herbage

/ˈhɜːrbɪdʒ//ˈhɜːbɪdʒ/

معنی: شاخ و برگ، علف، گیاه، رستنی
معانی دیگر: گیاهان ساقه سبز و یکساله (در برابر ساقه چوبی یا چند ساله)، چرامین، واشان، مرغزار، شاخ و برگ سبز و آبدار (در مقابل شاخه های سخت و چوبی)، سرشاخه، گیاه بطورکلی، شا  وبرگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: green, soft-stemmed vegetation, esp. as used for grazing.

(2) تعریف: the succulent, often edible parts of green plants.

جمله های نمونه

1. The sheep battened upon the herbage.
[ترجمه گوگل]گوسفندها به علف‌ها ضربه زدند
[ترجمه ترگمان]گوسفندها به سوی herbage می رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Leasing the herbage and pannage would disturb the deer in their lairs and deprive them of their pasture.
[ترجمه گوگل]اجاره علوفه و مزرعه باعث مزاحمت آهوها در لانه هایشان می شود و آنها را از چراگاه محروم می کند
[ترجمه ترگمان]Leasing و herbage، گوزن ها را در لانه های خود خراب می کنند و آن ها را از مراتع خود محروم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's generally accepted that the herbage of this area produces the milk necessary to make a fine cheese.
[ترجمه گوگل]به طور کلی پذیرفته شده است که گیاهان این منطقه شیر لازم برای تهیه پنیر خوب را تولید می کنند
[ترجمه ترگمان]عموما پذیرفته شده است که the این ناحیه شیر لازم برای درست کردن پنیر مناسب را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The appraising models can show the herbage good or not quantitatively in Haibei alpine meadow area.
[ترجمه گوگل]مدل‌های ارزیابی می‌توانند علف‌ها را به‌طور کمی در منطقه علفزار آلپ Haibei نشان دهند
[ترجمه ترگمان]مدل های ارزیابی با ارزیابی می توانند به خوبی نشان دهند که چه خوب است و چه از لحاظ کمی در ناحیه کوهستانی Haibei
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ingredients: natural herbage whiten essence, green tea extracts, wild chrysanthemum, aloe, constringe agency ets.
[ترجمه گوگل]مواد تشکیل دهنده: اسانس سفید کننده طبیعی گیاهان، عصاره چای سبز، گل داوودی وحشی، آلوئه ورا، آژانس انسدادی و غیره
[ترجمه ترگمان]مواد لازم: جوهر سفید رنگ سفید، عصاره چای سبز، عصاره wild، آلوئه ورا، آژانس constringe
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Using the acknowledged signal molecule in herbage - MeJA, the phenolics, PPO and POD in P . SimoniixP . Pyramibalis c .
[ترجمه گوگل]استفاده از مولکول سیگنال تایید شده در هربیج - MeJA، فنولیک ها، PPO و POD در P SimoniixP Pyramibalis c
[ترجمه ترگمان]استفاده از مولکول سیگنال تصدیق شده در herbage - MeJA، the، PPO و POD در P SimoniixP Pyramibalis c
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It has a high quality herbage, making it good pastureland.
[ترجمه گوگل]دارای علفهای باکیفیت است که آن را مرتع خوبی می کند
[ترجمه ترگمان]کیفیت بالایی دارد و آن را چراگاه های خوبی می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Short cutting of herbage at early stage could increase its tillering production and quality, which pos-sesses super compensate effect.
[ترجمه گوگل]برش کوتاه علف در مراحل اولیه می تواند تولید پنجه و کیفیت آن را افزایش دهد که دارای اثر جبرانی فوق العاده است
[ترجمه ترگمان]کوتاه کردن کوتاه of در مرحله اولیه می تواند تولید tillering و کیفیت آن را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Primary Ingredients: Mint cooling factors, herbage essence, collagen, hyaloplasm acid, Lubrajel, elastic silicon oil, aloe gel juice and etc. . .
[ترجمه گوگل]ترکیبات اولیه: عوامل خنک کننده نعناع، ​​اسانس گیاهی، کلاژن، اسید هیالوپلاسم، لوبراژل، روغن سیلیکون الاستیک، آب ژل آلوئه و غیره
[ترجمه ترگمان]مواد اولیه: استفاده از فاکتورهای خنک کننده، جوهر herbage، کلاژن، hyaloplasm اسید، Lubrajel، روغن سیلیکون الاستیک، عصاره آلوئه ورا و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Salt-resisting herbage and economic vegetations can be planted in middle salinized land in which saltwater fish and shrimp can also he bred.
[ترجمه گوگل]گیاهان مقاوم در برابر نمک و گیاهان اقتصادی را می توان در زمین های شور متوسط ​​کاشت که در آن ماهی ها و میگوهای آب شور نیز می توانند پرورش دهند
[ترجمه ترگمان]نمک - مقاوم در برابر نمک و vegetations اقتصادی می تواند در زمین های مسطح که در آن ماهی آب شور و میگو نیز می تواند پرورش یابد، کاشته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. L. O. E. Schulz, an annual or biennial herbage of Cruciferae is a species of Brassicaceae.
[ترجمه گوگل]L O E Schulz، گیاهی یک ساله یا دو ساله از Cruciferae یک گونه از Brassicaceae است
[ترجمه ترگمان]L ا ای Schulz سالانه یا دو ساله of گونه ای از Brassicaceae است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Fertilizers modify the composition of herbage.
[ترجمه گوگل]کودها ترکیب گیاه را اصلاح می کنند
[ترجمه ترگمان]کودها ترکیب of را اصلاح می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The compression process of herbage material is a rheological process of herbage material processing in essence.
[ترجمه گوگل]فرآیند فشرده سازی مواد گیاهی در اصل یک فرآیند رئولوژیکی پردازش مواد گیاهی است
[ترجمه ترگمان]فرآیند فشرده سازی مواد herbage فرآیند سیال شناسی فرآیند مواد herbage در اصل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Herbage communities were the main part of the natural vegetation.
[ترجمه گوگل]جوامع گیاهی بخش اصلی پوشش گیاهی طبیعی بودند
[ترجمه ترگمان]جوامع Herbage بخش اصلی پوشش گیاهی طبیعی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شاخ و برگ (اسم)
bush, foliage, herbage, tod

علف (اسم)
grass, herb, herbage, darnel, fodder, forage, provender, tare

گیاه (اسم)
herb, herbage, vegetable, plant

رستنی (اسم)
herb, vert, herbage, vegetable, plant

انگلیسی به انگلیسی

• herbs; low-growing plants (i.e. grass)

پیشنهاد کاربران

بپرس