1. the old hermit who lived in a cave and prayed day and night
معتکف پیری که در غار زندگی می کرد و شب و روز عبادت می نمود.
2. the solitude of a hermit
انزوای یک صومعه نشین
3. The old hermit was very cagey about her past life.
[ترجمه گوگل]پیرمرد گوشه نشین در مورد زندگی گذشته خود بسیار نگران بود
[ترجمه ترگمان]راهب پیر در مورد زندگی گذشته او خیلی نگران بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The hermit followed an ascetic life - style.
[ترجمه گوگل]زاهد از سبک زندگی زاهدانه پیروی کرد
[ترجمه ترگمان]راهب از سبک زندگی ریاضت گرایانه پیروی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The cave was inhabited by a hermit.
6. Andrews Monastery, he lived the life of a hermit.
[ترجمه گوگل]صومعه اندروز، او زندگی یک گوشه نشین را سپری کرد
[ترجمه ترگمان]صومعه اندروز، وی زندگی گوشه نشینی را گذراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Small hermit crabs are readily available where there is ocean water and their value as scavengers makes them worth considering.
[ترجمه گوگل]خرچنگ های کوچک گوشه نشین به راحتی در جایی که آب اقیانوس وجود دارد در دسترس هستند و ارزش آنها به عنوان لاشخور باعث می شود که ارزش توجه داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]و خرچنگ های کوچک به آسانی در دسترس هستند که در آنجا آب اقیانوس وجود دارد و ارزش آن ها به عنوان آشغال scavengers باعث می شود که آن ها ارزش مد نظر داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. If you were a hermit or even a monk, you would have little trouble indeed in implementing it.
[ترجمه گوگل]اگر شما یک گوشه نشین یا حتی یک راهب بودید، واقعاً در اجرای آن مشکل کمی داشتید
[ترجمه ترگمان]اگر شما یک راهب و یا حتی راهبی بودید، در اجرای آن دچار مشکل می شدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Eventually we find him established as a hermit at Finchale, having abandoned the pursuit of earthly treasure.
[ترجمه گوگل]در نهایت ما او را به عنوان یک گوشه نشین در Finchale می یابیم که دنبال گنج زمینی را رها کرده است
[ترجمه ترگمان]بالاخره او را به عنوان یک راهب در Finchale پیدا کردیم که دنبال گنج خاکی رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Leo was right; she had become a hermit.
[ترجمه گوگل]لئو درست می گفت او گوشه نشین شده بود
[ترجمه ترگمان]لیو درست می گفت، تارک دنیا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Others are known to join the mooching hermit and his furry adjunct.
[ترجمه گوگل]شناخته شده است که دیگران به گوشه نشین خزدار و کمکی خزدار او می پیوندند
[ترجمه ترگمان]دیگران به hermit mooching و adjunct پشم his ملحق می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Had I become a hermit already?
[ترجمه گوگل]آیا قبلاً یک گوشه نشین شده بودم؟
[ترجمه ترگمان]آیا تا به حال راهب شده ام؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A hermit crab carrying a sea anemone around on its shell.
[ترجمه گوگل]خرچنگ زاهدی که شقایق دریایی را روی پوستهاش حمل میکند
[ترجمه ترگمان]یک خرچنگ دریایی که دریایی را باخود حمل می کرد، روی پوسته آن حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Similarly, becoming a hermit and avoiding contact with other people would be considered deviant behaviour but it is not criminal.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، گوشه نشین شدن و پرهیز از تماس با افراد دیگر، رفتار انحرافی تلقی می شود، اما مجرمانه نیست
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، تبدیل شدن به یک راهب و اجتناب از تماس با افراد دیگر، رفتار انحرافی در نظر گرفته می شود اما جرم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید