help thinking

پیشنهاد کاربران

( بی اختیار ) فکری به ذهن خطور کردن
I can’t help thinking
[ اصطلاح ] نمی توانم این فکر را از سرم بیرون کنم؛ ( خودمانی ) نمی تونم از فکرش دربیام.

بپرس