• : تعریف: a type of aircraft held aloft and propelled by horizontally rotating blades attached to its top side.
جمله های نمونه
1. a helicopter that can kill ten tanks per minute
هلی کوپتری که می تواند هر دقیقه ده تانک را نابود کند.
2. attack helicopter
هلیکوپتر تک ور (ویژه ی حمله)
3. rotor blades of a helicopter
پره های پروانه ی هلی کوپتر
4. the blades of a helicopter propeller
پره های پروانه ی هلی کوپتر
5. the pilot landed the helicopter very skillfully
خلبان با مهارت تمام چرخبال را فرود آورد.
6. the speed ceiling of a helicopter
حداکثر سرعت یک هلیکوپتر
7. The helicopter stirred up clouds of dust.
[ترجمه گوگل]هلیکوپتر ابرهای گرد و غبار را برانگیخت [ترجمه ترگمان]هلیکوپتر ابره ای گرد و خاک را تکان داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Stay well away from the helicopter when its blades start to rotate.
[ترجمه رها] زمانی که پره های هلی کوپتر شروع به چرخش میکند، کاملا از آن دور بمانید
|
[ترجمه عرفان کوهپیمان] زمانی که پره های بالگرد شروع به چرخش می کند، کاملا از آن دور بمانید.
|
[ترجمه گوگل]وقتی پره های هلیکوپتر شروع به چرخش می کنند، به خوبی از هلیکوپتر دور بمانید [ترجمه ترگمان]زمانی که پره ها شروع به چرخش می کنند، از بالگرد دور بمانید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A helicopter hoisted the final section of the bridge into place.
[ترجمه گوگل]یک هلیکوپتر آخرین بخش پل را در جای خود بالا برد [ترجمه ترگمان]یک بالگرد بخش نهایی پل را به جای خود کشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. There was a helicopter hovering overhead.
[ترجمه گوگل]یک هلیکوپتر بالای سرش در حال پرواز بود [ترجمه ترگمان]صدای هلیکوپتر بلند شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The remote desert area is accessible only by helicopter.
[ترجمه گوگل]منطقه دورافتاده کویر فقط با هلیکوپتر قابل دسترسی است [ترجمه ترگمان]منطقه صحرایی از راه دور تنها با هلی کوپتر در دسترس است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A helicopter crashed in a fiery explosion in Vallejo.
[ترجمه گوگل]یک هلیکوپتر در یک انفجار آتشین در والهو سقوط کرد [ترجمه ترگمان]یک بالگرد در یک انفجار آتشین در Vallejo سقوط کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The helicopter is staying over our heads.
[ترجمه گوگل]هلیکوپتر بالای سرمان می ماند [ترجمه ترگمان]هلیکوپتر بالای سر ما میمونه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He was rushed to the hospital by helicopter .
[ترجمه اسرا] اوبا هلیکوپتر به بیمارستان منتقل شد
|
[ترجمه گوگل]او با هلیکوپتر به بیمارستان منتقل شد [ترجمه ترگمان]او با هلیکوپتر به بیمارستان منتقل شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. A helicopter ferried in more soldiers to help in the search.
[ترجمه گوگل]یک هلیکوپتر سربازان بیشتری را برای کمک به جستجو سوار کرد [ترجمه ترگمان]یک بالگرد برای کمک به این جستجو از سربازان بیشتری عبور کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The helicopter was circling slowly, very low.
[ترجمه گوگل]هلیکوپتر به آرامی دور می زد، بسیار کم [ترجمه ترگمان]هلیکوپتر به آرامی چرخ می خورد، خیلی پایین [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. A helicopter landed in a clearing in the dense jungle.
[ترجمه گوگل]یک هلیکوپتر در محوطه ای در جنگل انبوه فرود آمد [ترجمه ترگمان]یک هلیکوپتر در یک محوطه بی درخت در جنگل انبوه فرود آمد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. The helicopter can zip along at about 150 kilometres an hour.
[ترجمه گوگل]این هلیکوپتر می تواند با سرعت 150 کیلومتر در ساعت حرکت کند [ترجمه ترگمان]این بالگرد می تواند با سرعت ۱۵۰ کیلومتر در ساعت عبور کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
هلی کوپتر (اسم)
chopper, helicopter, copter, whirlybird
انگلیسی به انگلیسی
• highly maneuverable aircraft which flies by means of horizontally rotating blades a helicopter is an aircraft with no wings, but with large blades which rotate above it.
پیشنهاد کاربران
مراقب مثلا والدین مراقب helicopter parents
⭕ بالگرد کل رسانه های فارسی زبان دنیا میگن بالگرد، بعد این یارو هنوز میگه هلیکوپتر
⚫ مقاله ای در ویکیپدیا درباره ی بالگرد • بالگرد یک هواگرد است که برخاستن و پیشرانش آن بهوسیلهٔ دو یا چند پروانه افقی بزرگ صورت میگیرد. بالگردها در ردهی �چرخگِرَبتها� ( rotorcrafts ) جای دارند. ... [مشاهده متن کامل]
بالگرد را در ردهٔ هواگردهای �بال اَواسیدنی - رُفت� طبقه بندی کرده اند تا بتوان آنها را از هواپیما ( هواگردهای بَرجا - بال ) متمایز کرد. بالگرد در دنیای امروز از مهمترین و پرکاربردترین ترابرها به شمار می آید. این ترابر در سه محور میتواند بجنبد. خلبان بالگرد باید از دو دست و دو پای خود برای خلبانی بهره ببرد، که این کار نیاز به مهارت و توان تمرکز بالا دارد. برای ساخت ماشینی که فقط به جهت بالا بجنبد نیاز به بالی داریم که بر اثر جنبش، مقداری هوا را به پایین بفرستد تا بر اثر کنش و واکنشِ ماشین به بالا بجنبد. البته جنبش چرخشی آسانترین راه برای رسیدن به این امر است. برای این کار، تنها کافی است که چند پره همانند پره های یک پنکه، به یک شَفت در بالای ماشین نصب کنیم تا با چرخش خود، عمل برآردن ( بالا بردن: lift ) را انجام دهد. به این پره ها در صنعت هوانوردی �مَلَخ� میگویند. ملخ های یک بالگرد شباهت زیادی به ملخهای یک هواپیما دارد، با این تفاوت که باریکتر و بلندتر اند. •
بالگرد 🚁
☑️ بالگرد
بالگرد ( Bālgard )
helicopter ( n ) ( hɛləˌkɑptər ) ( informal copter, chopper ) =an aircraft without wings that has large blades on top that go around.
helicopter ( حملونقل هوایی ) واژه مصوب: بالگَرد تعریف: وسیلهای پرنده با یک یا دو پرۀ بزرگ چرخنده که میتواند بهطور عمودی به هوا بلند شود و به حالت ایستاده در هوا بماند
چرخبال دیگه چیه؟؟ اینو الکی برای مسخره کردن فرهنگستان گفتن. چرخبال برابر هلیکوپتر نیست. بالگرد مصوب فرهنگستانه.