hereabouts

جمله های نمونه

1. i lost my purse hereabouts
کیف پولم را همین جاها گم کردم.

2. Any trouble hereabouts is swiftly dealt with by the police.
[ترجمه گوگل]هر گونه مشکل در اینجا به سرعت توسط پلیس رسیدگی می شود
[ترجمه ترگمان]هر دردسری که در این حوالی باشد با پلیس سر و کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There must be a pub hereabouts.
[ترجمه گوگل]باید در اینجا یک میخانه وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]اینجا باید مهمانخانه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's a bit chilly and empty hereabouts.
[ترجمه گوگل]اینجا کمی سرد و خالی است
[ترجمه ترگمان]این اطراف کمی سرد و سرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ordinary mortals walking hereabouts will never know the delights of the fairyland below them.
[ترجمه گوگل]فانی های معمولی که در این اطراف قدم می زنند، هرگز لذت های سرزمین پریان را در زیر خود نمی دانند
[ترجمه ترگمان]آدم های معمولی که در این حوالی پرسه می زنند هرگز the سرزمین پریان را نمی دانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Not the usual patient-to-physician ratio, even hereabouts.
[ترجمه گوگل]نه نسبت معمول بیمار به پزشک، حتی در اینجا
[ترجمه ترگمان]حتی در همین حوالی، نسبت به بیمار و حتی در همین حوالی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hereabouts can be found, in quarry spoil, the fine-grained whetstone once transported for use in steel manufacture.
[ترجمه گوگل]در اینجا می توان در غنائم معدن، سنگ آهن ریزدانه که زمانی برای استفاده در تولید فولاد حمل می شد، یافت
[ترجمه ترگمان]سنگ دانه سنگ دانه شنی ریزدانه که برای استفاده در تولید فولاد به کار برده می شود را می توان یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was overlord of vast lands hereabouts, the only earl south-east of Forth, feudal superior over many lordships and baronies.
[ترجمه گوگل]او فرمانروای سرزمین‌های وسیعی بود، تنها ارل جنوب شرقی فورت، فئودالی بر بسیاری از اربابان و بارونی‌ها برتر بود
[ترجمه ترگمان]در این حوالی فرمانروای سرزمین های پهناوری بود، اما در جنوب شرقی of، و از بسیاری از آقایان lordships و baronies برتری داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There aren't many houses hereabouts.
[ترجمه گوگل]خانه های زیادی در این اطراف وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]در این حوالی خانه های زیادی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I didn't know there was Army land hereabouts.
[ترجمه گوگل]من نمی دانستم در اینجا زمین ارتش وجود دارد
[ترجمه ترگمان]من نمی دانستم که در این حوالی سرزمین ارتشی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I think I saw a police officer somewhere hereabouts.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم یک افسر پلیس را در جایی در همین حوالی دیدم
[ترجمه ترگمان]فکر کنم یه افسر پلیس رو یه جایی همین اطراف دیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The mountains hereabouts reach heights of over 2000 metres.
[ترجمه گوگل]ارتفاعات کوه های اطراف به بیش از 2000 متر می رسد
[ترجمه ترگمان]کوه های این منطقه در این حوالی به ارتفاع بیش از ۲۰۰۰ متر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The people are friendly hereabouts.
[ترجمه گوگل]مردم در اینجا دوستانه هستند
[ترجمه ترگمان]مردم این حوالی دوست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Where can a person get a good pastrami sandwich hereabouts?
[ترجمه گوگل]یک نفر از کجا می تواند ساندویچ پاسترامی خوب تهیه کند؟
[ترجمه ترگمان]در این حوالی یک نفر کجا می تواند ساندویچ گوشت گاو درست کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. You hear it over and over, talking with folks hereabouts.
[ترجمه گوگل]شما آن را بارها و بارها می شنوید، و با مردم در اینجا صحبت می کنید
[ترجمه ترگمان]شما این موضوع را بارها و بارها با مردم این اطراف شنیده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• near this place, somewhere in this vicinity
something that is hereabouts is near to you or in the same general area as you are.

پیشنهاد کاربران

بپرس