1. It is known that attacks on plants by herbivores reduce the quality of the tissues for subsequent feeding.
[ترجمه گوگل]مشخص است که حملات گیاهخواران به گیاهان باعث کاهش کیفیت بافت ها برای تغذیه بعدی می شود
[ترجمه ترگمان]مشخص است که حملات به گیاهان توسط گیاه خوار، کیفیت بافت را برای تغذیه بعدی کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They are herbivores and like lettuce, peas, spinach, and the occasional treat of a chopped prawn.
[ترجمه گوگل]آنها گیاهخوار هستند و مانند کاهو، نخود فرنگی، اسفناج و گهگاه میگوی خرد شده هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها گیاه خوار هستند و مانند کاهو، نخود، اسفناج و گاهی اوقات از یک میگو خرد شده استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A first distinction is between herbivores and carnivores.
[ترجمه گوگل]اولین تمایز بین گیاهخواران و گوشتخواران است
[ترجمه ترگمان]تمایز اول بین گیاه خواران و carnivores است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In ecosystems, plants are consumed by herbivores, which are in turn consumed by carnivores.
[ترجمه گوگل]در اکوسیستم ها، گیاهان توسط علفخواران مصرف می شوند که به نوبه خود توسط گوشتخواران مصرف می شوند
[ترجمه ترگمان]در اکوسیستم ها، گیاهان توسط گیاه خواران به مصرف می رسند که به نوبه خود به واسطه carnivores مصرف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A herbivore, it likes lettuce, peas, and spinach, with the occasional treat of chopped prawn.
[ترجمه گوگل]یک گیاه خوار، کاهو، نخود و اسفناج را دوست دارد و گاهی اوقات میگوی خرد شده را نیز میل می کند
[ترجمه ترگمان]A، کاهو، نخود فرنگی و اسفناج را با استفاده گاه از میگو خرد شده دوست می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Thus population numbers of small herbivores, in circumstances of limited food production, cycle over periods of three to four years.
[ترجمه گوگل]بنابراین تعداد جمعیت گیاهخواران کوچک، در شرایط تولید غذای محدود، در دوره های سه تا چهار ساله چرخه می شوند
[ترجمه ترگمان]بنابراین تعداد جمعیت خواران کوچک، در شرایط تولید مواد غذایی محدود، چرخه بیش از سه یا چهار سال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. As protection against herbivores such as caterpillars, the milkweed produces chemical deterrents on its leaves.
[ترجمه گوگل]علف شیر به عنوان محافظت در برابر گیاهخوارانی مانند کاترپیلار، مواد بازدارنده شیمیایی روی برگ های خود تولید می کند
[ترجمه ترگمان]به عنوان محافظت در برابر گیاه خواران مثل کرم، the یک رشته شیمی را بر روی برگ ها تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The basic food of herbivores is plants, so even the largest carnivorous animals are indirectly dependent on plants.
[ترجمه گوگل]غذای اصلی گیاهخواران گیاهان هستند، بنابراین حتی بزرگترین حیوانات گوشتخوار نیز به طور غیر مستقیم به گیاهان وابسته هستند
[ترجمه ترگمان]غذای اصلی گیاه خواران گیاه است، بنابراین حتی بزرگ ترین حیوانات گوشت خوار به طور غیر مستقیم به گیاهان وابسته هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Marine fish can first be categorised into carnivores, herbivores and omnivores.
[ترجمه گوگل]ماهی های دریایی را ابتدا می توان به گوشتخواران، گیاهخواران و همه چیزخواران دسته بندی کرد
[ترجمه ترگمان]ماهی های دریایی ابتدا می توانند به عنوان گیاه خوار، خوار و omnivores طبقه بندی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Largest among the tundra herbivores are musk oxen and caribou.
[ترجمه گوگل]بزرگترین گیاهخواران تاندرا گاو مشک و کاریبو هستند
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین among the، گاو نر و گوزن شمالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Cows and sheep are herbivores.
12. In herbivores particularly, but also in most animals and babies, defecation takes place more than once per day.
[ترجمه گوگل]به ویژه در گیاهخواران، و همچنین در اکثر حیوانات و نوزادان، دفع مدفوع بیش از یک بار در روز انجام می شود
[ترجمه ترگمان]به ویژه در گیاه خواران، اما در اغلب حیوانات و کودکان، defecation بیش از یک بار در روز رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. South Korean retailers are stocking their shelves and shop windows to cater to the tastes of "dried-fish woman" and "herbivore man".
[ترجمه گوگل]خرده فروشان کره جنوبی قفسه ها و ویترین مغازه های خود را آماده می کنند تا ذائقه "زن ماهی خشک" و "مرد گیاهخوار" را برآورده کنند
[ترجمه ترگمان]خرده فروشان کره جنوبی قفسه ها و پنجره های مغازه ها را پر می کنند تا طعم \"زن خشک ماهی\" و \"مرد herbivore\" را برآورده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A total herbivore is able to coexist with an omnivore because they have significantly different diets.
[ترجمه گوگل]یک گیاهخوار کامل قادر به همزیستی با یک همه چیزخوار است زیرا آنها رژیم غذایی متفاوتی دارند
[ترجمه ترگمان]یک herbivore کامل می تواند با یک omnivore هم زیستی داشته باشد زیرا آن ها دارای رژیم های غذایی بسیار متفاوتی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید