1. Few traits reach the extreme of a heritability of one, although blood groups in humans are an example.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از ویژگیها به حد وراثتپذیری یک صفت میرسند، اگرچه گروههای خونی در انسان نمونهای از آن است
[ترجمه ترگمان]با اینکه گروه های خونی در انسان ها یک نمونه هستند، تعداد کمی از این ویژگی ها به حد افراط of می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با اینکه گروه های خونی در انسان ها یک نمونه هستند، تعداد کمی از این ویژگی ها به حد افراط of می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. In swarm systems with heritability, individual variation and imperfection will lead to perpetual novelty, or what we call evolution.
[ترجمه گوگل]در سیستمهای گروهی با قابلیت وراثت، تنوع و نقص فردی منجر به تازگی دائمی یا آنچه ما تکامل مینامیم، میشود
[ترجمه ترگمان]در سیستم های گروهی با heritability، تنوع فردی و نقص منجر به تازگی دائمی، یا چیزی که ما آن را تکامل می نامیم، منجر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در سیستم های گروهی با heritability، تنوع فردی و نقص منجر به تازگی دائمی، یا چیزی که ما آن را تکامل می نامیم، منجر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. At the other end of the scale, heritability is one if all the differences among individuals are due to their genes.
[ترجمه گوگل]در انتهای دیگر مقیاس، وراثت پذیری یکی است اگر همه تفاوت های بین افراد به دلیل ژن های آنها باشد
[ترجمه ترگمان]در انتهای دیگر مقیاس، heritability یکی است اگر تمام تفاوت ها در میان افراد به خاطر ژن آن ها باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در انتهای دیگر مقیاس، heritability یکی است اگر تمام تفاوت ها در میان افراد به خاطر ژن آن ها باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Heritability is defined as the proportion due to genes; it is the ratio of genetic variation to the total variation.
[ترجمه گوگل]وراثت پذیری به عنوان نسبت ناشی از ژن ها تعریف می شود این نسبت تنوع ژنتیکی به کل تنوع است
[ترجمه ترگمان]heritability نسبت به ژن ها تعیین می شود؛ این نسبت تنوع ژنتیکی به واریانس کلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]heritability نسبت به ژن ها تعیین می شود؛ این نسبت تنوع ژنتیکی به واریانس کلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Results showed that the characters with high heritability are amylose content, seed shape, seed longness, chalkiness rate, brown rice rate and milled rice rate.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که صفات با وراثت پذیری بالا عبارتند از میزان آمیلوز، شکل دانه، طول دانه، میزان گچی، میزان برنج قهوه ای و نرخ برنج آسیاب شده
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که حروف با heritability بالا دارای محتوای amylose، شکل بذر، نرخ بذر، نرخ chalkiness، نرخ برنج قهوه ای و نرخ بالای برنج هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که حروف با heritability بالا دارای محتوای amylose، شکل بذر، نرخ بذر، نرخ chalkiness، نرخ برنج قهوه ای و نرخ بالای برنج هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Assortative mating has no influence on the heritability esmates from intra-sire regression.
[ترجمه گوگل]جفت گیری ترکیبی هیچ تأثیری بر وراثت پذیری از رگرسیون درون پدری ندارد
[ترجمه ترگمان]جفت گیری assortative هیچ تاثیری روی the heritability از رگرسیون intra ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جفت گیری assortative هیچ تاثیری روی the heritability از رگرسیون intra ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Overall heritability for schizophrenia and bipolar disorder was 64 % and %, respectively.
[ترجمه گوگل]وراثت پذیری کلی برای اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی به ترتیب 64 درصد و درصد بود
[ترجمه ترگمان]مجموع heritability برای schizophrenia و اختلال دوقطبی به ترتیب ۶۴ % و % بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مجموع heritability برای schizophrenia و اختلال دوقطبی به ترتیب ۶۴ % و % بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Heritability of kinship pheromone in the beaver: how is information about relatedness coded?
[ترجمه گوگل]وراثت پذیری فرمون خویشاوندی در بیش از حد: اطلاعات مربوط به خویشاوندی چگونه رمزگذاری می شود؟
[ترجمه ترگمان]heritability ارتباط بین فرومون در سگ آبی: اطلاعات مربوط به مرتبط بودن ارتباط با آن ها چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]heritability ارتباط بین فرومون در سگ آبی: اطلاعات مربوط به مرتبط بودن ارتباط با آن ها چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Because of its very low heritability in litter size of pig, the improvement of the litter size is limited by the conventional breeding technology.
[ترجمه گوگل]به دلیل وراثت پذیری بسیار پایین آن در اندازه بستر خوک، بهبود اندازه بستر توسط تکنولوژی پرورش مرسوم محدود شده است
[ترجمه ترگمان]به دلیل heritability بسیار پایین در اندازه زباله خوک، بهبود اندازه زباله به وسیله تکنولوژی پرورش متعارف محدود می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به دلیل heritability بسیار پایین در اندازه زباله خوک، بهبود اندازه زباله به وسیله تکنولوژی پرورش متعارف محدود می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. For resistance material HX the heritability was mainly dominant effect of poly-gene.
[ترجمه گوگل]برای مواد مقاوم HX، وراثت پذیری عمدتاً اثر غالب پلی ژن بود
[ترجمه ترگمان]برای مقاومت (HX،)، عمدتا اثر غالب این ژن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای مقاومت (HX،)، عمدتا اثر غالب این ژن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Results In Ankang experimental station, these mental retardation population caused by non-specific mental retardation and endemic sub-clinical cretinism, have heritability of 8
[ترجمه گوگل]نتایج در ایستگاه آزمایشی آنکانگ، این جمعیت کم توان ذهنی ناشی از عقب ماندگی ذهنی غیراختصاصی و کرتینیسم تحت بالینی بومی، دارای وراثت پذیری 8 هستند
[ترجمه ترگمان]نتایج در ایستگاه آزمایشی Ankang، این جمعیت عقب ماندگی ذهنی ناشی از عقب ماندگی ذهنی خاص و sub endemic بالینی، heritability ۸ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتایج در ایستگاه آزمایشی Ankang، این جمعیت عقب ماندگی ذهنی ناشی از عقب ماندگی ذهنی خاص و sub endemic بالینی، heritability ۸ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Tartaric acid content was mainly controlled by non-additive effect and the broad sense heritability ranged from 0. 07 to 0. 9
[ترجمه گوگل]محتوای اسید تارتاریک عمدتاً با اثر غیرافزایشی کنترل میشد و وراثتپذیری حس گسترده از 07/0 تا 9/0 متغیر بود
[ترجمه ترگمان]محتوای اسید tartaric عمدتا به وسیله اثر غیر افزایشی و مفهوم گسترده heritability از ۰ کنترل شد ۰۷ به ۰ ۹
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]محتوای اسید tartaric عمدتا به وسیله اثر غیر افزایشی و مفهوم گسترده heritability از ۰ کنترل شد ۰۷ به ۰ ۹
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Both the petiolule latex yield and the latex vessel number in lateral veins or midribs have a greater heritability.
[ترجمه گوگل]هم عملکرد لاتکس دمبرگ و هم تعداد آوند لاتکس در رگبرگ های جانبی یا میانی ها وراثت پذیری بیشتری دارند
[ترجمه ترگمان]هر دو لایه لاتکس petiolule و نیز تعداد vessel پلاستیکی در veins جانبی و یا midribs دارای a بیشتری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر دو لایه لاتکس petiolule و نیز تعداد vessel پلاستیکی در veins جانبی و یا midribs دارای a بیشتری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The emotion of patriotism possesses the quality of durability, stability, continuity, in heritability, depth and positivity.
[ترجمه گوگل]عاطفه وطن پرستی دارای کیفیت ماندگاری، ثبات، تداوم، در وراثت، عمق و مثبت بودن است
[ترجمه ترگمان]احساسات میهن پرستی دارای کیفیت دوام، ثبات، تداوم، در heritability، عمق و مثبت گرایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]احساسات میهن پرستی دارای کیفیت دوام، ثبات، تداوم، در heritability، عمق و مثبت گرایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید