hen party

/ˈhenˈpɑːrti//henˈpɑːti/

(عامیانه) مهمانی زنانه، مهمانی زنانه، مجلس رقص زنانه

جمله های نمونه

1. No point in inviting a rooster to a hen party, especially if he has a valid point to make.
[ترجمه گوگل]دعوت از خروس به مهمانی مرغ فایده ای ندارد، به خصوص اگر او نکته معتبری برای گفتن داشته باشد
[ترجمه ترگمان]هیچ سودی در دعوت خروس به یک مرغ خانگی ندارد، به خصوص اگر یک امتیاز معتبر داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They'd had a hen party on the strength of Muriel's coming wedding.
[ترجمه گوگل]آنها در جشن عروسی آینده موریل یک مهمانی داشتند
[ترجمه ترگمان]ان ها یک مهمانی رقص داشتند که در زمان عروسی موریل شروع شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I have a hen party every few weeks. We love to get together.
[ترجمه گوگل]من هر چند هفته یک بار یک مهمانی مرغ دارم ما دوست داریم دور هم جمع شویم
[ترجمه ترگمان] من هر چند هفته یه مهمونی رقص دارم ما دوست داریم که با هم باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. My wife had a hen party at our house yesterday, so I escaped to the movies.
[ترجمه گوگل]همسرم دیروز در خانه ما مهمانی مرغ داشت، بنابراین من به سینما فرار کردم
[ترجمه ترگمان]دیروز زنم یه مهمونی رقص تو خونه ما داشت واسه همین رفتم سینما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I have a hen party every few weeks.
[ترجمه فاما] من هر چند هفته یکبار یه مهمونی زنانه دارم.
|
[ترجمه گوگل]من هر چند هفته یک بار یک مهمانی مرغ دارم
[ترجمه ترگمان] من هر چند هفته یه مهمونی رقص دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sunday lunch will be a hen party.
[ترجمه گوگل]ناهار یکشنبه یک مهمانی مرغ خواهد بود
[ترجمه ترگمان]ناهار روز یکشنبه یک مرغ خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It's going to be a total hen party.
[ترجمه گوگل]قرار است یک مهمانی تمام عیار باشد
[ترجمه ترگمان]قراره یه مهمونی کاملا مرغی وجود داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Colin: No way. It's going to be a hen party.
[ترجمه گوگل]کالین: به هیچ وجه قرار است جشن مرغ ها باشد
[ترجمه ترگمان] امکان نداره قراره یه مهمونی مرغی وجود داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. While to most of us the idea of wearing a pair of rabbit ears on our heads may scream "hen party", it's a trend that's gathering momentum.
[ترجمه گوگل]در حالی که برای بسیاری از ما ایده پوشاندن یک جفت گوش خرگوش روی سرمان ممکن است فریاد «پارتی مرغ» باشد، این روندی است که در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]در حالی که بیشتر ماها ایده پوشیدن یک جفت گوش خرگوش در سر ما ممکن است فریاد \"حزب مرغ\" را فریاد بزند، این روندی است که شتاب می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I have hen party every few weeks. We love to get together.
[ترجمه گوگل]من هر چند هفته یکبار جشن مرغ دارم ما دوست داریم دور هم جمع شویم
[ترجمه ترگمان]من هر چند هفته یه مهمونی دارم ما دوست داریم که با هم باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The sorority had a hen party for its members.
[ترجمه گوگل]این انجمن برای اعضای خود جشن مرغ داشت
[ترجمه ترگمان]انجمن های خواهری یه مهمونی رقص برای اعضای اون داشتن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Colin: No way. It's going to be a total hen party.
[ترجمه گوگل]کالین: به هیچ وجه قرار است یک مهمانی تمام عیار باشد
[ترجمه ترگمان] امکان نداره قراره یه مهمونی کاملا مرغی وجود داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Aunty hadn't been chatted up in seven months. Then a guy in a Prague bar complimented her "beautiful, cat-like" eyes while she was on a hen party.
[ترجمه گوگل]عمه هفت ماه بود که با هم صحبت نکرده بود سپس مردی در یک بار در پراگ از چشمان "زیبا و گربه مانند" او در حالی که او در یک مهمانی مرغ بود تعریف کرد
[ترجمه ترگمان]چند ماه بود که خاله حرف نزده بود بعد یه نفر تو یه بار پراگ بهش تعریف کرد وقتی که تو یه مهمونی رقص بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• bachelorette party, stagette party
a hen party is a party or gathering at which only women are present; they are usually held shortly before a woman gets married.

پیشنهاد کاربران

( US bachelorette party )
a party for a woman who is going to get married soon, to which only her female friends are invited
مهمانی دوشیزه، مهمانی مجردی ( Bachelorette party ) یا شب زنانه ( hen night ) جشنی است که توسط یا برای زنی که به زودی ازدواج می کند برگزار می شود. علی رغم شهرت آن به عنوان وداع غم انگیز با روزهای مجردی یا عصر فسق، این مراسم می تواند صرفاً مهمانی هایی باشد که به افتخار عروس آینده برگزار می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

مهمانی مجردی معمولاً توسط دوست یا خواهر عروس برنامه ریزی می شود یا گاه یک شرکت برنامه ریزی مهمانی مجردی آن را به عهده می گیرد. رویدادی معادل برای داماد آینده به عنوان مهمانی مجردی ( Bachelor party ) یا شب مردانه برگزار می شود.
Are you going to Michelle's hen party
?

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/hen-party• https://en.wikipedia.org/wiki/Bachelorette_party
🔴a party for a woman who is going to get married soon, to which only her female friends are invited:
◀️Are you going to Michelle's hen party ?

🔴a group of women at a party for a woman who is going to get married soon:
◀️And then the hen party arrived and invaded the dance floor.

بپرس