hedgehog

/ˈhedʒˌhɑːɡ//ˈhedʒhɒɡ/

معنی: جوجه تیغی، خارپشت، راز، ارمجی، ادم ناسازگار
معانی دیگر: (جانورشناسی) جوجه تیغی، خارپشت (تیره ی erinaceidae)، (امریکا) رجوع شود به: porcupine، تخمدان خاردار، خارپشت، ارمجی، جوجه تیغی، ماشین لاروبی، ادم ناسازگار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: any one of several small, insect-eating mammals having spiny hairs or quills on the back and sides that protect the animal, esp. when it rolls itself into a ball.

(2) تعریف: the American porcupine.

جمله های نمونه

1. The hedgehog curled up in a prickly ball.
[ترجمه گوگل]جوجه تیغی در یک توپ خاردار جمع شد
[ترجمه ترگمان]و پس از آن، جوجه تیغی نمایان گردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A hedgehog often contracts its body into a ball.
[ترجمه بهناز] یک جوجه تیغی اغلب بدنش را به شکل یک توپ در می اورد
|
[ترجمه گوگل]جوجه تیغی اغلب بدن خود را به یک توپ منقبض می کند
[ترجمه ترگمان]یک جوجه تیغی اغلب بدنه خود را به توپ می بندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A toy store has marked down the Sonic Hedgehog computer game.
[ترجمه گوگل]یک فروشگاه اسباب بازی، بازی کامپیوتری Sonic Hedgehog را علامت گذاری کرده است
[ترجمه ترگمان]یک فروشگاه اسباب بازی، بازی کامپیوتری شکوفه صوتی را مشخص کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The hedgehog rolled up into a ball.
[ترجمه بهناز] جوجه تیغی جمع شد و به شکل یک توپ درآمد
|
[ترجمه گوگل]جوجه تیغی به شکل توپ در آمد
[ترجمه ترگمان]جوجه تیغی در یک مجلس رقص ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As I got closer, the hedgehog rolled itself into a ball.
[ترجمه گوگل]نزدیکتر که شدم جوجه تیغی به شکل توپ در آمد
[ترجمه ترگمان]همین که نزدیک تر شدم جوجه تیغی خود را به توپ تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The hedgehog scrunched itself up into a ball.
[ترجمه گوگل]جوجه تیغی خودش را به صورت توپ درآورد
[ترجمه ترگمان]جوجه تیغی به شکل توپ مچاله شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The hedgehog rolled up into a spiky ball.
[ترجمه گوگل]جوجه تیغی به شکل یک توپ سیخ دار جمع شد
[ترجمه ترگمان]سپس جوجه تیغی را به توپ spiky تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Surely the young hedgehog would be killed.
[ترجمه گوگل]مطمئنا جوجه تیغی جوان کشته خواهد شد
[ترجمه ترگمان]مسلما این جوجه تیغی جوان کشته خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But the young hedgehog, if she heard, did not turn back.
[ترجمه گوگل]اما جوجه تیغی جوان، اگر می شنید، برنگشت
[ترجمه ترگمان]اما این جوجه تیغی جوان اگر می شنید دیگر برنگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And when both the flamingo and the hedgehog were ready, there was no hoop!
[ترجمه گوگل]و وقتی هم فلامینگو و هم جوجه تیغی آماده شدند، حلقه وجود نداشت!
[ترجمه ترگمان]و وقتی که هر دو بانو هن و جوجه تیغی آماده بودند، هیچ حلقه ای در کار نبود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A hedgehog tries to climb up the net and when it hears you approach it promptly rolls up into a ball.
[ترجمه گوگل]جوجه تیغی سعی می کند از تور بالا برود و وقتی می شنود نزدیک شدن شما را می شنود سریعاً به صورت توپ در می آید
[ترجمه ترگمان]یک جوجه تیغی شروع به بالا رفتن از تور می کند و وقتی صدای شما را می شنود به سرعت وارد توپ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I saw a haughty little hedgehog and I was hooked.
[ترجمه گوگل]من یک جوجه تیغی مغرور را دیدم و گیر کردم
[ترجمه ترگمان]من یک جوجه تیغی را دیدم و آن را قلاب کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They included hitting the hedgehog with a flamingo.
[ترجمه گوگل]آنها شامل ضربه زدن به جوجه تیغی با فلامینگو بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها شامل برخورد با جوجه تیغی با فلامینگو بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The young hedgehog sniffed at the food.
[ترجمه گوگل]جوجه تیغی جوان غذا را بو کرد
[ترجمه ترگمان]جوجه تیغی جوان بو کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جوجه تیغی (اسم)
urchin, hedgehog, porcupine

خارپشت (اسم)
urchin, hedgehog

راز (اسم)
secret, mystery, paint, hedgehog, secrecy

ارمجی (اسم)
hedgehog

ادم ناسازگار (اسم)
hedgehog

انگلیسی به انگلیسی

• small mammal with spiny hairs on its back and sides (found in africa and eurasia); porcupine
a hedgehog is a small brown animal with sharp spikes covering its back.

پیشنهاد کاربران

درزبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�ژژوzhezhu� به معنی جوجه تیغی است. این واژه واردزبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت �هجهاگhedghog� به معنی جوجه تیغی در زبان انگلیسی به کار میرود. دراینجا
...
[مشاهده متن کامل]
تبدیل رایج حرف ژ به حرف جیم وهمچنین تبدیل حرف ژ به حرف گاف را داریم یعنی ژژو> هجهاگhedghog. واژگانی که دارای حروف پ ژ گ چ هستند جز واژگان کهن به شمار میروند.

دوستان توجه داشته باشید که:
hedgehog:جوجه تیغی
porcupine:خارپشت
در بعضی از جاها این دو حیوان را اشتباه میگیرند
noun - countable :
جوجه تیغی
به عنوان مثال :
A hedgehog tries to climb up the net and when it hears you approach it promptly rolls up into a ball
hedgehog
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/hedgehog
جوجه تیغی =hedgehog
خار پشت = porcupine
جوجه تیغی
He's been studying hedgehogs for many years
در زیست شناسی یک پروتئینی است که در فرایندهای رشد و نمو اهمیت حیاتی دارد

بپرس