hemophilia

/ˌhiməˈfiːliə//ˌhiːməˈfɪlɪə/

(پزشکی) هموفیلی، خون تراوی (بیماری ارثی که لخته شدن خون را مختل می کند)، طب بیماری موروثی که دران خون دیر لخته میشودودرنتیجه اشکال در بند امدن خونریزی پدید می اید

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: hemophiloid (adj.)
• : تعریف: a disorder that is inheritable by males through their mothers and is characterized by excessive or spontaneous bleeding.

جمله های نمونه

1. Support your hemophilia treatment centre and comprehensive care team.
[ترجمه گوگل]از مرکز درمان هموفیلی و تیم مراقبت جامع خود حمایت کنید
[ترجمه ترگمان]از مرکز درمان hemophilia و تیم مراقبت جامع پشتیبانی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Musculoskeletal manifestations of hemophilia include hemophilic arthropathy and hemophilic pseudotumor.
[ترجمه گوگل]تظاهرات اسکلتی عضلانی هموفیلی شامل آرتروپاتی هموفیلیک و تومور کاذب هموفیلی است
[ترجمه ترگمان]ظهور musculoskeletal هموفیلی شامل hemophilic arthropathy و hemophilic pseudotumor است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hemophilia B is a X chromosome-linked recessive bleeding disorder which results from a deficiency in the coagulation factor IX.
[ترجمه گوگل]هموفیلی B یک اختلال خونریزی مغلوب مرتبط با کروموزوم X است که در نتیجه کمبود فاکتور انعقادی IX ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]Hemophilia B یک اختلال خونریزی مغلوب مرتبط با کروموزوم ایکس است که ناشی از نقص در فاکتور انعقاد پیمان نهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These disorders may include cystic fibrosis, hemophilia, sickle cell anemia, and many others.
[ترجمه گوگل]این اختلالات ممکن است شامل فیبروز کیستیک، هموفیلی، کم خونی سلول داسی شکل و بسیاری دیگر باشد
[ترجمه ترگمان]این اختلالات ممکن است شامل فیبروز کیستی، هموفیلی، کم خونی سلول داسی شکل و بسیاری دیگر نیز باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Lack of factor VIII causes classic hemophilia; other types are caused by deficiency of factor IX or XI.
[ترجمه گوگل]فقدان فاکتور VIII باعث هموفیلی کلاسیک می شود انواع دیگر ناشی از کمبود فاکتور IX یا XI است
[ترجمه ترگمان]فقدان عامل هشتم باعث ایجاد هموفیلی کلاسیک می شود و انواع دیگر ناشی از کمبود فاکتور IX یا ۱۱ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hemophilia is an inherited disorder that prevents blood from clotting properly. The blood products were produced in the United States, often using paid donors.
[ترجمه گوگل]هموفیلی یک اختلال ارثی است که از لخته شدن خون به درستی جلوگیری می کند فرآورده های خونی در ایالات متحده و اغلب با استفاده از اهداکنندگان پولی تولید می شدند
[ترجمه ترگمان]Hemophilia یک اختلال ارثی است که از لخته شدن خون جلوگیری می کند محصولات خون در آمریکا تولید شدند و اغلب با استفاده از اهدا کنندگان پول اهدا می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Progressions of gene therapy studies for hemophilia B were introduced in this paper.
[ترجمه گوگل]پیشرفت مطالعات ژن درمانی برای هموفیلی B در این مقاله معرفی شد
[ترجمه ترگمان]مطالعات therapy برای هموفیلی B در این مقاله معرفی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Hemophilia: Hereditary Bleeding disorder caused by deficiency of a coagulation factor.
[ترجمه گوگل]هموفیلی: اختلال خونریزی ارثی ناشی از کمبود یک فاکتور انعقادی
[ترجمه ترگمان]Hemophilia: اختلال خونریزی شدید ناشی از کمبود یک عامل انعقاد خون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hemophilia A is the most common inherited bleeding disorder. Microsatellite is playing important role in the diagnosis of it in the recent years.
[ترجمه گوگل]هموفیلی A شایع ترین اختلال خونریزی دهنده ارثی است ریزماهواره در سال های اخیر نقش مهمی در تشخیص آن ایفا می کند
[ترجمه ترگمان]Hemophilia A شایع ترین اختلال خونریزی ارثی است Microsatellite در سال های اخیر در تشخیص آن نقش مهمی ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hemophilia treatment Immune tolerance : a nursing perspective.
[ترجمه گوگل]درمان هموفیلی تحمل ایمنی: دیدگاه پرستاری
[ترجمه ترگمان]درمان نقص ایمنی: یک دیدگاه پرستاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Hemophilia can be mild, moderate, or severe, depending on how much clotting factor is present in one's blood.
[ترجمه گوگل]هموفیلی می تواند خفیف، متوسط ​​یا شدید باشد، بسته به اینکه چه مقدار فاکتور لخته کننده در خون فرد وجود دارد
[ترجمه ترگمان]Hemophilia می تواند ملایم، متوسط و یا جدی باشد و بستگی به این دارد که فاکتور لخته شدن چقدر در خون فرد وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective:To develop experimentally gene therapy for hemophilia B by using C2Ccells and C3H mice as models.
[ترجمه گوگل]هدف: توسعه تجربی ژن درمانی برای هموفیلی B با استفاده از موش های C2Ccells و C3H به عنوان مدل
[ترجمه ترگمان]هدف: توسعه درمان ژنی تجربی برای هموفیلی B با استفاده از C۲Ccells و C۳H موش به عنوان مدل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Hemophilia is a rare blood disorder, and people born with this condition have little or no clotting factor, a protein that controls bleeding.
[ترجمه گوگل]هموفیلی یک اختلال خونی نادر است و افرادی که با این عارضه متولد می شوند، فاکتور لخته شدن کمی دارند یا اصلاً وجود ندارند، پروتئینی که خونریزی را کنترل می کند
[ترجمه ترگمان]Hemophilia یک اختلال نادر خونی است و افرادی که با این شرایط به دنیا می آیند عامل انعقاد خون کم و یا هیچ فاکتور لخته کننده ندارند، پروتیینی که خونریزی را کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective:To improve the skills of diagnosing severe hemophilia A(HA)and the carriers of the disease by detection of coagulation factor VIII(FVIII)gene inversion.
[ترجمه گوگل]هدف: بهبود مهارت‌های تشخیص هموفیلی شدید A(HA) و ناقلان بیماری با تشخیص وارونگی ژن فاکتور انعقادی VIII(FVIII)
[ترجمه ترگمان]هدف: بهبود مهارت های تشخیص هموفیلی بسیار شدید (HA)و حاملان این بیماری با تشخیص عامل انعقاد خون عامل انعقاد خون ۸ (FVIII)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The techniques of prenatal diagnosis for the disease have developed rapidly in resent years. Wereview the update on the gene diagnosis and prenatal diagnosis for Hemophilia A.
[ترجمه گوگل]تکنیک های تشخیص قبل از تولد این بیماری در سال های اخیر به سرعت توسعه یافته است به روز رسانی در مورد تشخیص ژن و تشخیص قبل از تولد برای هموفیلی A را مرور کنید
[ترجمه ترگمان]روش های تشخیص پیش از تولد برای این بیماری در سال های اخیر بسرعت رشد کرده اند Wereview به روز رسانی در تشخیص ژنی و تشخیص قبل از تولد برای Hemophilia A
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• hereditary disorder characterized by a failure of the blood to clot normally

پیشنهاد کاربران

خون تراوی ( اسم ) : یک اختلال ارثی که در آن، خون به دلیل کمبود یکی از دو عامل انعقادی ( عامل هشتم یا نهم ) بسیار آهسته منعقد می شود.
هموفیلی عبارت است یک نوع کمبود ارثی یکی از فاکتورهای انعقادی خون ( فاکتور 8 ) که منجر به وقوع خونریزیهای خطرناک میشود. این کمبود در یک نفر از هر ده هزار مرد وجود دارد و در همان اوایل کودکی خود را نشان میدهد.
a medical condition in which the ability of the blood to clot is severely reduced, causing the sufferer to bleed severely from even a slight injury
هِموفیلی یا خون تَراوی ( به انگلیسی: Hemophilia ) دسته ای از بیماری های ارثی هستند که در آن ها توان بدن برای ایجاد لخته و انعقاد خون برای جلوگیری از خونریزی در صورت پاره شدن رگ مختل شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس