heft

/ˈheft//heft/

معنی: بخش عمده، بلند کردن
معانی دیگر: (با زور زیاد) بلند کردن، بالا کشیدن، (با بلند کردن) وزن چیزی را سنجیدن، سبک و سنگین کردن، (عامیانه)، سنگینی، وزن، اهمیت، نفوذ، قدرت، (عامیانه) وزن کردن، ثقیل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: weight or heaviness, esp. as perceived by lifting.

- a knife with balance and heft
[ترجمه گوگل] یک چاقوی با تعادل و وزن
[ترجمه ترگمان] یک چاقو با تعادل و با گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: hefts, hefting, hefted
مشتقات: hefter (n.)
(1) تعریف: to judge or estimate the weight of by lifting.

(2) تعریف: to lift up; heave.
مشابه: boost

جمله های نمونه

1. I watched him heft the heavy sack onto his shoulder.
[ترجمه گوگل]او را تماشا کردم که گونی سنگینی را روی شانه‌اش انداخت
[ترجمه ترگمان]او را دیدم که بر روی شانه او نقش بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I stepped back obligingly and let him heft the box up off the floor and carry it to my car.
[ترجمه گوگل]با اجبار عقب رفتم و به او اجازه دادم جعبه را از روی زمین بلند کند و به ماشینم ببرد
[ترجمه ترگمان]من ناچار شدم از روی زمین بلند شوم و جعبه را از روی زمین بلند کنم و آن را به ماشین خودم حمل کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You lay the knife beside the umbrella, heft the gun and put it under the duvet to click the safety off.
[ترجمه گوگل]شما چاقو را کنار چتر می گذارید، اسلحه را فشار می دهید و آن را زیر لحاف می گذارید تا ایمنی را خاموش کنید
[ترجمه ترگمان]تو چاقو را کنار چتر دراز کردی و اسلحه را بر روی لحاف قرار دادی و آن را زیر لحاف قرار دادی تا ایمنی را خاموش کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. China's heft was also clearly on display in December when Chinese and American diplomats went toe-to-toe over the fate of 20 Uighur Chinese who had fled to Cambodia and were seeking asylum.
[ترجمه گوگل]در ماه دسامبر، زمانی که دیپلمات‌های چینی و آمریکایی در مورد سرنوشت 20 چینی اویغور که به کامبوج فرار کرده بودند و به دنبال پناهندگی بودند، پای به پای دیپلمات‌های چینی و آمریکائی شدند، قدرت چین به وضوح به نمایش گذاشته شد
[ترجمه ترگمان]در ماه دسامبر، هنگامی که دیپلمات های چینی و آمریکایی با پنجه پا به سرنوشت ۲۰ تن از چینی های Uighur که به کامبوج سفر کرده بودند و به دنبال پناهندگی بودند، در ماه دسامبر به وضوح در معرض نمایش قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Germany, the EU's biggest country, has both the heft and the money to loosen budgetary policy. Yet the government's recent boost, amounting to just 0. 25% of GDP, hardly suggested urgency.
[ترجمه گوگل]آلمان، بزرگترین کشور اتحادیه اروپا، هم توان و هم پول لازم برای کاهش سیاست بودجه را دارد با این حال، افزایش اخیر دولت، که تنها 0 25 درصد از تولید ناخالص داخلی است، به سختی پیشنهاد فوریت را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]آلمان، بزرگ ترین کشور اتحادیه اروپا، هم از گذشته و هم پول برای کاهش سیاست های بودجه ای برخوردار است با این حال، افزایش اخیر دولت، که تنها صفر است ۲۵ درصد از تولید ناخالص داخلی که به سختی پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Germany, the EU's biggest country, has both the heft and the money to loosenbudgetary policy.
[ترجمه گوگل]آلمان، بزرگترین کشور اتحادیه اروپا، هم توان و هم پول لازم برای کاهش سیاست بودجه را دارد
[ترجمه ترگمان]آلمان، بزرگ ترین کشور اتحادیه اروپا، در گذشته هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ مالی، پول نقد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The heft of 1 news information becomes heavy apparently.
[ترجمه گوگل]سنگینی 1 اطلاعات اخبار ظاهرا سنگین می شود
[ترجمه ترگمان]به طور واضح، جریان اطلاعات ۱ اخبار سنگین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It must also use its heft to bring other poor nations behind it.
[ترجمه گوگل]همچنین باید از وزن خود استفاده کند تا دیگر کشورهای فقیر را پشت سر بگذارد
[ترجمه ترگمان]همچنین باید از رژیم گذشته خود برای آوردن کشورهای فقیر دیگر نیز استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Part of what contributes to the Yamaha's heft is a steel chassis.
[ترجمه گوگل]بخشی از آنچه که به افزایش وزن یاماها کمک می کند، یک شاسی فولادی است
[ترجمه ترگمان]بخشی از آنچه در گذشته از تیم یاماها کمک می کند، از شاسی فولادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Melly couldn't even heft that sword!
[ترجمه گوگل]ملي حتي نمي توانست آن شمشير را بكشد!
[ترجمه ترگمان]ملانی حتی نمی توانست آن شمشیر را حمل کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The new material gives "Dorian Gray" a novelistic heft, even a political edge.
[ترجمه گوگل]مطالب جدید به «دوریان گری» یک قدرت رمانتیکی، حتی جنبه سیاسی می بخشد
[ترجمه ترگمان]مطالب جدید \"Dorian گری\"، از گذشته، حتی یک لبه سیاسی را به \"Dorian گری\" می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Whether grey or blue skies lay overhead, the heft of the waves was always huge – sometimes rhythmic and pleasant, at others offering a waltzer of a voyage.
[ترجمه گوگل]چه آسمان خاکستری باشد و چه آبی، انبوه امواج همیشه بسیار زیاد بود - گاهی اوقات ریتمیک و دلپذیر، در برخی دیگر که والسر یک سفر را ارائه می کردند
[ترجمه ترگمان]خواه آسمان آبی و یا آسمان آبی در بالای سر قرار داشت، بر وزن امواج همیشه، بعضی اوقات موزون و مطبوع بود، و دیگران نیز به پیشنهاد یک سفر دریایی پرداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Impresses from the outset with its roundness and heft, developing a range of tropical fruit flavors.
[ترجمه گوگل]از همان ابتدا با گرد و سنگین بودن خود تحت تاثیر قرار می دهد و طیف وسیعی از طعم های میوه های گرمسیری را ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]در ابتدا با گردی و در حال توسعه، گستره ای از طعم های میوه ای را توسعه دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They have the heft of balsa wood. They are as porous as a sponge, brittle as a coffee mug dropped on the floor . . .
[ترجمه گوگل]آنها سنگینی از چوب بالسا دارند آنها به اندازه یک اسفنج متخلخل و شکننده هستند مانند یک لیوان قهوه که روی زمین افتاده است
[ترجمه ترگمان]آن ها the چوب balsa دارند آن ها به اندازه اسفنج متخلخل، شکننده به عنوان یک فنجان قهوه در کف زمین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The heft of the concrete walls is offset by the riotous plantings of Texas elderberry, coralberry, and wax myrtles as well as black granite slabs that appear to hover above the water.
[ترجمه گوگل]سنگینی دیوارهای بتنی با کاشت‌های بی‌نظم اقاقی تگزاس، مرجان‌بری، و میرت‌های مومی و همچنین تخته‌های گرانیت سیاه که به نظر می‌رسد بالای آب شناور هستند، جبران می‌شود
[ترجمه ترگمان]گذشته از این، دیوار بتونی بوسیله کشت riotous تگزاس، coralberry، و موم wax و همچنین سنگ های گرانیت سیاه که به نظر می رسد در بالای آب شناور هستند، جبران می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بخش عمده (اسم)
heft

بلند کردن (فعل)
steal, remove, rear, raise, enhance, extol, lift, heave, pick up, elevate, exalt, pedestal, ennoble, heighten, enthrone, heft, hoist, hoist up, throw up, upraise

انگلیسی به انگلیسی

• heaviness; importance
test the weight of something by lifting; weigh

پیشنهاد کاربران

وزن، سنگینی
بلند کردن ( عمدتاً اجسام سنگین )
Some folks treat manual labor like sport; they get a kick out of hefting and hauling things around. If you re like that, i bet you d even enjoy something as cumbersome as moving around big, heavy logs
...
[مشاهده متن کامل]

برخی افراد با کار یدی مثل ورزش رفتار می کنند؛ آنها از بلند کردن و کشیدن و این ور آن ور بردن اجسام سنگین لذت می برند. اگه تو هم اینجوری هستی، شرط می بندم حتی از جابجا کردن چیزی به سختی و دشواری تنه های بزرگ و سنگین درخت ها لذت می بری

1 -
mainly US
the weight of something
اسم، عمدتاً انگلیسی امریکایی
وزن چیزی
Despite their considerable heft, buffalo are agile creatures
2 -
mainly US
the influence, ability, or importance that someone or something has
...
[مشاهده متن کامل]

اسم، عمدتاً انگلیسی امریکایی
نفوذ، توانایی یا اهمیتی که کسی یا چیزی دارد
Does Brady have the intellectual heft to run the city
?

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/heft

بپرس