henna

/ˈhenə//ˈhenə/

معنی: حنا، بوته حنا، حنا مالیدن
معانی دیگر: با حنا رنگ کردن، حنا زدن به، (از ریشه ی عربی)، (گیاه شناسی) حنا (lawsonia inermis از خانواده ی loosestrife)، رنگ حنا (که از این گیاه گرفته می شود)، قهوه ای مایل به قرمز، حنایی رنگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a reddish dyestuff used in coloring hair and leather.

(2) تعریف: the Asian or African shrub from which this substance is extracted.

(3) تعریف: a reddish brown color.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: hennas, hennaing, hennaed
• : تعریف: to dye (the hair) with henna.

جمله های نمونه

1. Adam had put henna on his hair and that and the sun had turned it reddish-gold.
[ترجمه گوگل]آدم روی موهایش حنا گذاشته بود و آن و آفتاب آن را قرمز مایل به طلایی کرده بود
[ترجمه ترگمان]ادم سرش را به موهایش تکیه داده بود و خورشید آن را به رنگ قرمز مایل به قرمز تبدیل کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Their nails were painted with henna and the palms of their hands striped with it.
[ترجمه گوگل]ناخن هایشان را با حنا رنگ می کردند و کف دست هایشان را با آن راه راه می کردند
[ترجمه ترگمان]ناخن های آن ها با حنا و کف دست های آن ها راه راه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The soles of her feet were dyed with henna, making a brown sandal.
[ترجمه گوگل]کف پاهایش را با حنا رنگ کرده بودند و صندل قهوه‌ای رنگ می‌کردند
[ترجمه ترگمان]کف پاهایش را با حنا رنگ کرده بودند و صندل قهوه ای رنگی درست کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Henna paint is an herbal compound and there are no known reactions.
[ترجمه گوگل]رنگ حنا یک ترکیب گیاهی است و هیچ واکنش مشخصی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]رنگ henna یک ترکیب گیاهی است و هیچ واکنش شناخته شده ای وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He liked to sniff the parcel of graduated henna for its strong herby smell.
[ترجمه گوگل]او دوست داشت بسته حنای مدرج را به خاطر بوی قوی گیاهی آن بو کند
[ترجمه ترگمان]او دوست داشت بسته of را که به خاطر بوی تند herby حنا از حنا فارغ التحصیل شده بو بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We mixed the henna powder with tea, as directed.
[ترجمه گوگل]پودر حنا را طبق دستور با چای مخلوط کردیم
[ترجمه ترگمان]ما پودر حنا را با چای مخلوط کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. How much henna and skin dye does it take to achieve true greatness?
[ترجمه گوگل]چقدر حنا و رنگ پوست برای رسیدن به عظمت واقعی لازم است؟
[ترجمه ترگمان]چه مقدار حنا و رنگ پوست برای رسیدن به عظمت حقیقی لازم است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Henna was great except you kept thinking she was going to suddenly sue you anyway.
[ترجمه گوگل]حنا عالی بود با این تفاوت که مدام فکر می کردی که ناگهان از تو شکایت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]henna عالی بود، فقط به این فکر می کردی که اون به هر حال ازت سو سو استفاده کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. My lover is to me a cluster of henna blossoms from the vineyards of En Gedi.
[ترجمه گوگل]معشوق من برای من خوشه ای از شکوفه های حنا از تاکستان های ان گدی است
[ترجمه ترگمان]عاشق من یک دسته از شکوفه های حنا از تاکستان های آن Gedi به من می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. After a half a month, henna has grown a foot higher.
[ترجمه گوگل]بعد از نیم ماه حنا یک پا بلندتر شده است
[ترجمه ترگمان]حنا پس از نیم ماه، یک فوت بالاتر رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Now she is a member of the Henna Province Artists'Association and's Association.
[ترجمه گوگل]او اکنون عضو انجمن و انجمن هنرمندان استان حنا است
[ترجمه ترگمان]او اکنون عضو انجمن هنرمندان استان henna است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. My beloved is to me a cluster of henna blossoms In the vineyards of Engedi.
[ترجمه گوگل]محبوب من برای من خوشه ای از شکوفه های حنا در تاکستان های انگدی است
[ترجمه ترگمان]محبوب من یک خوشه از شکوفه های حنا در تاکستان های انگور فرنگی به من می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Bejewelled bride with henna hands at Mumbai wedding.
[ترجمه گوگل]عروس جواهری با دست های حنا در عروسی بمبئی
[ترجمه ترگمان]عروس ربایی با دستان حنا در مراسم عروسی بمبئی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Brides'hands are painted with beautiful patterns in henna.
[ترجمه گوگل]دست عروس ها با نقش های زیبا در حنا نقاشی شده است
[ترجمه ترگمان]لباس های عروس با الگوهای زیبایی در حنا رنگ می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حنا (اسم)
camphor, henna

بوته حنا (اسم)
henna

حنا مالیدن (فعل)
henna

انگلیسی به انگلیسی

• lawsonia inermism, type of shrub found in the middle east with aromatic reddish-brown or white flowers; reddish-orange dye or cosmetic made from the dried and crushed leaves of this shrub; strong or mild reddish brown color; traditional middle eastern pre-wedding celebration honoring a bride and groom
dye with henna
henna is a reddish-brown dye that is used for colouring hair or skin. it is made from the leaves of a shrub that grows in asia and north africa.
when you henna your hair or your skin, you dye it using henna.

پیشنهاد کاربران

henna tattoo
تتو حنایی - تتو حنایی رنگ - تتویی که با رنگ حنا ایجاد میشه
معمولاً بین زنان هندی و در پشت دست و کف دست هاشون خیلی متداوله

بپرس