helluva
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
Helluva /ˈhɛləvə/ ( adv, adj, intensifier, informal ) – meaning:
representing a non - standard pronunciation: a hell of a.
این عبارت که تشدید کننده ی عمل یا صفتی است، شکل غیر استاندارد همان عبارتی است که در بالا آمده و در معانی زیر بکار می رود:
... [مشاهده متن کامل]
افتضاح، جهنمی، کوفتی، لعنتی، نفرینی، پر زحمت، خیلی؛ بیش از حد، فوق العاده، ناخوشایند.
Example 👇
MAY: Okay, Jerry—I’m with you. You had a helluva nerve but count on me.
JERRY: Good for you! How about you George?
GEORGE: What?
JERRY: Are you willing to take a chance with us—leave all this behind and cut loose for Hollywood?
* Once in a Lifetime - a play by Moss Hart & George S. Kaufman ( p. 15, printed paper back )
می: باشه، جری - من با تو هستم. با اینکه بیش از حد پُر رو بودی اما روی من حساب کن.
جری: آفرین! تو چطور جرج؟
جرج: چی؟
جری: حاضری با ما ریسک کنی - همه اینها رو بذاری کنار و برای هالیوود وقت بذاری؟
* گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه ی #یکبار در تمام عمر، # اثر ماس هارت و جورج اس. کافمن ( ص ۱۵، نسخه چاپی )

این عبارت که تشدید کننده ی عمل یا صفتی است، شکل غیر استاندارد همان عبارتی است که در بالا آمده و در معانی زیر بکار می رود:
... [مشاهده متن کامل]
افتضاح، جهنمی، کوفتی، لعنتی، نفرینی، پر زحمت، خیلی؛ بیش از حد، فوق العاده، ناخوشایند.
می: باشه، جری - من با تو هستم. با اینکه بیش از حد پُر رو بودی اما روی من حساب کن.
جری: آفرین! تو چطور جرج؟
جرج: چی؟
جری: حاضری با ما ریسک کنی - همه اینها رو بذاری کنار و برای هالیوود وقت بذاری؟
* گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه ی #یکبار در تمام عمر، # اثر ماس هارت و جورج اس. کافمن ( ص ۱۵، نسخه چاپی )

خفن ، بدجور ،
/ˈhɛləvə/
An informal and emphatic way of saying "a very good" or "a very impressive" something; used to express high
praise or admiration.
یک روش غیررسمی و قاطع برای گفتن "بسیار خوب" یا "بسیار چشمگیر"؛ برای ابراز تحسین و ستایش.
... [مشاهده متن کامل]
بسیار عالی
مترادف: Incredible, fantastic, amazing
متضاد: Terrible, awful
مثال؛
That was one helluva game!
She did a helluva job on that project.
It’s been one helluva week!
یک روش غیررسمی و قاطع برای گفتن "بسیار خوب" یا "بسیار چشمگیر"؛ برای ابراز تحسین و ستایش.
... [مشاهده متن کامل]
بسیار عالی
مترادف: Incredible, fantastic, amazing
متضاد: Terrible, awful
مثال؛
جانانه، حسابی
کار درست
مشتی
توپ
مشتی
توپ
لعنتی، جهنمی
برای تأکید به کار می رود، لامصّب، بد مصّب، مصّبتو شُکر، دهنِتو سرویس ( البته پوزش می خوام )