hemicycle


نیم دایره، نیم پرهون، نیم چرخه، نیم هلال

جمله های نمونه

1. Duodenal diverticulum manifested as hemicycle lesion with gaseous density which had air-fluid level behind pancreatic head with clear border.
[ترجمه گوگل]دیورتیکول اثنی عشر به صورت ضایعه همی سیکلی با چگالی گازی که سطح هوا-مایع پشت سر لوزالمعده با مرز شفاف داشت، ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]duodenal diverticulum به عنوان ضایعه hemicycle با چگالی گاز که سطح مایع در پشت سر لوزالمعده با مرز مشخص داشت آشکار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The basic design principles for the hemicycle deep trough belt conveyor were proposed on the study of its working principle which can convey at high-angle.
[ترجمه گوگل]اصول طراحی اولیه برای تسمه نقاله عمقی نیم چرخه بر اساس مطالعه اصل کار آن که می تواند در زاویه بالا منتقل شود، پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]اصول طراحی پایه ای برای نوار نقاله belt عمیق hemicycle بر روی مطالعه اصل کار آن پیشنهاد شده است که می تواند با زاویه بالا انتقال یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The round, arch wall and hemicycle were with the obvious stress concentration at the top of chamber, close to point of concentration.
[ترجمه گوگل]دیواره گرد، قوس و نیم چرخه با غلظت تنش آشکار در بالای محفظه، نزدیک به نقطه تمرکز بودند
[ترجمه ترگمان]گرد، دیوار قوس دار و hemicycle با غلظت آشکار فشار در بالای محفظه، نزدیک به نقطه تمرکز بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Have a square, rectangle, hemicycle, triangle, Wujuexing, 1/circular shape structure and ablution rooms.
[ترجمه گوگل]دارای مربع، مستطیل، نیم چرخه، مثلث، Wujuxing، 1/ساختار دایره ای شکل و اتاق وضو
[ترجمه ترگمان]یک مستطیل، مستطیل، مستطیل، مثلث، Wujuexing، Wujuexing، ۱ \/ گرد و اتاق های ablution داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Guide baby to correctly know various geometries such as triangle, hemicycle, rectangle etc. Train baby"s ability of practice and thought;"
[ترجمه گوگل]کودک را راهنمایی کنید تا به درستی هندسه های مختلف مانند مثلث، نیم چرخه، مستطیل و غیره را بشناسد توانایی تمرین و تفکر کودک را آموزش دهید
[ترجمه ترگمان]کودک راهنمای تشخیص صحیح هندسه های مختلف مانند مثلث، مستطیل، مستطیل و غیره، توانایی کودک برای تمرین و فکر کردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Points : Do not joined completed posture chest, arm as a whole to maintain hemicycle ,[Sentence dictionary] the left knee Weiqu.
[ترجمه گوگل]امتیاز: قفسه سینه، بازو به عنوان یک کل برای حفظ نیم چرخه، [فرهنگ جملات] زانوی چپ Weiqu را به هم متصل نکنید
[ترجمه ترگمان]امتیاز: دست به سینه تکمیل شده، بازوی به عنوان یک کل برای حفظ hemicycle، [ فرهنگ لغت نامه ] چپ زانوی چپ متصل نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Half ellipse head and tine end of the turning vane cause the lower pressure loss and aerodynamic noise than the hemicycle end.
[ترجمه گوگل]سر نیمه بیضی و انتهای قلاب پره گردان باعث کاهش فشار و صدای آیرودینامیکی کمتری نسبت به انتهای نیم چرخه می شود
[ترجمه ترگمان]نیمه بیضی و انتهای بادنما به علت کاهش فشار و صدای آیرودینامیک کم تر از پایان hemicycle است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Oviduct is located besides of unfix side of ovary that forms a hemicycle around ovary.
[ترجمه گوگل]مجرای تخمدان در کنار سمت غیر ثابت تخمدان قرار دارد که یک نیم چرخه در اطراف تخمدان تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]oviduct علاوه بر سمت unfix از تخمدان واقع شده است که a دور از تخمدان را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The 4th, bend buttock to bend coxa, both hands holds genu in the arms, make ham clingy as far as possible bosom, make the small of the back becomes hemicycle, next around scroll.
[ترجمه گوگل]قسمت چهارم، باسن را خم کنید تا کوکسا خم شود، هر دو دست جنو را در بازوها نگه دارید، ژامبون را تا جایی که ممکن است بغل کنید، قسمت کوچک پشت را به نیم چرخه تبدیل کنید، بعد در اطراف اسکرول کنید
[ترجمه ترگمان]چهارم خم می شود تا coxa را خم کند، هر دو دست genu را در بازو نگه می دارد، ران خوک را تا حد ممکن در آغوش می گیرد و قسمت کوچکی از پشتش را به hemicycle تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The utility model is characterized in that the mouth of the inner bin is provided with a low steps. Two hemicycle metal strips is running fitted at the mouth and can be tightly sleeved on the steps.
[ترجمه گوگل]مشخصه مدل سودمند این است که دهانه سطل داخلی با پله های پایین ارائه شده است دو نوار فلزی نیم چرخه در دهانه قرار گرفته اند و می توان آنها را محکم روی پله ها قرار داد
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی در این حالت مشخص می شود که دهانه ورودی داخلی با یک گام پایین تامین می شود دو نوار فلزی hemicycle در دهانه در حال اجراست و می تواند به آرامی روی پله ها قرار بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. L-type : kitchen ware designed a corner configuration operations moving lines shorter or open space suitable for all kinds of open, hemicycle control desk can be used for eating.
[ترجمه گوگل]نوع L: ظروف آشپزخانه طراحی یک گوشه پیکربندی عملیات حرکت خطوط کوتاه تر و یا فضای باز مناسب برای انواع باز، میز کنترل نیم چرخه می تواند برای غذا خوردن استفاده شود
[ترجمه ترگمان]نوع L-: لوازم آشپزخانه که یک عملیات پیکربندی گوشه را طراحی کرده اند که خطوط انتقال کوتاه تر یا فضای باز مناسب برای همه انواع باز هستند، میز کنترل hemicycle می تواند برای خوردن مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Once the aquifer disconnect from the stream, the inverted saturated zone of the rectangular streambed show a hemicycle, and that of rectangular streambed show a vertical rhombus.
[ترجمه گوگل]هنگامی که آبخوان از جریان جدا می شود، ناحیه اشباع معکوس بستر مستطیل شکل یک نیم چرخه و بستر مستطیل شکل یک لوزی عمودی را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که the از جریان آب جدا شدند، منطقه اشباع معکوس of مستطیلی یک hemicycle را نشان می دهد و that مستطیلی شکل یک rhombus عمودی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Guide baby to correctly know various geometries such as triangle, hemicycle, rectangle etc.
[ترجمه گوگل]کودک را راهنمایی کنید تا به درستی هندسه های مختلف مانند مثلث، نیم چرخه، مستطیل و غیره را بشناسد
[ترجمه ترگمان]کودک راهنمای تشخیص صحیح هندسه های مختلف مانند مثلث، مستطیل، مستطیل و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] منحنی نیم دایره ای، نیم دایره

پیشنهاد کاربران

بپرس