heritage

/ˈherətədʒ//ˈherɪtɪdʒ/

معنی: اری، میرای، بخش، ارثیه، ماترک، مال موروثی، ترکه غیر منقول، مرده ریگ، سهم موروثی
معانی دیگر: میراث، یادگار، ماندمان، مانداک، واهشته، (قدیمی) ماترک، میراک، ارک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: something that is inherited from earlier generations.
مترادف: inheritance, legacy, tradition
مشابه: ancestry, birth, bloodline, extraction, heredity, root

- This New York City neighborhood celebrates its rich cultural heritage in a festival every year.
[ترجمه گوگل] این محله شهر نیویورک هر ساله در جشنواره ای میراث فرهنگی غنی خود را جشن می گیرد
[ترجمه ترگمان] این شهر نیویورک هر سال میراث فرهنگی غنی خود را جشن می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The historic buildings and landmarks of our city are the heritage of every citizen.
[ترجمه Farzin] ساختمان های تاریخی و نشانه های شهر ما، میراث هر شهروند است
|
[ترجمه گوگل] بناها و بناهای تاریخی شهر ما میراث هر شهروندی است
[ترجمه ترگمان] ساختمان های تاریخی و نشانه هایی از شهر ما، میراث هر شهروندی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: status or position acquired from membership in a particular family or other group.
مترادف: birthright
مشابه: birth, due, estate, inheritance, legacy, patrimony, privilege

- With his heritage of wealth and power, he never felt the need to work hard at anything.
[ترجمه گوگل] او با میراث ثروت و قدرت خود هرگز نیازی به کار سخت در هیچ کاری احساس نکرد
[ترجمه ترگمان] با میراث ثروت و قدرت، هرگز احساس نمی کرد که نیازی به کار کردن در هر چیزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. our cultural heritage
میراث فرهنگی ما

2. the protectors of our cultural heritage
حافظان میراث فرهنگی ما

3. persepolice is part of our national heritage
تخت جمشید بخشی از میراث ملی ما است.

4. the protection of the country's cultural heritage
حفظ میراث فرهنگی کشور

5. the war left nothing but a heritage of poverty and destruction
جنگ چیزی جز میراثی از فقر و خرابی به جا نگذاشت.

6. Folk songs are part of our common heritage.
[ترجمه گوگل]ترانه های محلی بخشی از میراث مشترک ما هستند
[ترجمه ترگمان]ترانه های محلی بخشی از میراث مشترک ما هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The book was published in association with British Heritage.
[ترجمه گوگل]این کتاب با همکاری بریتیش هریتیج منتشر شده است
[ترجمه ترگمان]این کتاب به همراه میراث بریتانیایی به چاپ رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. These buildings are part of our national heritage.
[ترجمه گوگل]این بناها بخشی از میراث ملی ما هستند
[ترجمه ترگمان]این ساختمان ها بخشی از میراث ملی ما هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The building is part of our national heritage.
[ترجمه گوگل]این بنا بخشی از میراث ملی ماست
[ترجمه ترگمان]این ساختمان بخشی از میراث ملی ماست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The National Heritage Committee has conducted a public inquiry to find the answer.
[ترجمه گوگل]کمیته میراث ملی یک تحقیق عمومی برای یافتن پاسخ انجام داده است
[ترجمه ترگمان]کمیته میراث ملی تحقیقات عمومی را برای یافتن پاسخ انجام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These ancient buildings are part of the national heritage.
[ترجمه گوگل]این بناهای باستانی بخشی از میراث ملی هستند
[ترجمه ترگمان]این ساختمان های باستانی بخشی از میراث ملی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They take great pride in their heritage.
[ترجمه گوگل]آنها به میراث خود افتخار می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها غرور بزرگی در میراث خود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The ancient buildings are part of the national heritage.
[ترجمه گوگل]بناهای باستانی بخشی از میراث ملی هستند
[ترجمه ترگمان]ساختمان های باستانی بخشی از میراث ملی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. One of the glories of the British heritage is the right to a fair trial.
[ترجمه گوگل]یکی از افتخارات میراث بریتانیا، حق دادرسی عادلانه است
[ترجمه ترگمان]یکی از افتخارات موروثی بریتانیا حق محاکمه عادلانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They say its their heritage and they're very emotional about it.
[ترجمه گوگل]آنها می گویند این میراث آنهاست و در مورد آن بسیار احساسی هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها میراث خود را می گویند و در مورد آن بسیار احساساتی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. As the heritage boom gathers pace, made-to-measure company and family biographies have become big business.
[ترجمه گوگل]با افزایش سرعت رونق میراث، بیوگرافی شرکت ها و خانواده های ساخته شده به یک تجارت بزرگ تبدیل شده اند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که شکوفایی میراث به سرعت جمع آوری می شود، زندگی روزمره و زندگی افراد خانواده به یک کسب وکار بزرگ تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. United drew 2-all, thanks to goals from Heritage and Pejic.
[ترجمه گوگل]یونایتد به لطف گل های هریتیج و پژیچ 2-همه مساوی کرد
[ترجمه ترگمان]ایالات متحده به لطف اهداف میراث و Pejic، ۲ - ۲ مساوی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Her personal ideals were anchored in her Irish heritage.
[ترجمه گوگل]آرمان های شخصی او در میراث ایرلندی او تثبیت شده بود
[ترجمه ترگمان]ایده آل های شخصی او در میراث ایرلندی او لنگر انداخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اری (اسم)
portion, legation, heritage, inheritance, legacy

میرای (اسم)
bequest, patrimony, heritage, inheritance, legacy

بخش (اسم)
section, party, region, leg, part, share, portion, sect, lot, division, fate, distribution, precinct, segment, canton, branch, member, zone, district, subregion, department, item, piece, heritage, quarter, borough, parish, sector, parcel, commune, county, riding, moiety, installment, squadron, wing of building

ارثیه (اسم)
heritage

ماترک (اسم)
relic, heritage

مال موروثی (اسم)
heritage

ترکه غیر منقول (اسم)
heritage

مرده ریگ (اسم)
heritage, inheritance, reliquiae

سهم موروثی (اسم)
heritage

انگلیسی به انگلیسی

• inheritance, something which has been inherited; birthright; legacy; body of traditions or customs passed down from generation to generation
a country's heritage consists of all its old buildings and monuments, and the qualities and traditions that have continued over many years, especially when they are considered to be of historical importance.

پیشنهاد کاربران

تبار
میراث
مثال: She learned about her cultural heritage from her grandparents.
از پدر و مادر بزرگش درباره میراث فرهنگی خود یاد گرفت.
اصالتاً
noun
[count] : the traditions, achievements, beliefs, etc. , that are part of the history of a group or nation — usually singular
◀️a nation with a rich heritage of folklore
◀️His Polish heritage was very important to him
...
[مشاهده متن کامل]

These battlefields are an important part of our heritage and◀️ should be preserved
Heredej
این کلمه اسمه
میراث ( کشوری، تاریخی، ملی )
منظور از این کلمه رسم ها، دستاوردها، عقاید، و در کل گذشته و تاریخ کشور یک فرد یا گروه
مثلا میگن به Heritage یک نفر توهین نکن. یعنی به زبان اون فرد، لباس رسمی کشورس، قهرمانان ملی ش، دینش و چیزهای مرتبط با جدادش و در کل هویت طرف توهین نکن
◀️ We all belong to different cultures and ethnicities, but to see the beauty of each other’s heritage and cultures we must first respect them !
همه ما به فرهنگ ها و قومیت های مختلف تعلق داریم، اما برای دیدن زیبایی میراث و فرهنگ یکدیگر ابتدا باید به آنها احترام بگذاریم!

عزیزان Heritage را با Inheritance اشتباه نگیرید. هر دو میراث هستند ولی
اولی میراثی هست که از گذشته فرهنگی مان به جا مانده مانند traditions, languages, or buildings
دومی ارث و میراثی که از یکی به دیگری میرسد و inheritance tax هم یعنی مالیات بر ارث
میراث ( ملی , فرهنگی )
# These buildings are part of our national heritage
# The area has been designated a world heritage site
# These monuments are a vital part of the cultural heritage
tradition
culture
customs


History
Background
Past
تاریخچه زندگی
گذشته ( افراد )
Patrimony
ارث اجدادی
( ابا اجدادی )
ویراث سرمایه
میراث، یادگار
میراث
نژاد - رگه
دو رگه - چند نژاد
اصالت ایرانی . Iranian heritage
یادمان
اثرات ماندگار
دپارتمان
بخش
Section, part
پیشینه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس