فعل ناگذر ( intransitive verb )حالات: heehaws, heehawing, heehawed
• : تعریف: to bray like a donkey.
جمله های نمونه
1. the heehaw of a donkey
عرعر خر
2. He heehawed and said everything had been arranged only by him.
[ترجمه گوگل]هیهه کرد و گفت همه چیز فقط توسط خودش تنظیم شده است [ترجمه ترگمان]او گفت که همه چیز را فقط با خودش ترتیب داده و همه چیز را مرتب کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Donkey, Donkey I beg you, please don't sing heehaw .
[ترجمه گوگل]خر، خر التماس می کنم، لطفا هیهو نخوان [ترجمه ترگمان]الاغ، الاغ التماس می کنم، لطفا آواز بخوانید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Please don't sing heehaw, heehaw.
[ترجمه گوگل]لطفا هیهو نخون [ترجمه ترگمان]خواهش می کنم آواز heehaw، heehaw [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I'm a lion heehaw!
[ترجمه گوگل]من یک شیر هستم هیهاو! [ترجمه ترگمان]من یک شیر heehaw! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I shall feed you, I shall feed you . Please don't sing heehaw.
[ترجمه گوگل]من به تو غذا خواهم داد، به تو غذا خواهم داد لطفا هیهو نخونید [ترجمه ترگمان]من به تو غذا می دهم، به تو غذا می دهم لطفا آواز بخوانید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
عرعر (اسم)
ailanthus, bray, heehaw
قاه قاه خنده (اسم)
heehaw, cachinnation, laughter, horse laugh
خنده کردن (فعل)
heehaw, jest, chaff, chink, laugh, giggle, chortle, crack up, nicker
عرعرکردن (فعل)
bray, heehaw
انگلیسی به انگلیسی
• donkey's bray; loud laugh sound produced by donkeys hee-haw is used in writing to represent the sound that a donkey makes.
پیشنهاد کاربران
interjection for Laughter or donkey sound example : Stop that heehaw, it’s not that funny.