hemostatic


(قادر به بند آوردن خون روش) خون بند، خون ایستان، خون بندآور

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: capable of stopping the flow of blood; styptic.
اسم ( noun )
• : تعریف: something that stops the flow of blood.

جمله های نمونه

1. In addition Spinach contains vitamin Hemostatic effect of leaf lettuce is the highest.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این اسفناج حاوی ویتامین است اثر هموستاتیک برگ کاهو بیشترین میزان را دارد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، Spinach حاوی effect hemostatic از lettuce برگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective : To study hemostatic action of Ar + laser to haemorrhagia of gastrointestinal tract mucous membrane.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر هموستاتیک Ar + لیزر بر خونریزی غشای مخاطی دستگاه گوارش
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه اقدام hemostatic با لیزر و laser به haemorrhagia دستگاه گوارش و دستگاه گوارش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective To observe and compare the hemostatic effect of deamino-8-D-arginin vasopressin (DDAVP, desmopressin) and hemocoagulase in scoliosis surgery.
[ترجمه گوگل]هدف مشاهده و مقایسه اثر هموستاتیک وازوپرسین دآمینو-8-D-آرژینین (DDAVP، دسموپرسین) و هموکوآگولاز در جراحی اسکولیوز
[ترجمه ترگمان]هدف برای مشاهده و مقایسه اثر hemostatic deamino - D - D - arginin vasopressin (DDAVP، desmopressin)و hemocoagulase در جراحی scoliosis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Have scattered stasis detumescence, Detoxification, Hemostatic effect.
[ترجمه گوگل]دارای استاز زدایی پراکنده، سم زدایی، اثر هموستاتیک
[ترجمه ترگمان]Have stasis، Detoxification، hemostatic scattered
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To observe the hemostatic effect by compound Chinese medicine calf after tonsillectomy.
[ترجمه گوگل]هدف مشاهده اثر هموستاتیک توسط گوساله طب چینی مرکب پس از برداشتن لوزه
[ترجمه ترگمان]هدف مشاهده اثر hemostatic با استفاده از طب سنتی چینی پس از tonsillectomy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. OBJECTIVE : To study the hemostatic, antipruritic, and anti - crissal ulcer effects of Zhishuxi lotion.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثرات هموستاتیک، ضد خارش و ضد زخم کریستال لوسیون Zhishuxi
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE: برای مطالعه اثرات زخم hemostatic، antipruritic و anti - of Zhishuxi
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The skin got hurt, hemostatic hind can have a few " scabby ", very ugly, do then I want rip off it? (won't bleed of course.
[ترجمه گوگل]پوست صدمه دیده، پشت هموستاتیک ممکن است چند "گال" داشته باشد، بسیار زشت، آیا من می خواهم آن را پاره کنم؟ (البته خونریزی نمی کند
[ترجمه ترگمان]اون پوست صدمه دید، پشت سر هم می تونه چند تا \"کچل\" داشته باشه، خیلی زشت باشه، پس میخ وام اون رو پاره کنم؟ (بدون شک خونریزی نخواهد داشت)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective:To study the changes of hemostatic molecular markers inacute monoblastic leukemia (AML-M for elucidate the mechanism of hemorrhage and its clinical significance.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه تغییرات نشانگرهای مولکولی هموستاتیک لوسمی مونوبلاستیک غیرحاد (AML-M) برای توضیح مکانیسم خونریزی و اهمیت بالینی آن
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه تغییرات مارکرهای مولکولی hemostatic inacute monoblastic (AML)برای روشن کردن مکانیسم خونریزی و اهمیت بالینی آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To investigate the hemostatic effects of iodoform mixture bandage ( IMB ) on liver trauma.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثرات هموستاتیک بانداژ مخلوط یدوفرم (IMB) بر ترومای کبد
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد اثرات hemostatic نوار مخلوط iodoform (IMB)بر روی ضربه کبد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective : To study the hemostatic mechanism of ShiBiZhi capsules.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه مکانیسم هموستاتیک کپسول ShiBiZhi
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه مکانیزم hemostatic کپسول ShiBiZhi
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective : To evaluate the hemostatic efficacy and safety of a human thrombin in tonsillectomy.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر هموستاتیک و ایمنی ترومبین انسانی در عمل جراحی لوزه
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی اثربخشی hemostatic و ایمنی یک thrombin انسانی در tonsillectomy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective : To observe the hemostatic effect on drug abortion treated by Gongxuening.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده اثر هموستاتیک در سقط دارویی تحت درمان با Gongxuening
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده اثر hemostatic در سقط جنین دارو تحت درمان by
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective: To evaluate hemostatic effects and safety of the soluble styptic gauze made by hydroxyethyl cellulose.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثرات هموستاتیک و ایمنی گاز استیپتیک محلول ساخته شده توسط هیدروکسی اتیل سلولز
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی اثرات hemostatic و ایمنی گاز styptic محلول در محلول hydroxyethyl made
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Conclusions Pituitrin and nitroglycerin could improve the hemostatic rate and decrease side effects. They are effective on hemoptysis caused by pulmonary tuberculosis.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری پیتویترین و نیتروگلیسیرین می توانند میزان هموستاتیک را بهبود بخشند و عوارض جانبی را کاهش دهند آنها بر هموپتیزی ناشی از سل ریوی موثر هستند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Pituitrin و nitroglycerin می توانند نرخ hemostatic را بهبود بخشیده و عوارض جانبی را کاهش دهند آن ها در hemoptysis که ناشی از بیماری سل ریوی است، موثر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• styptic, able to stop a flow of blood (also haemostatic)

پیشنهاد کاربران

منعقد کننده خون
hemostatic ( پزشکی )
واژه مصوب: خون‏ایستان
تعریف: 1. وسیله یا ماده‏ای که خونریزی را متوقف می کند|||2. ویژگی آنچه باعث خون ایستی می شود
هم ایستا

بپرس