henry

/ˈhenri//ˈhenri/

(برق) هنری (واحد القاگری)، اسم خاص مذکر (مخفف آن: hal , harry , hank)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: henries, henrys
• : تعریف: a unit of electrical inductance equal to the inductance of a closed circuit in which current varies at the rate of one ampere per second to produce an electromotive force of one volt.

جمله های نمونه

1. Henry was forced to leave his motherland for political reasons.
[ترجمه گوگل]هنری به دلایل سیاسی مجبور به ترک سرزمین مادری خود شد
[ترجمه ترگمان]هنری مجبور شد به دلایل سیاسی سرزمین مادری خود را ترک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Henry Ford was an automobile baron.
[ترجمه گوگل]هنری فورد یک بارون اتومبیل بود
[ترجمه ترگمان]هنری فورد یک بارون اتومبیل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In 115 Henry II became King of England.
[ترجمه گوگل]در سال 115 هنری دوم پادشاه انگلستان شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۱۵ هنری دوم پادشاه انگلستان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Henry is my elder brother; he is two years older than I.
[ترجمه گوگل]هنری برادر بزرگتر من است او دو سال از من بزرگتر است
[ترجمه ترگمان]هنری برادر بزرگ تر من است؛ دو سال از من بزرگ تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A halfway house between the theatre and cinema is possible. Olivier created one in his imaginative "Henry V" in 194
[ترجمه گوگل]یک خانه نیمه راه بین تئاتر و سینما امکان پذیر است اولیویه در «هنری پنجم» تخیلی خود در سال 194 یکی را خلق کرد
[ترجمه ترگمان]یک خانه نیمه راه بین تئاتر و سینما امکان پذیر است اولیویه در خیال خود \"هنری پنجم\" را در ۱۹۴ به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At 8 he is no spring chicken, but Henry Cook is busier than ever.
[ترجمه گوگل]در 8 سالگی او جوجه بهاری نیست، اما هنری کوک شلوغ تر از همیشه است
[ترجمه ترگمان]در هشت سالگی مرغ بهاره نیست، اما هنری کوک از همیشه پر مشغله تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The treaty of Troyes made Henry V heir to the crown of France.
[ترجمه گوگل]معاهده تروا هانری پنجم را وارث تاج فرانسه کرد
[ترجمه ترگمان]پیمان of، هنری پنجم را وارث تاج و تخت فرانسه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Henry was horrified by what had happened.
[ترجمه گوگل]هنری از اتفاقی که افتاده بود وحشت زده شد
[ترجمه ترگمان]هنری از اتفاقی که افتاده بود وحشت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. On 2 December Henry VI was crowned king .
[ترجمه گوگل]در 2 دسامبر هنری ششم تاجگذاری کرد
[ترجمه ترگمان]در ۲ دسامبر هنری هشتم پادشاه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I met Henry in the street by accident.
[ترجمه گوگل]من به طور اتفاقی هنری را در خیابان ملاقات کردم
[ترجمه ترگمان]من هنری را تصادفی در خیابان ملاقات کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The case went before Mr Justice Henry on December 23 and was adjourned.
[ترجمه گوگل]این پرونده در 23 دسامبر به آقای قاضی هنری رفت و به تعویق افتاد
[ترجمه ترگمان]این پرونده در روز ۲۳ دسامبر پیش از محاکمه آقای قاضی، به تعویق افتاد و به تعویق افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Henry has only been working for us for a short while, and we're not really sure about him yet.
[ترجمه گوگل]هنری فقط مدت کوتاهی است که برای ما کار می کند، و ما هنوز در مورد او مطمئن نیستیم
[ترجمه ترگمان]هنری فقط مدت کوتاهی است که برای ما کار می کند، و ما هنوز در مورد او مطمئن نیستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Henry is on the line from New York.
[ترجمه گوگل]هنری از نیویورک در خط است
[ترجمه ترگمان]هنری در خط مقدم نیویورک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Henry was mustered out of service after the Second World War.
[ترجمه گوگل]هنری پس از جنگ جهانی دوم از خدمت خارج شد
[ترجمه ترگمان]پس از جنگ جهانی دوم، هنری از خدمت جمع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] هانری .
[برق و الکترونیک] هانری - هانری واحد القا کنایی یا القا کنایی متقابل در سیستم SI . اگر تغییر جریان 1A/S ولتاژ 1V را القا کند ،القا کنایی مدار 1H است .
[معدن] هانری (عمومی)

انگلیسی به انگلیسی

• male first name
unit of electrical induction

پیشنهاد کاربران

slang
heroin
اصطلاح عامیانه/ هروئین
سخنور ، کسی که دارای قدرت بیان موضوعات را در جمع دارد . سخنران .

بپرس