1. Every hermeneutic approach takes them as the alpha of understanding but not all make them also the omega.
[ترجمه گوگل]هر رویکرد هرمنوتیکی آنها را به عنوان آلفای فهم در نظر می گیرد، اما همه آنها را به امگا نیز تبدیل نمی کنند
[ترجمه ترگمان]هر رویکرد هرمنوتیک آن ها را به عنوان آلفا درک می کند اما همه آن ها را نیز امگا نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر رویکرد هرمنوتیک آن ها را به عنوان آلفا درک می کند اما همه آن ها را نیز امگا نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The last paragraph sums up a standard hermeneutic objection to behaviourism.
[ترجمه گوگل]پاراگراف آخر یک اعتراض استاندارد هرمنوتیکی به رفتارگرایی را خلاصه می کند
[ترجمه ترگمان]بند آخر یک اعتراض هرمنوتیک استاندارد به behaviourism را رقم زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بند آخر یک اعتراض هرمنوتیک استاندارد به behaviourism را رقم زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. As a suggestion for a hermeneutic notion of social structure, it seems to us to have great merit.
[ترجمه گوگل]به عنوان پیشنهادی برای مفهوم هرمنوتیکی ساختار اجتماعی، به نظر ما شایستگی زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک پیشنهاد برای یک نظریه هرمنوتیک از ساختار اجتماعی، به نظر می رسد که شایستگی زیادی داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک پیشنهاد برای یک نظریه هرمنوتیک از ساختار اجتماعی، به نظر می رسد که شایستگی زیادی داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Hermeneutic circle is a central thesis of hermeneutics.
[ترجمه گوگل]دایره هرمنوتیک تز اصلی هرمنوتیک است
[ترجمه ترگمان]حلقه Hermeneutic یک رساله بنیادی در زمینه هرمنوتیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حلقه Hermeneutic یک رساله بنیادی در زمینه هرمنوتیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The origins of hermeneutic thought are traced through Western literature.
[ترجمه گوگل]خاستگاه تفکر هرمنوتیکی را در ادبیات غرب جستجو می کنیم
[ترجمه ترگمان]ریشه های اندیشه هرمنوتیک از طریق ادبیات غرب دنبال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ریشه های اندیشه هرمنوتیک از طریق ادبیات غرب دنبال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The phenomenology - hermeneutic consider that the understanding role of teachers is open state.
[ترجمه گوگل]پدیدارشناسی - هرمنوتیکی نقش درک معلمان را حالت باز می داند
[ترجمه ترگمان]پدیده شناسی ذهن هرمنوتیک به این نکته توجه دارد که درک نقش معلمان دولتی باز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پدیده شناسی ذهن هرمنوتیک به این نکته توجه دارد که درک نقش معلمان دولتی باز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Linguistic culturology is linguistic-culture hermeneutics in that it is ontology based on meaning, epistemology centered on linguistic weltanschauung, and methodology centered on hermeneutic dialogue.
[ترجمه گوگل]فرهنگشناسی زبانشناختی هرمنوتیک زبانی-فرهنگی است، زیرا هستیشناسی مبتنی بر معنا، معرفتشناسی مبتنی بر weltanschauung زبانی، و روششناسی مبتنی بر گفتگوی هرمنوتیکی است
[ترجمه ترگمان]زبان شناسی زبانی هرمنوتیک زبانی است که در آن هستی شناسی مبتنی بر معنا، معرفت شناسی بر روی مفاهیم زبان شناسی و روش شناسی متمرکز بر گفتمان هرمنوتیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زبان شناسی زبانی هرمنوتیک زبانی است که در آن هستی شناسی مبتنی بر معنا، معرفت شناسی بر روی مفاهیم زبان شناسی و روش شناسی متمرکز بر گفتمان هرمنوتیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The end hermeneutic power of this item returns the group of Tai Wan all.
[ترجمه گوگل]قدرت هرمنوتیک پایانی این آیتم گروه تای وان را برمی گرداند
[ترجمه ترگمان]پایان قدرت هرمنوتیک این مورد، گروهی از Tai Wan را باز می گرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پایان قدرت هرمنوتیک این مورد، گروهی از Tai Wan را باز می گرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The rules of the social world are, from a hermeneutic point of view, importantly different from causal laws.
[ترجمه گوگل]قواعد جهان اجتماعی، از منظر هرمنوتیک، تفاوت مهمی با قوانین علّی دارند
[ترجمه ترگمان]قواعد دنیای اجتماعی، از نقطه نظر هرمنوتیک، از همه مهم تر با قوانین علی تفاوت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قواعد دنیای اجتماعی، از نقطه نظر هرمنوتیک، از همه مهم تر با قوانین علی تفاوت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I will start by drawing a distinction between what I will call social science history and hermeneutic history.
[ترجمه گوگل]من با ایجاد تمایز بین آنچه تاریخ علوم اجتماعی و تاریخ هرمنوتیک می نامم شروع خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]با ترسیم یک تمایز بین آنچه که من به تاریخ علوم اجتماعی و تاریخ هرمنوتیک خواهم گفت، شروع خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با ترسیم یک تمایز بین آنچه که من به تاریخ علوم اجتماعی و تاریخ هرمنوتیک خواهم گفت، شروع خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Like the detective novel, the romance abides by a hermeneutic code, in which the outcome is always assured.
[ترجمه گوگل]مانند رمان پلیسی، عاشقانه از کد هرمنوتیکی پیروی می کند که در آن نتیجه همیشه مطمئن است
[ترجمه ترگمان]مانند رمان کارآگاهی، داستان عاشقانه از یک کد هرمنوتیک تبعیت می کند، که در آن نتیجه همیشه تضمین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مانند رمان کارآگاهی، داستان عاشقانه از یک کد هرمنوتیک تبعیت می کند، که در آن نتیجه همیشه تضمین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Nor have we tried to decide whether rules and reasons can only be considered in a hermeneutic framework incompatible with causal explanation.
[ترجمه گوگل]همچنین سعی نکردهایم تصمیم بگیریم که آیا قوانین و دلایل را فقط میتوان در چارچوب هرمنوتیکی ناسازگار با تبیین علّی در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]همچنین ما نتوانستیم تصمیم بگیریم که آیا قوانین و دلایل را تنها می توان در یک چارچوب هرمنوتیک که با توضیح علی ناسازگار است، در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همچنین ما نتوانستیم تصمیم بگیریم که آیا قوانین و دلایل را تنها می توان در یک چارچوب هرمنوتیک که با توضیح علی ناسازگار است، در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Courses defined by SDA but taught by other departments, e. g. Postmodern and Hermeneutic philosophy.
[ترجمه گوگل]دوره هایی که توسط SDA تعریف شده اند اما توسط بخش های دیگر تدریس می شوند، e g فلسفه پست مدرن و هرمنوتیک
[ترجمه ترگمان]واحدهایی که به وسیله SDA تعریف شده اند ولی توسط دپارتمان های دیگر آموزش داده می شوند گرم فلسفه فرامدرن و فرامدرن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]واحدهایی که به وسیله SDA تعریف شده اند ولی توسط دپارتمان های دیگر آموزش داده می شوند گرم فلسفه فرامدرن و فرامدرن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. After reliability coefficient and validity testing, the final autobiographical sense measurement scale of novice drivers is composed of 5 factors and 20 items and hermeneutic shows 70. 23%.
[ترجمه گوگل]پس از آزمون ضریب پایایی و روایی، مقیاس نهایی سنجش حس سرگذشتی رانندگان مبتدی از 5 عامل و 20 گویه تشکیل شده است و هرمنوتیک 70 23 درصد را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]پس از آزمایش اعتبار و اعتبار قابلیت اطمینان، معیار سنجش و سنجش اعتبار و سنجش اعتبار، از پنج عامل و ۲۰ قلم و هرمنوتیک ۷۰ تشکیل شده است ۲۳ %
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از آزمایش اعتبار و اعتبار قابلیت اطمینان، معیار سنجش و سنجش اعتبار و سنجش اعتبار، از پنج عامل و ۲۰ قلم و هرمنوتیک ۷۰ تشکیل شده است ۲۳ %
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید