henry kissinger

جمله های نمونه

1. His point man was his national security adviser, Henry Kissinger.
[ترجمه گوگل]مرد اصلی او هنری کیسینجر، مشاور امنیت ملی او بود
[ترجمه ترگمان]مشاور امنیت ملی او هنری Kissinger بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He made Henry Kissinger look like a kindergarten teacher.
[ترجمه گوگل]او هنری کیسینجر را شبیه یک معلم مهد کودک کرد
[ترجمه ترگمان]هنری Kissinger را مثل یک معلم مهد کودک جلوه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Henry Kissinger was also confounded and frustrated by the Communists during his secret negotiations with them.
[ترجمه گوگل]هنری کیسینجر نیز در جریان مذاکرات مخفیانه‌اش با کمونیست‌ها از دست کمونیست‌ها گیج و ناامید شد
[ترجمه ترگمان]هنری کیسینجر پس از مذاکرات محرمانه با آن ها، آشفته و سرخورده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Henry Kissinger, as America's secretary of state, was even blunter two years later.
[ترجمه گوگل]هنری کیسینجر، به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا، دو سال بعد حتی رک تر از این حرف زد
[ترجمه ترگمان]هنری Kissinger، به عنوان دبیر دولت آمریکا، دو سال بعد هم دستگیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Also slated to come were White House aides Henry Kissinger and H. R. Haldeman, and Ron Ziegler, the press secretary.
[ترجمه گوگل]همچنین دستیاران کاخ سفید هنری کیسینجر و اچ آر هالدمن و ران زیگلر، دبیر مطبوعاتی نیز قرار بود به این مراسم بیایند
[ترجمه ترگمان]هنری Kissinger و اچ ر Haldeman، و رون زیگلر، دبیر مطبوعاتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For many years Doctor Henry Kissinger has been a top banana in American foreign policy.
[ترجمه گوگل]دکتر هنری کیسینجر برای سال‌های متمادی یکی از بهترین موزها در سیاست خارجی آمریکا بوده است
[ترجمه ترگمان]هنری هنری کیسینجر پس از سال ها یک موز برتر در سیاست خارجی آمریکا بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. HENRY KISSINGER was guilty of understatement when he said that power is the ultimate aphrodisiac.
[ترجمه گوگل]هنری کیسینجر وقتی گفت که قدرت غرایز جنسی است، مقصر بود
[ترجمه ترگمان]هنری kissinger (هنری kissinger)وقتی گفت که قدرت the نهایی است، به کتمان حقیقت محکوم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Henry Kissinger was never assimilated by the culture and society that made up America.
[ترجمه گوگل]هنری کیسینجر هرگز توسط فرهنگ و جامعه ای که آمریکا را تشکیل می داد جذب نشد
[ترجمه ترگمان]هنری Kissinger هرگز با فرهنگ و جامعه ای که آمریکا را تشکیل می داد جذب نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As Henry Kissinger said: " Power is the ultimate aphrodisiac. "
[ترجمه گوگل]همانطور که هنری کیسینجر گفت: "قدرت، غرایز جنسی نهایی است "
[ترجمه ترگمان]هنری کیسینجر گفت: \" قدرت the نهایی است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Except for the pioneers in the relations like Henry Kissinger and Richard Milhous Nixon, "old friend" would be given to state leaders who visited China for several times.
[ترجمه گوگل]به جز پیشگامان روابط مانند هنری کیسینجر و ریچارد میلهوس نیکسون، "دوست قدیمی" به رهبران ایالتی داده می شود که چندین بار از چین بازدید کرده اند
[ترجمه ترگمان]به جز پیشگامان روابط مانند هنری Kissinger و ریچارد Milhous نیکسون، \"دوست قدیمی\" به رهبران ایالتی داده می شود که چندین بار از چین بازدید کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These are said to emanate from Henry Kissinger.
[ترجمه گوگل]گفته می شود که اینها از هنری کیسینجر سرچشمه می گیرند
[ترجمه ترگمان]گفته می شود از هنری کیسینجر گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. These are words—intemperate, undiplomatic, and very likely counterproductive—that you cannot imagine being uttered by her predecessor Henry Kissinger.
[ترجمه گوگل]اینها کلماتی هستند - بی‌اعتدال، غیردیپلماتیک، و به احتمال زیاد ضد سازنده - که نمی‌توانید تصور کنید که توسط سلف او هنری کیسینجر بیان شود
[ترجمه ترگمان]این ها عبارت بودند از intemperate، undiplomatic، و بسیار محتمل، که شما نمی توانید تصور کنید که هنری کیسینجر پس از او این حرف را می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He is expected to do for the economy what strong-minded and ambitious National Security Advisers like Henry Kissinger have done for foreign policy: plan it, set it and control it.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که او همان کاری را برای اقتصاد انجام دهد که مشاوران امنیت ملی قدرتمند و جاه طلبی مانند هنری کیسینجر برای سیاست خارجی انجام داده اند: برنامه ریزی، تنظیم و کنترل آن
[ترجمه ترگمان]او انتظار دارد برای اقتصاد همان کاری را بکند که مشاوران مشاور امنیت ملی قوی و بلند پروازانه مانند هنری کیسینجر برای سیاست خارجی انجام داده اند: برنامه ریزی، تنظیم و کنترل آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Henry Kissinger in China was always a gratingly and irritatingly smug presence, but Henry Kissinger "on China" is madly baffling.
[ترجمه گوگل]هنری کیسینجر در چین همیشه حضوری شاد و آزاردهنده از خود راضی بود، اما هنری کیسینجر "در چین" دیوانه وار گیج کننده است
[ترجمه ترگمان]هنری کیسینجر در چین همیشه a و irritatingly بود، اما هنری Kissinger \"روی چین\" بسیار گیج کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• dr. henry alfred kissinger (born in 1923), german-born usa politician, united states secretary of state during the presidency of nixon, co-winner of the nobel prize for peace in 1973

پیشنهاد کاربران

بپرس