1. his father is a heavyset man
پدرش مرد چاق و چله ای است.
2. A heavyset man walks out of the main building, and approaches them.
[ترجمه گوگل]مردی سنگین وزن از ساختمان اصلی بیرون می آید و به آنها نزدیک می شود
[ترجمه ترگمان]یک مرد قوی هیکل از ساختمان اصلی خارج می شود و به آن ها نزدیک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Oliver Ingraham was a heavyset man with silver hair.
[ترجمه گوگل]الیور اینگراهام مردی بود سنگین وزن با موهای نقره ای
[ترجمه ترگمان]اولیور Ingraham مرد تنومندی با موهای نقره ای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Charles was short, heavyset, and forty-three years old.
[ترجمه گوگل]چارلز کوتاه قد، قد بلند و چهل و سه ساله بود
[ترجمه ترگمان]چارلز کوتاه قد، قوی هیکل و چهل و سه ساله بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Four heavyset men stood in the gubernatorial anteroom.
[ترجمه گوگل]چهار مرد سنگین وزن در جلو اتاق فرمانداری ایستاده بودند
[ترجمه ترگمان]چهار مرد قوی هیکل در سرسرا ایستاده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A middle aged heavyset woman, with short wavy red hair and sea green eyes walked in.
[ترجمه گوگل]زنی میانسال سنگین و با موهای قرمز مواج کوتاه و چشمان سبز دریایی وارد خانه شد
[ترجمه ترگمان]یک زن میان سال میان سال، با موهای کوتاه و مواج و چشمان سبز و سبز، داخل اتاق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. My band director, Virgil a tall heavyset man with dark wavy hair a gentle, winning demeanor.
[ترجمه گوگل]مدیر گروه من، ویرجیل، مردی قد بلند با موهای مواج تیره، رفتاری ملایم و برنده
[ترجمه ترگمان]کارگردان گروه من، ویرژیل مردی درشت هیکل با موهای مجعد سیاه، رفتاری آرام و برنده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Heavyset, deliberate in her movements, she took something from a table and moved from sight.
[ترجمه گوگل]او که در حرکاتش سنگین بود، چیزی را از روی میز برداشت و از دید دور شد
[ترجمه ترگمان]زمختی که در حرکاتش سنجیده بود چیزی از روی میز برداشت و از دید دور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She is a graying, heavyset woman who seems to have aged beyond her years.
[ترجمه گوگل]او یک زن خاکستری و سنگین است که به نظر می رسد بیش از سال های خود پیر شده است
[ترجمه ترگمان]او a است، یک زن چاق که به نظر می رسد در ورای سال ها پیرتر شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He is rather heavyset, wears a beard.
[ترجمه گوگل]او نسبتاً سنگین است، ریش دارد
[ترجمه ترگمان]او یک heavyset است، ریش می پوشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He was tall and heavyset.
12. I saw a heavyset boy.
13. Associated Press photographers saw six federal agents carrying a struggling, heavyset man on to the plane.
[ترجمه گوگل]عکاسان آسوشیتدپرس 6 مامور فدرال را دیدند که مردی سخت و سنگین را به داخل هواپیما حمل می کردند
[ترجمه ترگمان]عکاسان آسوشیتد پرس شش مامور فدرال را دیدند که یک مرد قوی هیکل را باخود حمل می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The story ran on the cover of the women s pages, with three good-size pictures of heavyset black women.
[ترجمه گوگل]این داستان روی جلد صفحات زنان، با سه عکس با اندازه خوب از زنان سیاهپوست سنگین منتشر شد
[ترجمه ترگمان]داستان بر روی جلد صفحات زنان نوشته شده بود، با تصاویر سه سایز مناسب از زنان سیاه پوست درشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید