یعنی: برای کاهش ریسک شکست یا ضرر، به جای اینکه روی یک گزینه شرط کنی، چند راه رو امتحان کنی.
معادل های فارسی:
ریسک رو تقسیم کردن
همه تخم مرغ ها رو توی یه سبد نذاشتن 🧺
چند راه پشت سر هم داشتن
... [مشاهده متن کامل]
از چند طرف بازی کردن
She was hedging her bets by dating two guys at once.
او با قرار گذاشتن با دو نفر همزمان داشت ریسکش رو کم می کرد.
( خیابونی: دوتا گزینه نگه داشته بود که اگه یکی پرید، اون یکی بمونه 😅. )
I’ll hedge my bets and bring both an umbrella and sunglasses.
من هم چتر می برم و هم عینک آفتابی، برای اینکه ریسک رو کم کنم.
( خیابونی: هوا معلوم نیست، هم چتر می زنم هم عینک، هر جوری شد بازم اوکی ام. )
معادل های فارسی:
ریسک رو تقسیم کردن
همه تخم مرغ ها رو توی یه سبد نذاشتن 🧺
چند راه پشت سر هم داشتن
... [مشاهده متن کامل]
از چند طرف بازی کردن
او با قرار گذاشتن با دو نفر همزمان داشت ریسکش رو کم می کرد.
( خیابونی: دوتا گزینه نگه داشته بود که اگه یکی پرید، اون یکی بمونه 😅. )
من هم چتر می برم و هم عینک آفتابی، برای اینکه ریسک رو کم کنم.
( خیابونی: هوا معلوم نیست، هم چتر می زنم هم عینک، هر جوری شد بازم اوکی ام. )
همه جوانب رو سنجیدن
( برگرفته از فرهنگ هزاره ) :
جلوی ضرر/باخت خود را گرفتن
اقدامات احتیاطی کردن
محکم کاری کردن
جلوی ضرر/باخت خود را گرفتن
اقدامات احتیاطی کردن
محکم کاری کردن
محافظت کردن از خود در برابر انتخاب اشتباه