1. But there ? ? re no differences in hematocrit in three groups.
[ترجمه گوگل]اما آنجا؟ ? هماتوکریت در سه گروه تفاوتی نداشت
[ترجمه ترگمان]اما آنجا؟ ما در سه گروه با هم تفاوت داریم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It was found that hematocrit, absolute viscosity and relative viscosity of whole blood were significantly increased but plasma viscosity showed no marked changes.
[ترجمه گوگل]مشخص شد که هماتوکریت، ویسکوزیته مطلق و ویسکوزیته نسبی خون کامل به طور قابل توجهی افزایش یافته است اما ویسکوزیته پلاسما هیچ تغییر مشخصی نشان نداد
[ترجمه ترگمان]مشاهده شد که hematocrit، ویسکوزیته مطلق و ویسکوزیته نسبی کل خون به طور قابل توجهی افزایش یافت اما ویسکوزیته پلاسما هیچ تغییر محسوسی نشان نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Results Blood viscosity, hematocrit and fibrinogen were remarkably decreased after gastric lavage.
[ترجمه گوگل]ویسکوزیته خون ResultsBlood، هماتوکریت و فیبرینوژن به طور قابل توجهی پس از لاواژ معده کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]نتایج viscosity خون، hematocrit و fibrinogen به طور قابل ملاحظه ای بعد از lavage gastric کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In conclusion, hematocrit increases with age at high altitude in the Central Andes of Peru.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، هماتوکریت با افزایش سن در ارتفاعات در آند مرکزی پرو افزایش مییابد
[ترجمه ترگمان]در پایان، hematocrit با افزایش سن در ارتفاعات آند در پرو افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Hematocrit and serum levels of calcium and phosphorus did not differ between groups.
[ترجمه گوگل]هماتوکریت و سطح سرمی کلسیم و فسفر بین گروه ها تفاوتی نداشت
[ترجمه ترگمان]لایه های hematocrit و سرم کلسیم و فسفر بین گروه ها فرق نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The intraoperative and postoperative circulation, hemoglobulin, hematocrit were compared with the preoperative data.
[ترجمه گوگل]گردش خون حین و بعد از عمل، هموگلوبولین، هماتوکریت با داده های قبل از عمل مقایسه شد
[ترجمه ترگمان]گردش intraoperative و postoperative، hemoglobulin، hematocrit با داده های preoperative مقایسه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. If there is shock an elevated hematocrit, then the plasma volume loss of peritonitis is suggested.
[ترجمه گوگل]اگر شوک هماتوکریت بالا باشد، کاهش حجم پلاسمایی پریتونیت پیشنهاد می شود
[ترجمه ترگمان]اگر یک شوک در سطح بالا وجود داشته باشد، کاهش حجم پلاسما پیشنهاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The blood requirements should be determined by the hematocrit.
[ترجمه گوگل]نیاز خون باید توسط هماتوکریت تعیین شود
[ترجمه ترگمان]الزامات خون باید توسط the تعیین شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Current Labs: Hemoglobin, hematocrit, glucose, UA ; urine dipstick for protein.
[ترجمه گوگل]آزمایشگاه های فعلی: هموگلوبین، هماتوکریت، گلوکز، UA نشانگر ادرار برای پروتئین
[ترجمه ترگمان]آزمایشگاه های جاری: Hemoglobin، hematocrit، گلوکز، UA، ادرار برای پروتئین dipstick
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Anemia was defined as a baseline hematocrit of less than 36 %.
[ترجمه گوگل]کم خونی به عنوان هماتوکریت پایه کمتر از 36٪ تعریف شد
[ترجمه ترگمان]anemia به عنوان خط پایه کم تر از ۳۶ % تعریف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In general, patients with PC had a lower hematocrit and higher erythrocyte sedimentation rate ( ESR ).
[ترجمه گوگل]به طور کلی، بیماران مبتلا به PC هماتوکریت کمتر و میزان رسوب گلبول قرمز (ESR) بالاتری داشتند
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، بیماران دارای کامپیوتر PC a پایین تر و سرعت رسوب erythrocyte بالاتری داشتند (ESR)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Because polycythemia may require dose reductions or discontinuation of therapy, hematocrit should be obtained at baseline, 3 to 6 months after initiation of therapy, and annually thereafter.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که پلی سیتمی ممکن است نیاز به کاهش دوز یا قطع درمان داشته باشد، هماتوکریت باید در ابتدا، 3 تا 6 ماه پس از شروع درمان و پس از آن هر سال به دست آید
[ترجمه ترگمان]از آنجا که polycythemia ممکن است نیازمند کاهش دوز یا discontinuation درمان باشد، hematocrit باید در سطح پایه، ۳ تا ۶ ماه بعد از شروع درمان، و پس از آن، به دست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The research proves that altitude live-low train can increase swimmers' red blood cell (RBC), hematoglobin (HGB), hematocrit (HCT), and enhance the oxygen-transport ability in the body.
[ترجمه گوگل]این تحقیق ثابت میکند که قطار در ارتفاع پایین میتواند گلبولهای قرمز خون (RBC)، هماتوگلوبین (HGB)، هماتوکریت (HCT) را افزایش دهد و توانایی انتقال اکسیژن در بدن را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]این تحقیق ثابت می کند که آموزش ارتفاع - پایین می تواند شناگران را افزایش دهد (RBC)، hematoglobin (HGB)، hematocrit (HCT)، و توانایی حمل اکسیژن در بدن را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The result shows that living high and training low can increase the production of EPO, which stimulates erythropoiesis and leads to an increased hemoglobin concentration and hematocrit.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان میدهد که زندگی در سطح بالا و تمرین کم میتواند تولید EPO را افزایش دهد، که باعث تحریک اریتروپوئز میشود و منجر به افزایش غلظت هموگلوبین و هماتوکریت میشود
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که تغذیه بالا و آموزش پایین می تواند تولید EPO را افزایش دهد که erythropoiesis را تحریک می کند و منجر به افزایش غلظت هموگلوبین و hematocrit می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید