hematite

/ˈheməˌtaɪt//ˈhemətaɪt/

معنی: هماتیت، نوعی سنگ اهن
معانی دیگر: (شیمی) هماتیت (اکسید فریک به فرمول fe2o3)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: hematitic (adj.)
• : تعریف: a steel-gray or darkish red mineral that is the main form of iron ore, iron oxide.

جمله های نمونه

1. The iron minerals hematite and magnetite have high densities be-cause of the high atomic weight of iron.
[ترجمه گوگل]مواد معدنی آهن هماتیت و مگنتیت به دلیل وزن اتمی بالای آهن چگالی بالایی دارند
[ترجمه ترگمان]کانی های آهن دار مانند مگنتیت و مگنتیت دارای چگالی بالایی از وزن اتمی بالایی آهن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These are sold as a set pressed hematite metal magnets.
[ترجمه گوگل]اینها به عنوان آهنربای فلزی هماتیت فشرده به فروش می رسند
[ترجمه ترگمان]اینها به عنوان یک مجموعه از اهن رباها، به فروش می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Low - grade hematite, acid, acid and sodium silicate were used to prepare poly - silicic - ferric chloride sulfate ( PSFCS ).
[ترجمه گوگل]هماتیت کم عیار، اسید، اسید و سیلیکات سدیم برای تهیه سولفات پلی - سیلیس - کلرید فریک (PSFCS) استفاده شد
[ترجمه ترگمان]hematite با عیار کم، اسید، اسید، و سدیم سیلیکات برای آماده سازی سولفات فریک (silicic)استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Oolitic hematite is considered as one of the most refractory ore type.
[ترجمه گوگل]هماتیت اولیتی یکی از نسوزترین نوع کانه محسوب می شود
[ترجمه ترگمان]Oolitic هماتیت به عنوان یکی از the نوع سنگ refractory در نظر گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mineral process of hematite in the early time often adopted gravity separation, and it mainly included jig, centrifugal separator, spiral chute, spiral concentrator, shaking table and so on.
[ترجمه گوگل]فرآیند معدنی هماتیت در زمان های اولیه اغلب جداسازی گرانشی را اتخاذ می کرد و عمدتاً شامل جیگ، جداکننده گریز از مرکز، لوله مارپیچ، متمرکز کننده مارپیچ، میز تکان دهنده و غیره بود
[ترجمه ترگمان]فرآیند معدنی هماتیت در زمان اولیه، جداسازی جاذبه را پذیرفت و عمدتا شامل جیگ، جداکننده گریز از مرکز، ناودان مارپیچی، متراکم کننده مارپیچی، میز لرزان و غیره بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It'sense d a min eral called hematite that offen forms under wet conditions.
[ترجمه گوگل]معنی آن ماده معدنی به نام هماتیت است که در شرایط مرطوب ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]در محیط چند دقیقه eral به نام hematite وجود دارد که offen زیر شرایط مرطوب وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The interaction between the ternary system of kaolin, hematite and sodium oleate was studied in some detail using diffused reflection differential infrared spectroscopy.
[ترجمه گوگل]برهمکنش بین سیستم سه تایی کائولن، هماتیت و اولئات سدیم با جزئیات با استفاده از طیف‌سنجی مادون قرمز دیفرانسیل بازتابی منتشر مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]برهمکنش بین سیستم سه تایی of، هماتیت و سدیم oleate با استفاده از طیف سنجی مادون قرمز انعکاسی بازتاب، مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Factors influencing the electrical coagulation process of hematite and quartz are described.
[ترجمه گوگل]عوامل موثر بر فرآیند انعقاد الکتریکی هماتیت و کوارتز شرح داده شده است
[ترجمه ترگمان]عوامل موثر بر فرآیند انعقاد الکتریکی هماتیت و کوارتز توصیف شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. When preparing the fluxed magnesium hematite pellets with the fuels, the intensity of roasted pellets was greatly improved with the coke ratio of less than 5% and pellet alkalinity at 0.
[ترجمه گوگل]هنگام تهیه گلوله های هماتیت منیزیم شار شده با سوخت، شدت گلوله های برشته شده با نسبت کک کمتر از 5٪ و قلیاییت گلوله در 0 بسیار بهبود یافت
[ترجمه ترگمان]در هنگام آماده کردن the hematite منیزیم با سوخت، شدت گلوله های سرخ شده به شدت با نسبت coke کم تر از ۵ % و alkalinity pellet در ۰ افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Pitchblende is the only primary uranium mineral, which is associated with quartz, fluorite, hematite and pyrite.
[ترجمه گوگل]Pitchblende تنها کانی اورانیوم اولیه است که با کوارتز، فلوریت، هماتیت و پیریت مرتبط است
[ترجمه ترگمان]Pitchblende تن ها کانی اصلی اورانیوم است که با کوارتز، fluorite، هماتیت و پیریت ترکیب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This results have been verified by the tests of same procedure for Sijiayin hematite ore.
[ترجمه گوگل]این نتایج با آزمایشات مشابه برای سنگ معدن هماتیت Sijiayin تأیید شده است
[ترجمه ترگمان]این نتایج با آزمون های مشابه روش Sijiayin Sijiayin مورد تایید قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Black calfskin leather bracelet with Jet, Jet Mat and Jet Hematite Crystal Mesh ; faceted ruthenium - plated buckle.
[ترجمه گوگل]دستبند چرم مشکی پوست گوساله با مش کریستال جت، جت مت و جت هماتیت؛ روتنیوم وجهی - سگک آبکاری شده
[ترجمه ترگمان]دست بند چرمی مشکی calfskin با جت، جت بلست و جت Hematite Crystal؛ buckle faceted - plated
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The main mineral is askanite with an average content of 7 85 percent, followed by quartz, christobalite and little rock salt and hematite.
[ترجمه گوگل]کانی اصلی اسکانیت با محتوای متوسط ​​785 درصد و پس از آن کوارتز، کریستوبالیت و سنگ نمک کمی و هماتیت است
[ترجمه ترگمان]کانی اصلی askanite با مقدار متوسط ۷ ۸۵ درصد و پس از آن کوارتز، christobalite و نمک سنگ کوچک و هماتیت می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The work has researched in adsorption and desorption of iodine and technetium on brass ore, lead glance, rare-earth hematite, antimony glance, molybdenite and iron pyrites and so on.
[ترجمه گوگل]این کار در مورد جذب و دفع ید و تکنسیم روی سنگ معدن برنج، نگاه سرب، هماتیت خاکی کمیاب، نگاه آنتیموان، مولیبدنیت و پیریت های آهن و غیره تحقیق کرده است
[ترجمه ترگمان]این اثر در جذب و واجذبی ید و اوره در سنگ معدن برنج، نگاه اول، هماتیت، glance، molybdenite، molybdenite و غیره مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The Lujiang meteorite, a chondrite whose petrochemical type is LL contains the following opaque minerals: kamacite, taenite, disordered taenite, troilite, chromite, hematite, ilmenite.
[ترجمه گوگل]شهاب سنگ لوجیانگ، کندریتی که نوع پتروشیمی آن LL است حاوی کانی‌های مات زیر است: کاماسیت، تانیت، تانیت نامنظم، ترویلیت، کرومیت، هماتیت، ایلمنیت
[ترجمه ترگمان]شهاب سنگ Lujiang، a که نوع petrochemical آن دارای مواد معدنی opaque زیر است: kamacite، taenite، disordered، taenite، troilite، chromite، هماتیت، ilmenite
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هماتیت (اسم)
hematite

نوعی سنگ اهن (اسم)
hematite

تخصصی

[عمران و معماری] هماتیت
[خاک شناسی] هماتیت

انگلیسی به انگلیسی

• iron ore

پیشنهاد کاربران

بپرس