1. The age of hedonism is being ushered out by a new era of temperance.
[ترجمه گوگل]عصر لذت گرایی با عصر جدیدی از اعتدال آغاز شده است
[ترجمه ترگمان]عصر of به خاطر یک دوره جدید از نوشیدنی های الکلی هدایت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The Socratic method, coupled with unremitting hedonism, will see you through until I get there, my dearest Carrie.
[ترجمه گوگل]کری عزیزترین من، روش سقراطی، همراه با لذت گرایی بی وقفه، تا زمانی که من به آنجا برسم، شما را به پایان خواهد رساند
[ترجمه ترگمان]روش سقراطی، همراه با hedonism مداوم، شما را تا زمانی که به آنجا برسم، کری عزیز، خواهید دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. That the core of the issue was hedonism was unsurprising, it was a key credo of the paper.
[ترجمه گوگل]اینکه هسته اصلی موضوع لذت گرایی بود، جای تعجب نداشت، این یکی از باورهای اصلی مقاله بود
[ترجمه ترگمان]اینکه هسته این موضوع hedonism بود، یک باور کلیدی در این مقاله بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. While some eaters may elevate morality above hedonism, others are suspicious of anyone who does not give in to the pleasure principle.
[ترجمه گوگل]در حالی که برخی از خواران ممکن است اخلاق را بالاتر از لذت گرایی قرار دهند، برخی دیگر به هر کسی که تسلیم اصل لذت نمی شود مشکوک هستند
[ترجمه ترگمان]در حالی که برخی از eaters ممکن است اخلاق را بالا ببرند و hedonism را بالا ببرند، برخی دیگر نسبت به هر کسی که به اصل لذت واکنش نشان نمی دهند، مشکوک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Are Carnalism and Hedonism Yang Zhu's Idea?
[ترجمه گوگل]آیا کارنالیسم و لذت گرایی ایده یانگ ژو هستند؟
[ترجمه ترگمان]آیا ایده ژو و ژو Yang است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But his eudemonism was not epicurean hedonism, because eudemonia was an activity.
[ترجمه گوگل]اما اودمونیسم او لذت گرایی اپیکوری نبود، زیرا ائودمونیا یک فعالیت بود
[ترجمه ترگمان]اما eudemonism از آن پیروی نمی کرد، زیرا eudemonia یک فعالیت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Dialectic of the Chinese Revolution: From Utopianism to Hedonism, Stanford University Press, 199
[ترجمه گوگل]دیالکتیک انقلاب چین: از اتوپیایی تا لذت گرایی، انتشارات دانشگاه استنفورد، 199
[ترجمه ترگمان]Dialectic از انقلاب چین: از Utopianism تا hedonism، انتشارات دانشگاه استنفورد، ۱۹۹
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Hedonism and frivolity will diffuse hell tnrough all our days.
[ترجمه گوگل]لذت طلبی و بیهودگی جهنم را در تمام روزهای ما پراکنده خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]hedonism و سبک سری تمام روزه ای ما را پراکنده میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. America's infamous bastion of dirty feel - good hedonism dishes out some seriously sinful culinary creations.
[ترجمه گوگل]سنگر بدنام احساس کثیف آمریکا - لذت جویی خوب برخی از خلاقیت های آشپزی گناه آلود را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]یک سنگر معروف آمریکایی که به طرز بد خلق و خوی زشت خود را نشان می دهد، غذاهای culinary را که به طور جدی آلوده شده اند را از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Hedonism: There's nothing like a good shit happening.
[ترجمه گوگل]لذت گرایی: هیچ چیز مانند یک اتفاق خوب رخ نمی دهد
[ترجمه ترگمان]هیچی مثل یه اتفاق خوب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The money worship, hedonism, egoism all there is development with pragmatism in the social each realm.
[ترجمه گوگل]پول پرستی، لذت گرایی، خودپرستی همه چیز توسعه با عمل گرایی در هر حوزه اجتماعی است
[ترجمه ترگمان]پرستش پول، hedonism، خودخواهی همه چیز توسعه با عملگرایی در هر حوزه اجتماعی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. We strongly disagree with the doctrine of hedonism.
[ترجمه گوگل]ما به شدت با دکترین لذت گرایی مخالفیم
[ترجمه ترگمان]ما به شدت با دکترین of مخالف هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Earlier this year, Beijing banned billboards that promoted "hedonism, lavishness and the worship of foreign things, " Bloomberg reported.
[ترجمه گوگل]بلومبرگ گزارش داد، اوایل سال جاری، پکن بیلبوردهایی را که «لذتپرستی، تجملات و پرستش چیزهای خارجی» را تبلیغ میکردند، ممنوع کرد
[ترجمه ترگمان]بلومبرگ گزارش داد که در اوایل سال جاری، پکن بیلبوردهای تبلیغاتی را ممنوع کرد که \"شادی، افراط و پرستش چیزهای خارجی\" را ترویج می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. During 20 years of perverted worship, I wallowed in the futility of hedonism.
[ترجمه گوگل]در طول 20 سال عبادت منحرف، در بیهودگی لذت طلبی غوطه ور شدم
[ترجمه ترگمان]در طی ۲۰ سال پرستش، در بیهودگی of غوطه می خوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید