helve

/helv//helv/

معنی: دسته، دسته تبر، دسته تیشه و مانند ان
معانی دیگر: دسته ی ابزار (به ویژه دسته ی تبر و تیشه)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the handle of a tool such as an ax or maul.

جمله های نمونه

1. Throw the helve after the hatchet.
[ترجمه گوگل]قفسه را پشت دریچه بیندازید
[ترجمه ترگمان] helve رو بنداز دنبال تبر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Handle information to clavier, basically be throw the helve after the hatchet, because involve the basic principle issue such as user privacy, belong to statistical forbidden area.
[ترجمه گوگل]دسته اطلاعات به clavier، اساسا پرتاب قفسه پس از دریچه، چرا که شامل موضوع اصلی اساسی مانند حفظ حریم خصوصی کاربر، متعلق به منطقه ممنوعه آماری است
[ترجمه ترگمان]دسته اطلاعات با پیانو، اساسا \"helve\" را بعد از تبر جدا می کنند، زیرا شامل مساله اصلی اصلی مانند حریم خصوصی کاربر هستند که به منطقه ممنوعه آماری تعلق دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In desperation, he decided to throw the helve after the hatchet, in tribute tea against Hu poisoned.
[ترجمه گوگل]در ناامیدی، او تصمیم به پرتاب helve پس از دریچه، در چای ادای احترام علیه هو مسموم شده است
[ترجمه ترگمان]در نومیدی، او تصمیم گرفت که the را پس از تبر، در حالی که چای را علیه هو مسموم کرده بود، پرتاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The axe go to the wood where it borrow its helve.
[ترجمه گوگل]تبر به سمت چوبی می رود که قفسه اش را قرض می گیرد
[ترجمه ترگمان]تبر به سوی چوب می رود که آن را از آن قرض بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Scroggins and Payne, Messrs, debt collectors and employers of Captain Helves, who abscond with part of their funds.
[ترجمه گوگل]اسکروگینز و پین، آقایان، جمع‌آوران بدهی و کارفرمایان کاپیتان هلوز، که با بخشی از سرمایه‌شان فرار می‌کنند
[ترجمه ترگمان]Scroggins و پین، آقایان، جمع کنندگان بدهی و کارفرمایان کاپیتان Helves، که با بخشی از وجوه خود درگیر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Apply the lady a sentence: from the perspective of cyberspace, people, the natural choice is not wrong, everyone to his own home and throw the helve after the hatchet.
[ترجمه گوگل]یک جمله بفرمایید خانم: از منظر فضای مجازی مردم، انتخاب طبیعی اشتباه نیست، هرکسی به خانه خودش برود و قفسه را بیاندازد پشت دریچه
[ترجمه ترگمان]این بانو را به عنوان یک جمله انتخاب کنید: از منظر فضای مجازی، مردم، انتخاب طبیعی اشتباه نیست، همه به خانه خودش می روند و بعد از تبر the را پرتاب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In despair, some people will be in the final energy and money, throw the helve after the hatchet.
[ترجمه گوگل]در ناامیدی، برخی از مردم در انرژی و پول نهایی خواهند بود، قفسه را به دنبال دریچه پرتاب کنید
[ترجمه ترگمان]در ناامیدی، برخی از مردم در آخرین انرژی و پول خواهند بود و the را پس از تبر خواهند انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I said I was the kind of throw the helve after the hatchet man, can I huddled in a corner of the city. At the city, I have nothing to do with the flourishing, a unique joy only sorrow.
[ترجمه گوگل]گفتم من از آن جورهایی هستم که دنبال مرد هچت می زنم، می توانم گوشه ای از شهر جمع شوم در شهر، من کاری با شکوفایی ندارم، شادی منحصر به فرد فقط اندوه
[ترجمه ترگمان]من گفتم که بعد از آن مرد تبر، خودم را به گوشه ای پرت کردم و در گوشه ای از شهر کزکرده بودم در شهر، من هیچ ارتباطی با پیشرفت و پیشرفت و لذت منحصر به فرد ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Jointed multifactor orthogonal experiments with single factor experiments and put the axe of heavy experimental assignment in the helve.
[ترجمه گوگل]آزمایش‌های متعامد چند عاملی را با آزمایش‌های تک عاملی پیوند داد و تبر تخصیص آزمایشی سنگین را در قفسه قرار داد
[ترجمه ترگمان]برای انجام آزمایش های orthogonal از چندین آزمایش متعامد با آزمایش های تک عاملی استفاده کردیم و تبر یک تکلیف تجربی سنگین را در the به دست آوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The naissance of Grid technology put the axe in the helve.
[ترجمه گوگل]نوسانات تکنولوژی Grid تبر را در قفسه قرار داد
[ترجمه ترگمان]استفاده از تکنولوژی گرید، تبری را در the قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But the search business that Microsoft buys Yahoo without throw the helve after the hatchet all the time.
[ترجمه گوگل]اما کسب و کار جستجویی که مایکروسافت یاهو را بدون آن می‌خرد، دائماً به دنبال آن است
[ترجمه ترگمان]اما کار جستجو که (مایکروسافت)آن را خریداری می کند، helve را پس از آنکه تبر را در تمام طول زمان پرتاب می کند، خریداری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But the purpose that Microsoft buys Yahoo without throw the helve after the hatchet.
[ترجمه گوگل]اما هدف این است که مایکروسافت یاهو را بدون آن می خرد
[ترجمه ترگمان]اما هدف این کار این است که (مایکروسافت)helve را پس از تبر خریداری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دسته (اسم)
detachment, school, section, regimen, hand, party, order, stack, handle, shaft, sect, kind, clump, clique, set, troop, stem, fagot, lever, team, pack, sheaf, army, host, corps, group, company, category, class, gang, assortment, grouping, estate, junta, ear, helm, cluster, ensign, batch, deck, knob, handhold, handgrip, bevy, tuft, fascicle, genre, genus, brigade, wisp, parcel, clan, gens, confraternity, drove, congregation, covey, stud, haft, hilt, skein, helve, horde, nib, shook, rabble, skulk, squad, trusser

دسته تبر (اسم)
helve

دسته تیشه و مانند ان (اسم)
helve

انگلیسی به انگلیسی

• handle (of an axe, hammer, etc.)
attach a handle (to an axe, hammer, etc.)

پیشنهاد کاربران

بپرس