hedonist

/ˈhiːdənɪst//ˈhiːdənɪst/

کسیکه معتقدباصول باشد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who believes that pleasure-seeking should be the primary goal of humans.
متضاد: ascetic

- His sister was a hard-working, self-sacrificing sort of person, but he was more of a hedonist.
[ترجمه مهناز] خواهر او شخص سختکوش و فداکار نسبت به مردم بود ولی او بیشتر یک فرد لذت جو بود.
|
[ترجمه گوگل] خواهرش فردی سخت کوش و فداکار بود، اما او بیشتر یک لذت طلب بود
[ترجمه ترگمان] خواهرش کار سختی بود، خود را قربانی می کرد، خودش را قربانی می کرد، اما بیش از یک hedonist بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Almodovar is the happiest, most entertaining hedonist in the world today.
[ترجمه گوگل]آلمودوار شادترین و سرگرم کننده ترین لذت گرا در جهان امروز است
[ترجمه ترگمان]Almodovar خوشبخت ترین و most entertaining در دنیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The hedonist has a privileged place in ethics; his is the case which stands if every other falls.
[ترجمه گوگل]لذت گرا در اخلاق جایگاه ممتازی دارد او موردی است که اگر هر دیگری بیفتد پابرجاست
[ترجمه ترگمان]The دارای جایگاه ممتازی در اصول اخلاقی است؛ این موردی است که در صورت سقوط دیگر قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To Lucien, he was a hedonist.
[ترجمه گوگل]از نظر لوسین، او یک لذت گرا بود
[ترجمه ترگمان]نزد دبرای، بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Lili, the hedonist, on the other hand, was clearly familiar with some of the regions of Hell.
[ترجمه گوگل]لیلی، لذت‌طلب، از سوی دیگر، به وضوح با برخی از مناطق جهنم آشنا بود
[ترجمه ترگمان]لی لی، the، از سوی دیگر به وضوح با برخی از مناطق جهنم آشنا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He is at once a hedonist who preaches prudence and temperance, a theist who rejects divine intervention and the survival of the soul, and an atomist who upholds both mechanism and free will.
[ترجمه گوگل]او در عین حال لذت‌گرای است که احتیاط و اعتدال را موعظه می‌کند، خداباوری است که مداخله الهی و بقای روح را رد می‌کند، و اتمیستی است که هم مکانیسم و ​​هم از اراده آزاد را حمایت می‌کند
[ترجمه ترگمان]او در حال حاضر a است که احتیاط و میانه روی را موعظه می کند، و theist است که مداخله الهی و بقای روح را رد می کند، و an که هر دو مکانیسم و اراده آزاد را تایید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And of course, the hedonist will also hasten to point out that just because we can't do this perfectly or infallibly, that doesn't mean we can't make educated guesses, right?
[ترجمه گوگل]و البته، لذت‌گرا نیز عجله خواهد کرد که به این نکته اشاره کند که فقط به این دلیل که نمی‌توانیم این کار را به‌طور کامل یا خطاناپذیر انجام دهیم، به این معنا نیست که نمی‌توانیم حدس‌های تعلیم‌شده‌ای انجام دهیم، درست است؟
[ترجمه ترگمان]و البته، hedonist همچنین به این نکته اشاره خواهند کرد که تنها به این دلیل که ما نمی توانیم این کار را به طور کامل و بدون اشتباه انجام دهیم، این به این معنا نیست که ما نمی توانیم حدس های تحصیلکرده ای درست کنیم، درست است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Epicurus, who was known as a hedonist, didn't argue that the pursuit of more and more pleasure was the key to happiness.
[ترجمه گوگل]اپیکور، که به عنوان یک لذت‌گرا شناخته می‌شد، استدلال نمی‌کرد که دنبال کردن بیشتر و بیشتر لذت، کلید خوشبختی است
[ترجمه ترگمان]اپیکور، که به عنوان a شناخته می شد، مدعی نبود که دنبال کردن لذت بیشتر و بیشتر، کلید خوشبختی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Eg : Stephen an unabashed hedonist, indulging his urges with lavish meals and multiple sexual partners.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال: استفان یک لذت‌طلب بی‌حرمتی است که با وعده‌های غذایی مجلل و شرکای جنسی متعدد، هوس‌های خود را ارضا می‌کند
[ترجمه ترگمان]E [ g ]: استفن یک hedonist گستاخانه، او را ترغیب می کند که وعده های خود را با وعده های غذایی پر زرق و برق و چندین شریک جنسی پر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. "IF you can't say something good about someone, sit right here by me," Alice Roosevelt Longworth, a self-proclaimed "hedonist," used to say.
[ترجمه گوگل]آلیس روزولت لانگ ورث، که خود را "لذت طلب" معرفی می کرد، می گفت: "اگر نمی توانید در مورد کسی چیز خوبی بگویید، همین جا کنار من بنشینید "
[ترجمه ترگمان]\"اگر نمی توانید چیزی خوب در مورد کسی بگویید، در اینجا کنار من بنشینید،\" الیس Roosevelt Longworth، یک \"hedonist\" که به گفته خودش \"hedonist\" نامیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. "If you can't say something good about someone, sit right here by me, " Alice Roosevelt Longworth, a self-proclaimed "hedonist, " used to say.
[ترجمه گوگل]آلیس روزولت لانگ ورث، که خود را "لذت طلب" معرفی می کرد، می گفت: "اگر نمی توانید در مورد کسی چیز خوبی بگویید، همین جا کنار من بنشینید "
[ترجمه ترگمان]\"اگر نمی توانید چیزی خوب در مورد کسی بگویید، در اینجا کنار من بنشینید،\" الیس Roosevelt Longworth، یک \"hedonist\" که به گفته خودش \"hedonist\" نامیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I was a spiritual hedonist, and wished tothe gratification of making this novel and piquant acquaintance.
[ترجمه گوگل]من یک لذت‌طلب معنوی بودم و آرزو کردم که از این رمان و آشنایی دلپذیر لذت ببرم
[ترجمه ترگمان]من یک hedonist روحی بودم و دوست داشتم از این آشنایی عجیب و piquant لذت ببرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As a hedonist, I survive only for pleasure.
[ترجمه گوگل]من به عنوان یک لذت گرا، فقط برای لذت زنده می مانم
[ترجمه ترگمان]، بعنوان یه \"hedonist\" فقط برای لذت جون سالم به در می برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. All this was contrasted with the egocentric, hedonist, carefree existence of the man - about - town.
[ترجمه گوگل]همه اینها در تضاد با وجود خودمحور، لذت گرا و بی خیال شهر مرد - در مورد - بود
[ترجمه ترگمان]همه این ها در مقایسه با بین خود بین خود بین خود بین خود از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The Hedonist: This group lives in pursuit of physical pleasure and in avoidance of pain.
[ترجمه گوگل]لذت گرا: این گروه در پی لذت جسمانی و دوری از درد زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]The: این گروه به دنبال لذت فیزیکی و اجتناب از درد زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one devoted to or living for pleasure, pleasure seeker
a hedonist is someone who believes that having pleasure is the most important thing in life.

پیشنهاد کاربران

فرض بر این است که ادم ها ذاتا و از پایه و اساس hedonist هستند یعنی آنها در پی حداکثر کردن لذت و به حداقل رساندن درد می باشند وبا انجام این کار درصددند تا هزینه را مینیمم نمایند
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : hedonism / hedonist
✅️ صفت ( adjective ) : hedonistic
✅️ قید ( adverb ) : hedonistically
🔴 a person who believes that the pursuit of pleasure is the most important thing in life; a pleasure - seeker.
◀️ "she was living the life of a committed hedonist"
🪐 SIMILAR 🪐
sybarite / sensualist / voluptuary / pleasure seeker
...
[مشاهده متن کامل]

pleasure lover / libertine / playboy / debauchee
loose - liver / epicure / gastronome / gourmand
bon viveur
🪐 Opposite 🪐
ascetic
لذت گرا

hedonist ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: لذت گرا
تعریف: معتقد به لذت گرایی
لذت جو
شخصی که دنبال لذت ها و خوشی های دنیاست
لذت گرا

بپرس