herby


پرعلف، علف پوش، علف دار، علفی، چمنی، بوته دار، مانند بوته، گیاه دار

جمله های نمونه

1. This salad dressing is nice and herby.
[ترجمه سجاد] این نوع سالاد خوب و سالم است.
|
[ترجمه گوگل]این سس سالاد خوشمزه و گیاهی است
[ترجمه ترگمان]این لباس سالاد خوب و herby
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It hissed malevolently into the tiny cubicle, its herby bitter odour masking a certain taste of earthiness.
[ترجمه گوگل]با بدخواهی به داخل اتاقک کوچک خش می زد، بوی تلخ گیاهی آن طعم خاصی از خاکی بودن را پوشانده بود
[ترجمه ترگمان]به سمت اتاقک کوچک حرکت کرد، و بوی تلخی از آن به مشام می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Herby, no matter big size or small size of the country, it will absolutely results advantages and disadvantages.
[ترجمه گوگل]هربی، صرف نظر از اندازه بزرگ یا کوچک بودن کشور، قطعاً مزایا و معایبی را به همراه خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]با این حال، بدون توجه به اندازه بزرگ و یا اندازه کوچک کشور، این مساله به طور کامل مزایا و معایب را به همراه خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It matches pastes, herby dishes, ham and mature cheeses.
[ترجمه گوگل]با رب ها، غذاهای گیاهی، ژامبون و پنیرهای بالغ مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]آن منطبق با خمیر، غذاهای herby، ژامبون و پنیر بالغ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Often he tries to surprise herby "popping the question" in a romantic way.
[ترجمه گوگل]اغلب او سعی می‌کند هربی را به شیوه‌ای عاشقانه «پرکردن سؤال» غافلگیر کند
[ترجمه ترگمان]اغلب سعی می کند سورپرایز را غافلگیر کند \"و این سوال را به شیوه ای رمانتیک\" مطرح می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I have reviewed carefully the above information and herby guarantee its correctness.
[ترجمه گوگل]من اطلاعات فوق را به دقت بررسی کرده ام و صحت آن را تضمین می کنم
[ترجمه ترگمان]من به دقت اطلاعات فوق را مرور کردم و herby درستی آن را تضمین کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You thanked herby tossing your plate on the floor.
[ترجمه گوگل]شما از هربی که بشقابتان را روی زمین پرت کرد تشکر کردید
[ترجمه ترگمان] تو از \"جی\" تشکر کردی که بشقاب تو روی زمین پرت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I herby agree to ensure that the above student will abide by the Terms and Conditions stipulated above.
[ترجمه گوگل]من موافقم که دانش آموز فوق از شرایط و ضوابط مندرج در بالا تبعیت کند
[ترجمه ترگمان]من موافقم که دانش آموزان بالا به ضوابط و ضوابط مندرج در بالا پایبند باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. When Herby Branscum and Rob Hill wouldn't lie for him, he indicted them.
[ترجمه گوگل]وقتی هربی برانسکوم و راب هیل برای او دروغ نگفتند، آنها را متهم کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی herby Branscum و راب هیل برای او دروغ نمی گفتند، آن ها را تحت تعقیب قرار می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Disclaimer Notice: We, herby, disclaim any violation of the laws, rules or any other regulations by your access from foreign countries or regions out of Japanese jurisdiction.
[ترجمه گوگل]اخطار سلب مسئولیت: ما هر گونه نقض قوانین، قوانین یا هر گونه مقررات دیگر را با دسترسی شما از کشورهای خارجی یا مناطق خارج از حوزه قضایی ژاپن سلب مسئولیت می کنیم
[ترجمه ترگمان]تذکر: ما هر گونه نقض قوانین، قوانین و یا هر گونه مقررات دیگری را از طریق دسترسی شما از کشورهای خارجی یا مناطق خارج از حوزه قضایی ژاپن رد می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I herby declare that the particulars as contained in Parts I and II above are true and correct.
[ترجمه گوگل]اینجانب اعلام می‌کنم که مشخصات مندرج در قسمت‌های I و II بالا درست و صحیح است
[ترجمه ترگمان]من صریحا اعلام می دارم که مشخصات موجود در بخش های ۱ و دوم بالا صحیح و صحیح هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I herby verify that the above information is correct and understood all the data may be used for the member registration, course applications, member statistics and for posting centre notices only.
[ترجمه گوگل]من تأیید می‌کنم که اطلاعات فوق صحیح است و همه داده‌ها را می‌توان فقط برای ثبت نام اعضا، برنامه‌های دوره، آمار اعضا و برای ارسال اطلاعیه‌های مرکز استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]من تصدیق می کنم که اطلاعات بالا صحیح است و تمام داده های مورد استفاده برای ثبت اعضا، کاربردها، آمار اعضا و برای ارسال آگهی مرکز تنها باید مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He liked to sniff the parcel of graduated henna for its strong herby smell.
[ترجمه گوگل]او دوست داشت بسته حنای مدرج را به خاطر بوی قوی گیاهی آن بو کند
[ترجمه ترگمان]او دوست داشت بسته of را که به خاطر بوی تند herby حنا از حنا فارغ التحصیل شده بو بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The nose is tighter than the other two wines and felt rusty, herby, with sesame oak and paper on the background.
[ترجمه گوگل]بینی از دو شراب دیگر تنگ تر است و زنگ زده، گیاهی، با بلوط کنجدی و کاغذ در پس زمینه
[ترجمه ترگمان]بینی tighter از دو نوع شراب دیگر است و felt، herby، با کنجد oak و کاغذی بر روی پس زمینه، زنگ زده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• with herbal; having herbal smell; of or pertaining to aromatic herbs; full of herbs, full of grass

پیشنهاد کاربران

بپرس