1. Hemoconcentration occurred in case one on the 4 th postoperative day, followed by cerebral thrombosis and lung infection, and died of multiple system organ failure on the 12 th postoperative day.
[ترجمه گوگل]غلظت خون در مورد اول در روز چهارم بعد از عمل و به دنبال آن ترومبوز مغزی و عفونت ریه رخ داد و در روز دوازدهم پس از عمل به دلیل نارسایی ارگان های متعدد سیستم فوت کرد
[ترجمه ترگمان]Hemoconcentration در ۴ ام postoperative رخ داد و پس از آن عفونت مثانه و عفونت ریوی به دست آمد و در روز ۱۲ ام ژانویه در اثر نارسایی قلبی چندین سیستم فوت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Hemoconcentration در ۴ ام postoperative رخ داد و پس از آن عفونت مثانه و عفونت ریوی به دست آمد و در روز ۱۲ ام ژانویه در اثر نارسایی قلبی چندین سیستم فوت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It is concluded that the hemoconcentration due to the plasma re distribution at the moment of strenuous running is one of physiological compensation mechanism adapting to the strenuous exercise.
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری میشود که غلظت خون ناشی از توزیع مجدد پلاسما در لحظه دویدن شدید، یکی از مکانیسمهای جبران فیزیولوژیکی سازگار با ورزش شدید است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری می شود که the به علت توزیع مجدد پلاسما در زمان اجرای شدید، یکی از مکانیزم جبران فیزیولوژیک است که با ورزش شدید سازگاری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری می شود که the به علت توزیع مجدد پلاسما در زمان اجرای شدید، یکی از مکانیزم جبران فیزیولوژیک است که با ورزش شدید سازگاری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The chicks showed extremely poor growth rate, high mortality, hemoconcentration.
[ترجمه گوگل]جوجه ها سرعت رشد بسیار ضعیف، تلفات بالا، غلظت خون را نشان دادند
[ترجمه ترگمان]تعداد جوجه ها، نرخ رشد بسیار ضعیفی را نشان داد، میزان مرگ و میر بالایی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تعداد جوجه ها، نرخ رشد بسیار ضعیفی را نشان داد، میزان مرگ و میر بالایی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The treatment for OHSS is predominantly supportive, with the correction of electrolyte imbalances and expansion of intravascular volume thereby reducing hemoconcentration and promoting diuresis.
[ترجمه گوگل]درمان OHSS عمدتاً حمایتی است، با اصلاح عدم تعادل الکترولیت و افزایش حجم داخل عروقی و در نتیجه کاهش غلظت خون و ترویج دیورز
[ترجمه ترگمان]درمان برای OHSS عمدتا حامی، با اصلاح عدم تعادل الکترولیت و گسترش حجم intravascular است در نتیجه باعث کاهش hemoconcentration و ترویج diuresis می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درمان برای OHSS عمدتا حامی، با اصلاح عدم تعادل الکترولیت و گسترش حجم intravascular است در نتیجه باعث کاهش hemoconcentration و ترویج diuresis می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In severe forms, the syndrome is characterized by ovarian enlargement, ascites, hemoconcentration, hypercoagulability, pleural effusion, oliguria, and liver function abnormalities.
[ترجمه گوگل]در اشکال شدید، این سندرم با بزرگ شدن تخمدان، آسیت، غلظت خون، انعقاد بیش از حد، افیوژن پلور، الیگوری و اختلالات عملکرد کبد مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]در اشکال شدید، سندرم با بزرگ شدن تخمدان، ascites، hemoconcentration، hypercoagulability، effusion، pleural، oliguria و abnormalities عملکرد کبد مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در اشکال شدید، سندرم با بزرگ شدن تخمدان، ascites، hemoconcentration، hypercoagulability، effusion، pleural، oliguria و abnormalities عملکرد کبد مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید