• : تعریف: a medical condition in which an organ protrudes through the wall that contains it, esp. in the abdominal region.
جمله های نمونه
1. he has a hernia
او غر است (فتق دارد).
2. The plaintiff suffered a trapped nerve after a hernia operation.
[ترجمه تینا] بیمار پس از جراحی فتق، دچار قطعی عصب شد.
|
[ترجمه گوگل]شاکی پس از عمل فتق دچار عصب گرفتگی شد [ترجمه ترگمان]شاکی پس از یک عملیات فتق دچار شکستگی عصبی شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He had had a congenital right inguinal hernia repaired as a child.
[ترجمه تینا] او یک فتق مادرزادی در ناحیه اینگویینال راست داشت که وقتی بچه بود، ترمیم شد
|
[ترجمه گوگل]او در کودکی فتق مغبنی راست مادرزادی را ترمیم کرده بود [ترجمه ترگمان]او یک عمل مادرزادی right داشت که به عنوان یک بچه ترمیم شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Individuals with a hiatal hernia were more likely to have oesophagitis.
[ترجمه گوگل]احتمال ابتلا به ازوفاژیت در افراد مبتلا به فتق هیاتال بیشتر بود [ترجمه ترگمان]افرادی با فتق hiatal فتق به احتمال بیشتری مبتلا به فتق have هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The 20-year-old, recovering from a hernia operation, returns to full training convinced he can boost Spurs revival still further.
[ترجمه گوگل]این بازیکن 20 ساله که پس از عمل فتق دوران نقاهت را می گذراند، به تمرینات کامل باز می گردد و متقاعد شده است که می تواند احیای اسپرز را بیش از پیش تقویت کند [ترجمه ترگمان]این فرد ۲۰ ساله که در حال بهبودی از عملیات فتق معده است، به آموزش کامل بازمی گردد و معتقد است که می تواند احیای مجدد اسپرز را نیز افزایش دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Subjects - 9men undergoing elective inguinal hernia repair under general anaesthesia.
[ترجمه گوگل]افراد - 9 مرد تحت بیهوشی عمومی تحت ترمیم فتق اینگوینال انتخابی قرار گرفتند [ترجمه ترگمان]افراد - ۹ مرد تحت درمان فتق inguinal فتق تحت فشار عمومی قرار دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A barium meal confirmed a hiatus hernia but the chest pain continued to infiltrate my left arm.
[ترجمه گوگل]یک وعده غذایی باریم فتق هیاتوس را تایید کرد اما درد قفسه سینه همچنان به بازوی چپ من نفوذ کرد [ترجمه ترگمان]یک غذای باریم برای قطع کردن فتق قطع شد، اما درد سینه همچنان به داخل بازوی چپم فرو رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Dilwyn Bowles's hernia appeared last September after he fell over a kitchen chair.
[ترجمه گوگل]فتق دیلوین بولز در سپتامبر گذشته پس از افتادن روی صندلی آشپزخانه ظاهر شد [ترجمه ترگمان]بعد از اینکه روی یک صندلی آشپزخانه افتاد، فتق Dilwyn در ماه سپتامبر ظاهر شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Hiatus hernia was absent in only one of the nine patients with Barrett's oesophagus.
[ترجمه گوگل]فتق هیاتوس تنها در یکی از 9 بیمار مبتلا به مری بارت وجود نداشت [ترجمه ترگمان]فتق hiatus فقط در یکی از ۹ بیمار در سال Barrett غایب بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Endoscopy showed a hiatal hernia in 72% of the patients.
[ترجمه گوگل]آندوسکوپی فتق هیاتال را در 72 درصد بیماران نشان داد [ترجمه ترگمان]Endoscopy فتق hiatal فتق را در ۷۲ % از بیماران نشان داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Ten years ago she had a hernia operation.
[ترجمه گوگل]ده سال پیش او یک عمل فتق انجام داد [ترجمه ترگمان]ده سال پیش یه عمل فتق داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In such circumstances, the presence of observer bias would increase the magnitude of the association between oesophagitis and hiatal hernia.
[ترجمه گوگل]در چنین شرایطی، وجود سوگیری مشاهدهگر، میزان ارتباط بین ازوفاژیت و فتق هیاتال را افزایش میدهد [ترجمه ترگمان]در چنین شرایطی، حضور تعصب ناظر، بزرگی ارتباط بین oesophagitis و فتق دیافراگم را افزایش می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Oesophagitis was present in 5 7% of asthmatics with a hiatal hernia compared with only 3% of those without hiatal hernia.
[ترجمه گوگل]ازوفاژیت در 5/7 درصد از مبتلایان به آسم با فتق هیاتال در مقایسه با تنها 3 درصد از افراد بدون فتق هیاتال وجود داشت [ترجمه ترگمان]فتق in در ۵ % % asthmatics با فتق hiatal فتق در مقایسه با تنها ۳ % کسانی که فتق فتق hiatal فتق در آن وجود دارد، وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Smoking and alcohol may promote the reflux inflammation lower oesophageal sphincter dysfunction cycle in those without a hiatus hernia.
[ترجمه گوگل]استعمال دخانیات و الکل ممکن است چرخه اختلال عملکرد اسفنکتر تحتانی مری التهاب ریفلاکس را در افراد بدون فتق هیاتوس افزایش دهد [ترجمه ترگمان]مصرف سیگار و الکل ممکن است باعث افزایش التهاب reflux و اختلال عملکرد بد oesophageal در افراد بدون داشتن فتق معده یا فتق معده شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
فتق (اسم)
rupture, opening, breaking, hernia, splitting
مرض فتق (اسم)
hernia
تخصصی
[علوم دامی] فتق ؛ بیرون زدگی یک عضو یا قسمتی از یک عضو از طریق یک خروجی (گسیختگی) در دیواره حفره بطنی .
انگلیسی به انگلیسی
• medical condition in which an organ protrudes through an opening in its surrounding walls (especially in the abdominal region) a hernia is a medical condition which is often caused by strain or injury; it results in one of your inner organs sticking through a weak point in the surrounding tissue.
پیشنهاد کاربران
[پزشکی] فتق: بیرون زدگی یک عضو از طریق یک مجرای غیرطبیعی
مریضی دردناک
بیرون زدگی ، بیرون رفتگی ، خارج شدگی درآمدگی ، از جا درآمدگی ، دررفتگی ، از جا دررفتگی