hemihydrate


(شیمی) نیم هیدرات (هیدرات که نسبت مولکول های آن به مولکول های آب دو به یک است)، هیدرات جسمی که دارای نیم ملکول اب است

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: hemihydrated (adj.)
• : تعریف: a hydrate that has twice as many molecules of the anhydrous compound as of water.

جمله های نمونه

1. The absorption of sodium stearate on hemihydrate calcium sulfate whiskers surface is uneven and the absorption state changes with additive amount.
[ترجمه گوگل]جذب استئارات سدیم روی سطح سبیل سولفات کلسیم همی هیدرات ناهموار است و حالت جذب با مقدار افزودنی تغییر می کند
[ترجمه ترگمان]جذب of سدیم در سطح سبیل های سولفات کلسیم uneven بوده و حالت جذب با مقدار افزایشی تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Hemihydrate can be used instead of gypsum.
[ترجمه گوگل]می توان به جای گچ از همی هیدرات استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]Hemihydrate می تواند به جای گچ به کار رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Excessively high temperature causes formation of hemihydrate.
[ترجمه گوگل]دمای بیش از حد بالا باعث تشکیل همی هیدرات می شود
[ترجمه ترگمان]دمای بالا باعث تشکیل of می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wall body material has been made by using hemihydrate gypsum, cement and composite foamer. Foamer could bring good foaming result in gypsum mortar.
[ترجمه گوگل]جنس بدنه دیوار با استفاده از گچ همی هیدرات، سیمان و فومر کامپوزیت ساخته شده است فومر می تواند نتیجه کف سازی خوبی را در ملات گچ به ارمغان بیاورد
[ترجمه ترگمان]مواد تشکیل دهنده وال با استفاده از سنگ گچ، سیمان و foamer کامپوزیت ساخته شده است Foamer می تواند منجر به کف زدن خوب در ملات گچی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Furthermore, the integration of preparation and stabilization of hemihydrate calcium sulfate whiskers can be achieved by adding agents in different steps.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ادغام آماده سازی و تثبیت ویسکرهای سولفات کلسیم همی هیدرات را می توان با افزودن عوامل در مراحل مختلف به دست آورد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، ادغام آماده سازی و تثبیت سبیل های سولفات کلسیم hemihydrate می تواند با اضافه کردن عوامل در مراحل مختلف بدست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Using hemihydrate gypsum as main raw materials and frothing by gum rosin composite vesicant to produce gypsum heat preserving material.
[ترجمه گوگل]استفاده از گچ همی هیدرات به عنوان مواد اولیه اصلی و کف کردن توسط کامپوزیت وزیکانت صمغ رزین برای تولید مواد نگهدارنده حرارت گچ
[ترجمه ترگمان]Using از سنگ گچ به عنوان مواد خام اصلی و با کف کردن by rosin برای تولید مواد مقاوم در برابر گرما، از گچ استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Stable hemihydrate agglomerates with good filtering properties were obtained.
[ترجمه گوگل]آگلومراهای همی هیدرات پایدار با خواص فیلترینگ خوب به دست آمد
[ترجمه ترگمان]hemihydrate به همراه خواص فیلترینگ متعادل به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Choosing potassium sulfate as an activator to stimulate the activity of natural anhydrite, and modified its properties by adding Portland cement and hemihydrate gypsum respectively.
[ترجمه گوگل]انتخاب سولفات پتاسیم به عنوان یک فعال کننده برای تحریک فعالیت انیدریت طبیعی و اصلاح خواص آن به ترتیب با افزودن سیمان پرتلند و گچ همی هیدرات
[ترجمه ترگمان]انتخاب سولفات پتاسیم به عنوان فعال کننده برای تحریک فعالیت of طبیعی و تغییر خواص آن با افزودن سیمان پورتلند و hemihydrate گچی به ترتیب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The results showed that the absorption state was different with additive amount varied and the crystallization course of hemihydrate calcium sulfate was greatly affected by sodium stearate.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که حالت جذب با مقدار افزودنی متفاوت بوده و سیر تبلور سولفات کلسیم همی هیدرات به شدت تحت تأثیر استئارات سدیم قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که میزان جذب با مقدار افزایشی متفاوت بوده و دوره تبلور سولفات کلسیم به شدت تحت تاثیر stearate سدیم قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The mixture includes from about 50% to about 98% by weight calcium sulfate hemihydrate.
[ترجمه گوگل]این مخلوط شامل حدود 50% تا حدود 98% وزنی سولفات کلسیم همی هیدرات است
[ترجمه ترگمان]این مخلوط شامل حدود ۵۰ % تا حدود ۹۸ درصد با کاهش وزن کلسیم hemihydrate می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An organic wetting agent or foam suppressant is quite helpful in the formation of filterable hemihydrate.
[ترجمه گوگل]یک عامل مرطوب کننده آلی یا سرکوب کننده کف در تشکیل همی هیدرات قابل فیلتر بسیار مفید است
[ترجمه ترگمان]یک عامل مرطوب کننده آلی یا فوم foam در شکل گیری filterable hemihydrate بسیار مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The calcium sulfate whisker is a fibrous monocrystal of calcium sulfate dihydrate, calcium sulfate hemihydrate or anhydrous calcium sulfate.
[ترجمه گوگل]سبیل سولفات کلسیم یک تک کریستال فیبری از دی هیدرات سولفات کلسیم، سولفات کلسیم همی هیدرات یا سولفات کلسیم بی آب است
[ترجمه ترگمان]The کلسیم یک ترکیب فیبری از سولفات کلسیم dihydrate، کلسیم sulfate یا anhydrous calcium است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Hot curing in 70 C dry-air is the optimal industrial curing mode and the best curing mode is hot wet-dry cycle curing of hardened hemihydrate gypsum-fly ash paste.
[ترجمه گوگل]عمل آوری گرم در هوای خشک 70 درجه سانتیگراد حالت پخت صنعتی بهینه است و بهترین حالت پخت خمیر خاکستر سنگ گچ همی هیدرات سخت شده با چرخه مرطوب خشک گرم است
[ترجمه ترگمان]عمل آوری داغ در دمای ۷۰ درجه سانتی گراد، حالت بهینه عمل آوری صنعتی است و بهترین حالت درمان، چرخه خشک مرطوب و خشک شدن خمیر دندان fly سنگ گچ سفید سخت شده می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Plaster of paris: Quick-setting gypsum plaster consisting of a fine white powder, calcium sulfate hemihydrate, which hardens when moistened and allowed to dry.
[ترجمه گوگل]گچ پاریس: گچ گچ سریع گیر متشکل از یک پودر سفید ریز، سولفات کلسیم همی هیدرات است که در صورت مرطوب شدن و خشک شدن سفت می شود
[ترجمه ترگمان]Plaster از پاریس: گچ دیوار سریع متشکل از پودر سفید خوب، سولفات کلسیم hemihydrate، که وقتی مرطوب می شود و اجازه خشک شدن را می دهد سخت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] نیم هیدرات
[زمین شناسی] هیدرات جسمى که داراى نیم ملکول آب است

پیشنهاد کاربران

hemihydrate ( شیمی )
واژه مصوب: نیم آبه
تعریف: ویژگی هیدرات بلورینی که به ازای هر دو واحد مولکولی در ترکیب، دارای یک آب تبلور باشد

بپرس