1. The wind heaves the waves.
[ترجمه گوگل]باد امواج را بهم می زند
[ترجمه ترگمان]باد موج ها را پایین می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باد موج ها را پایین می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Your stomach heaves uncontrollably, and vomit spews out of your mouth into the sink, splashing back up into your face.
[ترجمه گوگل]معدهتان بهطور غیرقابل کنترلی تکان میخورد و استفراغ از دهانتان به داخل سینک میریزد و دوباره به صورتتان میپاشد
[ترجمه ترگمان]وقتی شکمش درد می کند، استفراغ می کند، استفراغ می کند، روی آب می افتد و به صورت تو می پاشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی شکمش درد می کند، استفراغ می کند، استفراغ می کند، روی آب می افتد و به صورت تو می پاشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. McMurphy heaves up out of his chair and pulls his cap off as he walks over.
[ترجمه گوگل]مک مورفی از روی صندلی بلند میشود و در حالی که میرود کلاهش را برمیدارد
[ترجمه ترگمان]کج و معوج از روی صندلی اش بلند شد و کلاهش را بیرون کشید و به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کج و معوج از روی صندلی اش بلند شد و کلاهش را بیرون کشید و به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The ship heaves with wave.
[ترجمه گوگل]کشتی با موج تکان می خورد
[ترجمه ترگمان]کشتی کج و معوج شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کشتی کج و معوج شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. That tips me, or heaves me sweatily, into the "overweight" category.
[ترجمه گوگل]این من را به رده "اضافه وزن" سوق می دهد یا عرق می کند
[ترجمه ترگمان]این به من انعام می دهد، یا حالم به هم می خورد، به دسته \"اضافه وزن\" تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این به من انعام می دهد، یا حالم به هم می خورد، به دسته \"اضافه وزن\" تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The language joss-stick heaves eyebrow, a disdain, the milli- ignores.
[ترجمه گوگل]زبان ژست استیک ابرو، تحقیر، هزاران را نادیده می گیرد
[ترجمه ترگمان]زبان joss - که یک ابرویش را، یک تحقیر، یک تحقیر، نادیده می گیرد - نادیده می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زبان joss - که یک ابرویش را، یک تحقیر، یک تحقیر، نادیده می گیرد - نادیده می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Ms. Wang heaves a sigh again: " What does somebody have to use again above? "
[ترجمه گوگل]خانم وانگ دوباره آهی کشید: "کسی باید دوباره از بالا چه چیزی استفاده کند؟"
[ترجمه ترگمان]خانم وانگ اهی کشید و گفت: \"چه کسی باید دوباره از آن استفاده کند؟\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خانم وانگ اهی کشید و گفت: \"چه کسی باید دوباره از آن استفاده کند؟\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Again the pealing organ heaves its thrilling thunders, compressing air into music, and rolling it forth upon the soul. What long-drawn cadences!
[ترجمه گوگل]دوباره اندام نوازنده رعد و برق هیجان انگیز خود را به صدا در می آورد، هوا را به موسیقی فشرده می کند، و آن را بر روح می چرخاند چه آهنگ های طولانی مدت!
[ترجمه ترگمان]باز هم صدای غرش رعد، غرش رعد، هوا را به موسیقی فرو می برد و آن را بر روح rolling چه وزنی داره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باز هم صدای غرش رعد، غرش رعد، هوا را به موسیقی فرو می برد و آن را بر روح rolling چه وزنی داره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Harry heaves his trunk out to the front door.
[ترجمه گوگل]هری صندوق عقبش را به سمت در جلو می برد
[ترجمه ترگمان]هری صندوقش را به سمت در جلویی کج و معوج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هری صندوقش را به سمت در جلویی کج و معوج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A young hoodlum, say, heaves a brick through the window of a baker's shop.
[ترجمه گوگل]مثلاً یک هولد جوان، آجری را از پنجره یک نانوایی می اندازد
[ترجمه ترگمان]یک لات جوان که از پنجره یک دکان نانوایی یکه می خورد، گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک لات جوان که از پنجره یک دکان نانوایی یکه می خورد، گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This means the gap between and the heaves now have - nots will grow even larger than it.
[ترجمه گوگل]این به این معنی است که شکاف بین و آسمانها در حال حاضر وجود دارد - نهها حتی بزرگتر از آن خواهند شد
[ترجمه ترگمان]این به این معنی است که شکاف میان این nots که در حال حاضر heaves است، حتی بزرگ تر از آن هم خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این به این معنی است که شکاف میان این nots که در حال حاضر heaves است، حتی بزرگ تر از آن هم خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. His chest heaves with every breath.
[ترجمه گوگل]سینهاش با هر نفس بلند میشود
[ترجمه ترگمان]سینه اش با هر نفسی بالا می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سینه اش با هر نفسی بالا می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Thinking of his declining family, he heaves a deep sigh over the fleetness of fate.
[ترجمه گوگل]او که به خانواده رو به زوال خود فکر می کند، آه عمیقی بر سر سرنوشت سرنوشت می کشد
[ترجمه ترگمان]فکر کردن به خانواده declining، آه عمیق و عمیقی بر fleetness سرنوشت می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فکر کردن به خانواده declining، آه عمیق و عمیقی بر fleetness سرنوشت می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. League after league the earth lies flat, heaves a little, is flat again.
[ترجمه گوگل]لیگ به لیگ زمین صاف است، کمی بالا می رود، دوباره صاف است
[ترجمه ترگمان]بعد از این که زمین مسطح شد، زمین مسطح به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعد از این که زمین مسطح شد، زمین مسطح به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. It heaves and frets beneath the artificial political map like some misfitted giant.
[ترجمه گوگل]در زیر نقشهی سیاسی مصنوعی مانند غولهای نامتناسب غوغا میکند
[ترجمه ترگمان]که در زیر نقشه سیاسی مصنوعی، که مثل غول بی شاخ و برگ بود، کج و معوج و مچاله شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]که در زیر نقشه سیاسی مصنوعی، که مثل غول بی شاخ و برگ بود، کج و معوج و مچاله شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید