hematuria


(وجود گویچه های قرمز خون در پیشاب) خون میزه، پیشاب خون، طب خون شاشی، وجود خون در ادرار، خون میزی

جمله های نمونه

1. Conclusion: Although hematuria was its predominant findings, TBMN also manifested severe proteinuria, even nephrotic syndrome.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: اگرچه هماچوری یافته‌های غالب آن بود، اما TBMN نیز پروتئینوری شدید و حتی سندرم نفروتیک را نشان داد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: اگرچه hematuria یافته های غالب خود را داشت، اما TBMN also شدید، حتی سندرم nephrotic را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. After the procedure, all patients presented microscopic hematuria. Without specific treatment, the symptom relieved in 1 ~3 days.
[ترجمه گوگل]پس از عمل، همه بیماران هماچوری میکروسکوپی داشتند بدون درمان خاص، علائم در 1 تا 3 روز از بین می رود
[ترجمه ترگمان]بعد از این روش، همه بیماران hematuria میکروسکوپی ارائه کردند بدون درمان خاص، نشانه ها در ۱ روز ۳ روز تسکین یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Low back pain, abdominal swelling, and hematuria.
[ترجمه گوگل]کمردرد، تورم شکم و هماچوری
[ترجمه ترگمان]پایین، درد شکم، ورم شکمی و hematuria
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective To evaluate the value differentiating glomerular hematuria from non-glomerular hematuria with multiple urine acanthocyte(G1 cell)counts.
[ترجمه گوگل]ObjectiveTo ارزیابی ارزش افتراق هماچوری گلومرولی از هماچوری غیر گلومرولی با تعداد آکانتوسیت ادرار (سلول G1) متعدد
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی ارزش متمایز کننده glomerular hematuria از non glomerular با acanthocyte متعدد ادرار (سلول G۱)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The ureterolithiasis besides has hematuria, the abdominal pain, but also has frequent micturition, the urgency of urination, is similar in the urinary tract infection symptom.
[ترجمه گوگل]سنگ ادراری علاوه بر هماچوری، درد شکم، اما ادرار مکرر نیز دارد، فوریت ادرار، در علائم عفونت مجاری ادراری مشابه است
[ترجمه ترگمان]The علاوه بر has، درد شکمی دارد، اما also مکرر و فوریت دفع ادرار نیز مشابه علائم عفونت دستگاه ادراری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective:To learn the pediatric medicine hematuria caused by various medicines.
[ترجمه گوگل]هدف: یادگیری هماچوری طب اطفال ناشی از داروهای مختلف
[ترجمه ترگمان]هدف: آموختن داروهای بیماری های کودکان ناشی از داروهای مختلف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He believed that the hematuria had ceased during the previous two days.
[ترجمه گوگل]او معتقد بود که هماچوری طی دو روز گذشته متوقف شده است
[ترجمه ترگمان]او معتقد بود که hematuria در طول دو روز گذشته متوقف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Asymptomatic renal albuminuria and hematuria are difficult to cure in clinic.
[ترجمه گوگل]آلبومینوری و هماچوری بدون علامت کلیه در کلینیک به سختی قابل درمان است
[ترجمه ترگمان]درمان درده ای کلیوی و hematuria در کلینیک دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. ResultsChildren suffered from different clinical types of single hematuria mainly presented mesenterium proliferative changes, and the percentage of minor and diffuse proliferation were 3
[ترجمه گوگل]نتایج:کودکانی که از انواع بالینی مختلف هماچوری منفرد رنج می‌برند، عمدتاً تغییرات پرولیفراتیو مزانتریوم داشتند و درصد تکثیر جزئی و منتشر 3 بود
[ترجمه ترگمان]۳ از انواع مختلف بالینی clinical of suffered mesenterium proliferative changes changes changes presented presented،، and the the minor minor of of and and and and and and and and diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse diffuse
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This paper discusses the relationship between renal hematuria and kidney collateral based on collateral disease theory.
[ترجمه گوگل]این مقاله رابطه بین هماچوری کلیوی و وثیقه کلیه را بر اساس نظریه بیماری جانبی مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد رابطه بین hematuria کلیه و رهن کلیه براساس نظریه بیماری جانبی بحث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. urination, hematuria, renal colic, urinary tract infection symptoms should be checked.
[ترجمه گوگل]ادرار، هماچوری، قولنج کلیوی، علائم عفونت ادراری باید بررسی شود
[ترجمه ترگمان]ادرار، ادرار، دل درد کلیه، علائم عفونت مجاری ادراری را باید بررسی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sometimes there is hematuria and even irritation sign of bladder and pyuria when with infection.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات علائم هماچوری و حتی تحریک مثانه و پیوری در هنگام عفونت وجود دارد
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات sign و حتی irritation مثانه و pyuria در هنگام آلوده شدن به عفونت وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We observe satisfied results in renal hematuria subjects treated with Zhusheyong xueshuantong which need further research.
[ترجمه گوگل]ما نتایج رضایت بخشی را در افراد هماچوری کلیوی تحت درمان با Zhusheyong xueshuantong مشاهده کردیم که نیاز به تحقیقات بیشتر دارند
[ترجمه ترگمان]ما نتایج راضی در موضوعات hematuria کلیوی با Zhusheyong xueshuantong مشاهده کردیم که به تحقیقات بیشتر نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Hematuria and pain are the main symptoms of kidney stones.
[ترجمه گوگل]هماچوری و درد از علائم اصلی سنگ کلیه هستند
[ترجمه ترگمان]Hematuria و درد علایم اصلی سنگ کلیه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• presence of blood in the urine

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] هماچوری؛ خون ادراری: خون در ادرار
hematuria ( پزشکی )
واژه مصوب: خون‏میزی
تعریف: وجود خون در پیشاب
هماچوری

بپرس