow).
[ترجمه گوگل]ساختارهای بافت نرم ممکن است به داخل سینوس ماگزیلاری فتق کرده و منجر به گیر افتادن و دوبینی عمودی (پیکان) شود
[ترجمه ترگمان]ساختارهای نرم بافت ممکن است به سینوس آرواره بالا وارد شوند و منجر به اغفال و diplopia عمودی (فلش)شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Various lengths of intestine may herniate posterior to the right colon into the right paracolic gutter.
[ترجمه گوگل]طول های مختلف روده ممکن است از خلفی روده بزرگ راست به ناودان پاراکولیک راست فتق کند
[ترجمه ترگمان]طول روده ممکن است بعد از روده بزرگ را به سمت راست سمت راست منحرف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Bowel may herniate alongside a drain, with resulting obstruction.
[ترجمه گوگل]روده ممکن است در کنار درن فتق کند و در نتیجه انسداد ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]Bowel ممکن است در کنار مجرای تخلیه و در نتیجه مانع ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• protrude through an abnormal body opening (medicine)

پیشنهاد کاربران

بپرس