helsinki

/ˈhelsɪŋki//ˈhelsɪŋki/

شهر هلسینکی (پایتخت کشور فنلاند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the seaport capital of Finland.

جمله های نمونه

1. You had better travel to Helsinki tomorrow.
[ترجمه گوگل]بهتر است فردا به هلسینکی سفر کنید
[ترجمه ترگمان] فردا باید به \"Helsinki\" سفر کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Helsinki was full of pious declarations about the inviolability of borders and non-interference in internal affairs.
[ترجمه گوگل]هلسینکی مملو از اعلامیه های خداپسندانه درباره مصونیت مرزها و عدم مداخله در امور داخلی بود
[ترجمه ترگمان]هلسینکی پر از اعلامیه های مذهبی درباره حرمت مرزها و عدم مداخله در امور داخلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Leiser had to make do with Helsinki, where other record companies also sent representatives.
[ترجمه گوگل]لیزر مجبور شد به هلسینکی بسنده کند، جایی که سایر شرکت های ضبط نیز نمایندگانی را فرستادند
[ترجمه ترگمان]Leiser باید این کار را با هلسینکی انجام دهد، در حالی که شرکت های ضبط دیگر نیز نمایندگانی را به هلسینکی فرستاده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Helsinki summit, arranged at very short notice, dealt almost exclusively with the specific issue of a major regional conflict.
[ترجمه گوگل]نشست هلسینکی که در یک اطلاعیه کوتاه ترتیب داده شد، تقریباً به طور انحصاری به موضوع خاص یک درگیری بزرگ منطقه ای پرداخت
[ترجمه ترگمان]اجلاس هلسینکی، که با توجه بسیار کوتاهی ترتیب داده شده بود، تقریبا به طور انحصاری با مساله خاص یک مناقشه بزرگ منطقه ای برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The envelope was postmarked Helsinki.
[ترجمه گوگل]این پاکت دارای مهر پست هلسینکی بود
[ترجمه ترگمان] اون پاکت پست تو \"Helsinki\" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In a staggeringly short time Helsinki has emerged as the centre of the next big technological revolution.
[ترجمه گوگل]در مدت زمان بسیار کوتاهی هلسینکی به عنوان مرکز انقلاب بزرگ تکنولوژیکی بعدی ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]هلسینکی در زمان کوتاهی به عنوان مرکز انقلاب تکنولوژیک بزرگ بعدی ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ironically enough it was Helsinki which introduced the change.
[ترجمه گوگل]از قضا هلسینکی بود که این تغییر را معرفی کرد
[ترجمه ترگمان]از قضا آن وقت هلسینکی بود که تغییر را معرفی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You applied for a visa in Helsinki and had it in two days.
[ترجمه گوگل]شما برای ویزا در هلسینکی اقدام کردید و در عرض دو روز آن را دریافت کردید
[ترجمه ترگمان]شما درخواست ویزا در هلسینکی را درخواست کردید و در عرض دو روز این کار را انجام دادید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I don't know when I'm returning home to Helsinki.
[ترجمه گوگل]نمی دانم چه زمانی به خانه در هلسینکی برمی گردم
[ترجمه ترگمان]نمی دانم چه وقت به خانه باز می گردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Nokia, based in Espoo near Helsinki, employs 130,000 people worldwide.
[ترجمه گوگل]نوکیا، مستقر در اسپو در نزدیکی هلسینکی، 130000 کارمند در سراسر جهان دارد
[ترجمه ترگمان]نوکیا، مستقر در Espoo در نزدیکی هلسینکی، ۱۳۰۰۰۰ نفر را در سراسر جهان به کار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An award ceremony will be given in Helsinki on June
[ترجمه گوگل]مراسم اهدای جوایز در هلسینکی در ماه ژوئن برگزار خواهد شد
[ترجمه ترگمان]مراسم اعطای جایزه در ماه ژوئن در هلسینکی برگزار خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The President made a statement at the windup of the summit in Helsinki.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور در پایان اجلاس سران در هلسینکی بیانیه ای ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور در نشست summit در هلسینکی بیانیه ای صادر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. These entered service in November 1995 and have now operated over 000 revenue service trips between Helsinki and Turku.
[ترجمه گوگل]اینها در نوامبر 1995 وارد خدمت شدند و اکنون بیش از 000 سفر خدمات درآمدی بین هلسینکی و تورکو انجام داده اند
[ترجمه ترگمان]این افراد در نوامبر سال ۱۹۹۵ وارد خدمات شدند و اکنون بیش از ۲۰۰۰ سفر خدماتی بین هلسینکی و Turku انجام داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Coe, on the other hand, is getting away from it all with a weeks holiday in Helsinki.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، کو با یک هفته تعطیلات در هلسینکی از همه چیز دور می شود
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، کویی در حال دور شدن از آن با تعطیلی چند هفته ای در هلسینکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• capital city of finland
helsinki is the capital of finland and its largest city. population: 498,000 (1991).

پیشنهاد کاربران

بپرس