1. No point in inviting a rooster to a hen party, especially if he has a valid point to make.
[ترجمه گوگل]دعوت از خروس به مهمانی مرغ فایده ای ندارد، به خصوص اگر او نکته معتبری برای گفتن داشته باشد
[ترجمه ترگمان]هیچ سودی در دعوت خروس به یک مرغ خانگی ندارد، به خصوص اگر یک امتیاز معتبر داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ سودی در دعوت خروس به یک مرغ خانگی ندارد، به خصوص اگر یک امتیاز معتبر داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They'd had a hen party on the strength of Muriel's coming wedding.
[ترجمه گوگل]آنها در جشن عروسی آینده موریل یک مهمانی داشتند
[ترجمه ترگمان]ان ها یک مهمانی رقص داشتند که در زمان عروسی موریل شروع شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ان ها یک مهمانی رقص داشتند که در زمان عروسی موریل شروع شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I have a hen party every few weeks. We love to get together.
[ترجمه گوگل]من هر چند هفته یک بار یک مهمانی مرغ دارم ما دوست داریم دور هم جمع شویم
[ترجمه ترگمان] من هر چند هفته یه مهمونی رقص دارم ما دوست داریم که با هم باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من هر چند هفته یه مهمونی رقص دارم ما دوست داریم که با هم باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. My wife had a hen party at our house yesterday, so I escaped to the movies.
[ترجمه گوگل]همسرم دیروز در خانه ما مهمانی مرغ داشت، بنابراین من به سینما فرار کردم
[ترجمه ترگمان]دیروز زنم یه مهمونی رقص تو خونه ما داشت واسه همین رفتم سینما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دیروز زنم یه مهمونی رقص تو خونه ما داشت واسه همین رفتم سینما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I have a hen party every few weeks.
[ترجمه فاما] من هر چند هفته یکبار یه مهمونی زنانه دارم.|
[ترجمه گوگل]من هر چند هفته یک بار یک مهمانی مرغ دارم[ترجمه ترگمان] من هر چند هفته یه مهمونی رقص دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Sunday lunch will be a hen party.
[ترجمه گوگل]ناهار یکشنبه یک مهمانی مرغ خواهد بود
[ترجمه ترگمان]ناهار روز یکشنبه یک مرغ خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ناهار روز یکشنبه یک مرغ خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It's going to be a total hen party.
[ترجمه گوگل]قرار است یک مهمانی تمام عیار باشد
[ترجمه ترگمان]قراره یه مهمونی کاملا مرغی وجود داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قراره یه مهمونی کاملا مرغی وجود داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Colin: No way. It's going to be a hen party.
[ترجمه گوگل]کالین: به هیچ وجه قرار است جشن مرغ ها باشد
[ترجمه ترگمان] امکان نداره قراره یه مهمونی مرغی وجود داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] امکان نداره قراره یه مهمونی مرغی وجود داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. While to most of us the idea of wearing a pair of rabbit ears on our heads may scream "hen party", it's a trend that's gathering momentum.
[ترجمه گوگل]در حالی که برای بسیاری از ما ایده پوشاندن یک جفت گوش خرگوش روی سرمان ممکن است فریاد «پارتی مرغ» باشد، این روندی است که در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]در حالی که بیشتر ماها ایده پوشیدن یک جفت گوش خرگوش در سر ما ممکن است فریاد \"حزب مرغ\" را فریاد بزند، این روندی است که شتاب می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حالی که بیشتر ماها ایده پوشیدن یک جفت گوش خرگوش در سر ما ممکن است فریاد \"حزب مرغ\" را فریاد بزند، این روندی است که شتاب می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I have hen party every few weeks. We love to get together.
[ترجمه گوگل]من هر چند هفته یکبار جشن مرغ دارم ما دوست داریم دور هم جمع شویم
[ترجمه ترگمان]من هر چند هفته یه مهمونی دارم ما دوست داریم که با هم باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من هر چند هفته یه مهمونی دارم ما دوست داریم که با هم باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The sorority had a hen party for its members.
[ترجمه گوگل]این انجمن برای اعضای خود جشن مرغ داشت
[ترجمه ترگمان]انجمن های خواهری یه مهمونی رقص برای اعضای اون داشتن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انجمن های خواهری یه مهمونی رقص برای اعضای اون داشتن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Colin: No way. It's going to be a total hen party.
[ترجمه گوگل]کالین: به هیچ وجه قرار است یک مهمانی تمام عیار باشد
[ترجمه ترگمان] امکان نداره قراره یه مهمونی کاملا مرغی وجود داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] امکان نداره قراره یه مهمونی کاملا مرغی وجود داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Aunty hadn't been chatted up in seven months. Then a guy in a Prague bar complimented her "beautiful, cat-like" eyes while she was on a hen party.
[ترجمه گوگل]عمه هفت ماه بود که با هم صحبت نکرده بود سپس مردی در یک بار در پراگ از چشمان "زیبا و گربه مانند" او در حالی که او در یک مهمانی مرغ بود تعریف کرد
[ترجمه ترگمان]چند ماه بود که خاله حرف نزده بود بعد یه نفر تو یه بار پراگ بهش تعریف کرد وقتی که تو یه مهمونی رقص بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چند ماه بود که خاله حرف نزده بود بعد یه نفر تو یه بار پراگ بهش تعریف کرد وقتی که تو یه مهمونی رقص بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید