helen of troy

/ˈhelənəvˌtrɔɪ//ˈhelənəvtroɪ/

(افسانه ی یونان) هلن (زن منه لاوس که توسط پاریس از راه بدر شد و با او به تروا گریخت)، افسانه یونان هلن همسر زیبای منلوس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in Greek legend and The Iliad, the beautiful woman of Sparta whose abduction started the Trojan War.

جمله های نمونه

1. Discussion shall be focused on noble men's aesthetic views on woman, with primary analysis on wrong concept of"Helen of Troy".
[ترجمه گوگل]بحث باید بر دیدگاه زیباشناختی مردان نجیب در مورد زن، با تحلیل اولیه در مورد مفهوم اشتباه "هلن تروی" متمرکز شود
[ترجمه ترگمان]بحث بر روی دیدگاه زیبایی شناختی انسان های شریف بر روی زنان و تحلیل اولیه در مورد مفهوم اشتباه \" هلن (تروا)متمرکز خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This epic tale leads to the story of Helen of Troy, the Trojan Horse and Achilles.
[ترجمه گوگل]این داستان حماسی به داستان هلن تروا، اسب تروا و آشیل منتهی می شود
[ترجمه ترگمان]این داستان حماسی منجر به داستان هلن of، اسب تروجان و آشیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Helen of Troy, the daughter of King Tyndareus of Sparta, would become the cause of the epic Trojan War that lasted more than ten years.
[ترجمه گوگل]هلن تروا، دختر تیندارئوس پادشاه اسپارت، عامل جنگ حماسی تروا شد که بیش از ده سال به طول انجامید
[ترجمه ترگمان]هلن از (تروا)، دختر پادشاه اسپارتا (اسپارتا)، علت جنگ تروجان بود که بیش از ده سال طول کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He has Mephastophilis call up Helen of Troy, the famous beauty from the ancient world, and uses her presence to impress a group of scholars.
[ترجمه گوگل]او از مفاستوفیلیس خواست تا هلن تروی، زیبایی مشهور دنیای باستان را فراخواند و از حضور او برای تحت تاثیر قرار دادن گروهی از دانشمندان استفاده کند
[ترجمه ترگمان]او مجبور است هلن را از (هلن))، زیبایی مشهور دنیای باستانی، فرا بخواند و از حضور او برای تحت تاثیر قرار دادن گروهی از اندیشمندان استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Trojan War Helen of Troy, the daughter of King Tyndareus of Sparta, would become the cause of the epic Trojan War that lasted more than ten years.
[ترجمه گوگل]هلن تروا، دختر تیندارئوس پادشاه اسپارت، عامل جنگ حماسی تروا شد که بیش از ده سال به طول انجامید
[ترجمه ترگمان](هلن)، دختر پادشاه (تروا)، دختر پادشاه اسپارتا (اسپارتا)، به دلیل جنگ تروجان حماسی که بیش از ده سال طول کشید، تبدیل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You are Rome's Helen of Troy ; but then, a woman's role has always suited you best.
[ترجمه گوگل]شما هلن تروی روم هستید اما پس از آن، نقش یک زن همیشه بیشتر برای شما مناسب بوده است
[ترجمه ترگمان]تو هلن (هلن)از (تروا)هستی؛ اما در آن زمان، نقش یک زن همیشه برایتان مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Elizabeth was endowed with the beauty of Helen of Troy.
[ترجمه گوگل]الیزابت از زیبایی هلن تروی برخوردار بود
[ترجمه ترگمان]الیزابت از زیبایی هلن (تروا)برخوردار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The face of Helen of Troy may have launched a thousand ships; the head and shoulders of the beautiful wife of Sun King Akhenaten look set to launch a thousand angry petitions from curators in Cairo.
[ترجمه گوگل]ممکن است چهره هلن تروی هزار کشتی را به آب انداخته باشد سر و شانه های همسر زیبای خورشید پادشاه آخناتون به نظر می رسد که هزاران طومار خشمگین از متصدیان قاهره راه اندازی کند
[ترجمه ترگمان]چهره هلن از (تروا)ممکن است هزاران کشتی را به راه انداخته باشد؛ رئیس و شانه های همسر زیبای پادشاه سان King به نظر می رسد که هزاران شکایت عصبانی از طرف داران curators در قاهره راه اندازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As fair as Helen of Troy she was pursued by numerous men but she never really cast an eye on them.
[ترجمه گوگل]به همان اندازه که هلن ترویی منصفانه بود توسط مردان زیادی تعقیب شد، اما او هرگز واقعاً به آنها توجه نکرد
[ترجمه ترگمان]درست مثل هلن تروی او توسط افراد بی شمار تعقیب می شد، اما او هرگز به آن ها چشم دوخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is not proper that people always attribute the fall of a country to Helen of Troy.
[ترجمه گوگل]درست نیست که مردم همیشه سقوط یک کشور را به هلن تروی نسبت دهند
[ترجمه ترگمان]این درست نیست که مردم همیشه سقوط یک کشور را به هلن (تروا)نسبت می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Such a brave woman should not be regarded as Helen of Troy.
[ترجمه گوگل]چنین زن شجاعی را نباید هلن تروا دانست
[ترجمه ترگمان]چنین زنی شجاع نباید به عنوان هلن (تروا)شناخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This is a pure and beautiful girl, white face, a pair of big eyes somewhat" Helen of Troy" charm.
[ترجمه گوگل]این یک دختر پاک و زیبا، صورت سفید، یک جفت چشم درشت تا حدودی جذابیت "هلن تروی" است
[ترجمه ترگمان]این یک دختر خالص و زیبا، صورت سفید، و یک جفت چشم بزرگ (هلن)از جذابیت (هلن)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Using vinegar as a skin toner dates back to the time of Helen of Troy.
[ترجمه گوگل]استفاده از سرکه به عنوان تونر پوست به زمان هلن تروا برمی گردد
[ترجمه ترگمان]استفاده از سرکه به عنوان نرم کننده پوست به زمان هلن (تروا)باز می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is unfair that historians always attribute the fall of kingdoms to Helen of Troy.
[ترجمه گوگل]بی انصافی است که مورخان همیشه سقوط پادشاهی ها را به هلن تروی نسبت می دهند
[ترجمه ترگمان]بی انصافی است که مورخان همیشه سقوط کشورها را به هلن (تروا)نسبت می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (greek mythology) beautiful daughter of zeus and leda who was abducted by paris which caused the trojan war

پیشنهاد کاربران

بپرس