hemoglobin

/ˌhiːməˈɡloʊbɪn//ˌhiːməˈɡləʊbɪn/

(زیست شناسی) هموگلوبین، خون رنگیزه، بیوشیمی ماده رنگی اهن دار گویچه های قرمز خون جانوران مهره دار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: hemoglobic (adj.), hemoglobinous (adj.)
• : تعریف: the protein in the red blood cells of vertebrates that carries oxygen to the tissues.

جمله های نمونه

1. Hemoglobin is a product of red blood cells.
[ترجمه گوگل]هموگلوبین محصول گلبول های قرمز خون است
[ترجمه ترگمان]Hemoglobin محصول گلبول های قرمز خون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Hemoglobin F is able to resist denaturation and remain soluble when added to an alkaline solution.
[ترجمه گوگل]هموگلوبین F می تواند در برابر دناتوراسیون مقاومت کند و وقتی به محلول قلیایی اضافه شود محلول باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]Hemoglobin F توانایی مقاومت در برابر denaturation را دارد و هنگامی که به محلول آلکالین اضافه می شود، قابل حل باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Over a period of time changes in hemoglobin and haematocrit levels of the patient are observed.
[ترجمه گوگل]در طی یک دوره زمانی تغییرات در سطح هموگلوبین و هماتوکریت بیمار مشاهده می شود
[ترجمه ترگمان]در طی یک دوره زمانی تغییرات در سطوح هموگلوبین و haematocrit بیمار مشاهده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They are hemoglobin, serum protein, phosphate, and bicarbonate.
[ترجمه گوگل]آنها هموگلوبین، پروتئین سرم، فسفات و بی کربنات هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها هموگلوبین، پروتئین serum، فسفات و بی کربنات هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Glycosylated hemoglobin refers to the specific red cell hemoglobin A types to which a glucose molecule becomes irreversibly attached.
[ترجمه گوگل]هموگلوبین گلیکوزیله به انواع خاصی از هموگلوبین گلبول قرمز A اشاره دارد که یک مولکول گلوکز به طور برگشت ناپذیری به آن متصل می شود
[ترجمه ترگمان]هموگلوبین glycosylated به هموگلوبین سلول قرمز خاص اشاره می کند که در آن یک مولکول گلوکز به irreversibly متصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The structural changes that are seen in hemoglobin 5 and C disorders are inherited as autosomal recessive traits. 2
[ترجمه گوگل]تغییرات ساختاری که در اختلالات هموگلوبین 5 و C مشاهده می شود به عنوان صفات اتوزومال مغلوب به ارث می رسد 2
[ترجمه ترگمان]تغییرات ساختاری که در هموگلوبین ۵ و C دیده می شوند به عنوان صفات مغلوب اتوزومال به ارث می رسد ۲
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This usually occurs when the drop in hemoglobin or blood volume is acute.
[ترجمه گوگل]این معمولا زمانی اتفاق می افتد که افت هموگلوبین یا حجم خون حاد باشد
[ترجمه ترگمان]این معمولا زمانی اتفاق می افتد که افت در هموگلوبین یا حجم خون حاد باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Hemoglobin C is an abnormal hemoglobin in which lysine replaces glutamic acid in position 6 of the beta chain.
[ترجمه گوگل]هموگلوبین C یک هموگلوبین غیر طبیعی است که در آن لیزین جایگزین اسید گلوتامیک در موقعیت 6 زنجیره بتا می شود
[ترجمه ترگمان]Hemoglobin C یک هموگلوبین غیرطبیعی است که در آن lysine جانشین glutamic اسید در موقعیت ۶ از زنجیره بتا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In contrast to hemoglobin F, most hemoglobins will denature in alkaline solution and precipitate upon the addition of ammonium sulfate.
[ترجمه گوگل]بر خلاف هموگلوبین F، اکثر هموگلوبین ها در محلول قلیایی دناتوره می شوند و با افزودن سولفات آمونیوم رسوب می کنند
[ترجمه ترگمان]در مقابل هموگلوبین F، بیشتر hemoglobins در محلول آلکالین دخالت می کنند و رسوب سولفات آمونیوم را رسوب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hemoglobin F, or fetal hemoglobin, is composed of two alpha chains and two gamma chains. 2
[ترجمه گوگل]هموگلوبین F یا هموگلوبین جنینی از دو زنجیره آلفا و دو زنجیره گاما تشکیل شده است 2
[ترجمه ترگمان]Hemoglobin F، یا هموگلوبین جنینی، از دو زنجیره آلفا و دو زنجیره گاما تشکیل یافته است ۲
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Metabolic acidosis was resolved by both hemoglobin solutions, but not by dextran.
[ترجمه گوگل]اسیدوز متابولیک با هر دو محلول هموگلوبین حل شد، اما نه با دکستران
[ترجمه ترگمان]در هر دو راه حله ای هموگلوبین قابل حل شدن است، اما نه به وسیله dextran
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hemoglobin was the carrier of oxygen in blood circulation.
[ترجمه گوگل]هموگلوبین حامل اکسیژن در گردش خون بود
[ترجمه ترگمان]Hemoglobin حامل اکسیژن در گردش خون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What is hemoglobin F, and how does it affect sickle cell disease?
[ترجمه گوگل]هموگلوبین F چیست و چه تاثیری بر بیماری سلول داسی دارد؟
[ترجمه ترگمان]هموگلوبین F چیست و چگونه بر بیماری سلول داس تاثیر می گذارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Background cell - free, hemoglobin - based oxygen carrier ( HBOC ) is systemic vasoconstriction.
[ترجمه گوگل]حامل اکسیژن بدون سلول‌های پس‌زمینه، مبتنی بر هموگلوبین (HBOC) یک انقباض عروق سیستمیک است
[ترجمه ترگمان]پس زمینه سلول رایگان، حامل اکسیژن مبتنی بر هموگلوبین (HBOC)یک vasoconstriction سیستمیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] هموگلوبین ؛ رنگدانه قرمز در سلولهای قرمز حیوانات است که اکسیژن را از ششها به سایر اعضای بدن حمل می کند . هموگلوبین حاوی آهن، کربن، هیدروژن و اکسیژن می باشد .
[صنایع غذایی] هموگلوبین : ترکیب رنگی پروتئین آهن دار گلوبولهای قرمز خون که نقش آن انتقال اکسیژن از ششها به بافتها و گاز کربنیک از بافت ها به ششهاست.

انگلیسی به انگلیسی

• substance in red blood cells which conveys oxygen from the lungs to body tissues

پیشنهاد کاربران

◀️ توضیح و تفسیر انگلیسی: iron - containing pigment in the blood
[پزشکی] هموگلوبین: رنگدانه حاوی آهن در گویچه های قرمز خون و مسئول انتقال اکسیژن

بپرس