herky jerky


(عامیانه) کج و کوله،نامنظم،ناجور

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: (informal) awkwardly irregular; not smooth.

پیشنهاد کاربران

**حرکت نامنظم و ناگهانی** / **رفتار پریشان و پرشیب** / **ناکامل و تند و سریع**
1. ** ( حرکتی و رفتاری ) :**
چیزی که *herky - jerky* توصیف می کند، حالتی است که به صورت **ناگهانی، نامنظم، پرشیب، و بدون روانی یا نرمی حرکت می کند یا اتفاق می افتد**. این صفت اغلب برای توصیف حرکات، رفتارها یا روندهایی کاربرد دارد که تغییرات سریع و غیرقابل پیش بینی دارند و دنبال کردن شان سخت است.
...
[مشاهده متن کامل]

2. ** ( نمونه های کاربرد ) :**
- ریتم یا حرکت در رقص یا فیلم که روان و پیوسته نیست و به صورت پرشیب و بریده بریده اجرا می شود.
- گزارشی که روش آن پراکنده، نامنظم و گیج کننده است.
- سواری با ماشینی که حرکتش همراه با تکان های ناگهانی و غیرطبیعی است.
3. ** ( ریشه و تاریخچه ) :**
واژه *herky - jerky* اولین بار در اواخر قرن نوزدهم ( دهه ۱۸۹۰ ) وارد زبان انگلیسی شد و احتمالاً ترکیبی از دو کلمه *jerk* به معنای "تکان ناگهانی" و ساختار ترکیبی * - y* برای تداعی حرکت های پرشیب است.
### 🔹 **مثال های انگلیسی با ترجمه:**
- **The book has a herky - jerky rhythm, making it difficult to settle in and get into a groove. **
کتاب ریتمی نامنظم و ناگهانی دارد که باعث می شود نتوان به راحتی جذب آن شد.
- **We enjoyed watching her imitate the herky - jerky dance moves of her favourite cartoon character. **
تماشای تقلید حرکات رقص ناگهانی و پرشیب شخصیت کارتونی مورد علاقه اش برایمان جالب بود.
- **His herky - jerky method of reporting is often entertaining but it’s difficult for the reader to keep track of what is going on. **
روش گزارش دادن پرشیب و نامنظم او اغلب سرگرم کننده است اما برای خواننده سخت است که همه چیز را دنبال کند.
### 🔹 **مترادف ها:**
**jerky** – **fitful** – **spasmodic** – **irregular** – **uneven**
### 🔹 **متضادها:**
**smooth** – **steady** – **even** – **consistent**
### 🔹 **نکته ی فرهنگی:**
این عبارت بیشتر در زبان عامیانه آمریکای شمالی رایج است و در توصیف حرکت ها، ریتم ها یا رفتارهای غیرنرمال و ناگهانی کاربرد دارد. در رسانه ها، نقد فیلم و موسیقی و توصیف وضعیت های پراکنده زیاد دیده می شود.

( عامیانه ) کج و کوله