heinous

/ˈheɪnəs//ˈheɪnəs/

معنی: شنیع، زشت، شریر، فجیع، تاثر اور
معانی دیگر: بسیار بد، مذموم، بسیار نکوهیده، بسیار زشت، ظالم، فجیح

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: heinously (adv.), heinousness (n.)
• : تعریف: extremely wicked or despicable; atrocious.
مترادف: abhorrent, abominable, atrocious, execrable, grievous, hellish, infernal, iniquitous, monstrous, reprehensible, villainous
متضاد: admirable, laudable, praiseworthy, venial
مشابه: awful, bad, deplorable, despicable, detestable, devilish, diabolic, evil, flagitious, flagrant, ghastly, hideous, horrible, horrid, loathsome, nefarious, odious, opprobrious, outrageous, repugnant, satanic, shocking, sinful, sinister, vicious, wicked, wrongful

- He was responsible for heinous crimes such as the mass murders of innocent men, women, and children.
[ترجمه گوگل] او مسئول جنایات فجیعی مانند قتل عام مردان، زنان و کودکان بیگناه بود
[ترجمه ترگمان] او مسئول جنایات فجیع مردان بی گناه و زنان و کودکان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a heinous crime
جنایت فجیع

2. They admitted to the most heinous crimes.
[ترجمه گوگل]آنها به فجیع ترین جنایات اعتراف کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها به شنیع ترین جنایت ها اعتراف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They are capable of the most heinous acts.
[ترجمه گوگل]آنها قادر به انجام فجیع ترین اعمال هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها قادر به وحشتناک ترین کارها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The food in the cafeteria is pretty heinous.
[ترجمه گوگل]غذای کافه تریا بسیار شنیع است
[ترجمه ترگمان]غذا در کافه تریا بسیار شنیع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What purpose is served by such senseless and heinous acts?
[ترجمه گوگل]چنین اعمال بیهوده و شنیع چه هدفی را دنبال می کند؟
[ترجمه ترگمان]چه هدفی چنین اعمال شنیع و شنیع بکار گرفته می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Barbara was subjected to heinous torture, yet refused to disavow her faith.
[ترجمه گوگل]باربارا تحت شکنجه های شنیع قرار گرفت، اما حاضر نشد ایمان خود را انکار کند
[ترجمه ترگمان]باربارا مورد شکنجه فجیعی قرار گرفت، با این حال رد کردن دین خود را رد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. For agents, the new concern is that the heinous activity may be directed at them.
[ترجمه گوگل]برای ماموران، نگرانی جدید این است که ممکن است فعالیت شنیع متوجه آنها شود
[ترجمه ترگمان]برای نمایندگان، نگرانی جدید این است که این فعالیت شنیع ممکن است به آن ها هدایت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. So heinous, in fact, that it carries a penalty of three months in the slammer.
[ترجمه گوگل]در واقع آنقدر فجیع است که سه ماه جریمه در کوبنده دارد
[ترجمه ترگمان]در واقع، این عمل شنیعی است که به مدت سه ماه در slammer انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Barbara was subjected to heinous torture, yet reftised to disavow her faith.
[ترجمه گوگل]باربارا تحت شکنجه‌های فجیع قرار گرفت، اما دوباره برای انکار ایمان خود تلاش کرد
[ترجمه ترگمان]باربارا در معرض شکنجه و شکنجه heinous قرار گرفت، با این حال می کوشید تا بر ایمان خود دست بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Gough has not committed a heinous sin in Kurunegala.
[ترجمه گوگل]گوف در کورونگالا مرتکب گناه شنیع نشده است
[ترجمه ترگمان]گاف مرتکب یک گناه شنیع در Kurunegala نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We not only face the heinous crimes dead on, we face our fellow viewers.
[ترجمه گوگل]ما نه تنها با جنایات فجیع مرده روبرو هستیم، بلکه با بینندگان همکار خود نیز روبرو هستیم
[ترجمه ترگمان]ما نه تنها با اون جنایات فجیع روبرو میشیم، با fellow روبرو میشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. From The heinous when the victims are the police, and Microsoft?
[ترجمه گوگل]از شنیع وقتی قربانیان پلیس هستند و مایکروسافت؟
[ترجمه ترگمان]از این ترسناک وقتی که قربانیان پلیس هستند، و مایکروسافت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Corruption - injustice with no remorse. Heinous disregard, our future's uncertain.
[ترجمه گوگل]فساد - بی عدالتی بدون پشیمانی بی توجهی شنیع، آینده ما نامشخص است
[ترجمه ترگمان]فساد - بی عدالتی بدون پشیمانی بی توجهی به آینده، آینده ما نامطمئن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. What we committed a heinous crime, to receive the same treatment?
[ترجمه گوگل]چه جنایت فجیعی را مرتکب شدیم تا با همان رفتار مواجه شویم؟
[ترجمه ترگمان]چه چیزی ما مرتکب یک جرم شنیع، برای دریافت یک درمان مشابه شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. If beauty is a crime, you are heinous!
[ترجمه گوگل]اگر زیبایی جرم است، شما شنیع هستید!
[ترجمه ترگمان]اگر زیبایی جنایت است، شما heinous!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شنیع (صفت)
abhorrent, heinous, hideous, nefarious, foul, bawdy

زشت (صفت)
abhorrent, heinous, hideous, nefarious, bawdy, ugly, bad, obscene, abominable, execrable, gross, scurrilous, rude, offensive, awry, nasty, contumelious, awkward, black, unfavorable, flagrant, maladroit, backhand, ungainly, dirty, horrid, gash, unpleasant, fulsome, disgusting, invidious, ham-handed, heavy-handed, homely, ill-favored, ill-favoured, pocky, uncouth, ungraceful, unhandsome

شریر (صفت)
heinous, nefarious, bad, evil, vicious, maleficent, wicked, villainous, flagitious, malefic, infernal, iniquitous, immane

فجیع (صفت)
heinous, unexpected, disastrous, tragic, calamitous, tragical, sad

تاثر اور (صفت)
heinous, pathetic

انگلیسی به انگلیسی

• wicked, monstrous, hateful, villainous
heinous means extremely evil; a formal word.

پیشنهاد کاربران

۱. فجیع ۲. شریر
مثال:
a heinous crime
یک جنایت فجیع
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : heinousness
✅️ صفت ( adjective ) : heinous
✅️ قید ( adverb ) : heinously
قبیح
adjective
[more heinous; most heinous] : very bad or evil : deserving of hate or contempt
◀️These murders were especially heinous.
◀️people accused of committing heinous crimes/acts
HEINOUSLY / adverb
...
[مشاهده متن کامل]

HEINOUSNESS / noun [noncount]
Heinous یعنی شنیع، زشت، هولناک، شرارت آمیز و زننده ( درباره رفتار )
◀️ Terrible/Heinous/unpleasant behavior : رفتار زننده و هولناک
◀️ They condemned her heinous behavior : رفتار شنیع او را مورد نکوهش قرار دادند.
◀️ a heinous crime : جنایت فجیع
🪐 SIMILAR 🪐
odious / wicked / evil / atrocious / monstrous / disgraceful
abominable / detestable / contemptible / reprehensible
despicable / horrible / horrific / horrifying / terrible / awful
abhorrent / loathsome / outrageous / shocking / shameful
hateful / hideous / unspeakable / unpardonable / unforgivable
inexcusable / execrable / ghastly / iniquitous / villainous
nefarious / beneath contempt / beyond the pale / egregious
flagitious / hateful
🪐 OPPOSITE 🪐
admirable

بپرس