heaver


بلندکننده، باربر

جمله های نمونه

1. On a photo, a barefoot heaver with heavy load on the back is treading his tough way in the dank, miry, branches-and-bines-complected forest.
[ترجمه گوگل]در یک عکس، مردی پابرهنه با باری سنگین بر پشت، راه سخت خود را در جنگلی پر از انبوه، کثیف، شاخه‌ها و شاخه‌ها طی می‌کند
[ترجمه ترگمان]بر روی یک عکس، یک heaver برهنه با بار سنگین بر پشت سر راه سخت خود را در مرطوب، مرطوب و - - and - complected قدم بر می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Still, Heaver said that in some areas his company is actually inviting new suppliers to bid for business, a move that creates "healthy competitive tension. "
[ترجمه گوگل]با این حال، هیور گفت که در برخی مناطق، شرکت او در واقع از تامین کنندگان جدید دعوت می کند تا برای کسب و کار مناقصه کنند، حرکتی که "تنش رقابتی سالم" ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]با این وجود، heaver گفت که در برخی مناطق، شرکت وی در واقع از تامین کنندگان جدید دعوت می کند تا برای کسب و کارها تلاش کنند، حرکتی که باعث ایجاد \"تنش رقابتی سالم\" می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mother in Heaver, standing beneath the cross, the sword pierced your soul. Your journey with your beloved Son Jesus encourages and gives us strength to encounter all sort of pain on our journey.
[ترجمه گوگل]مادر در Heaver، در زیر صلیب ایستاده، شمشیر روح شما را سوراخ کرد سفر شما با پسر محبوبتان عیسی ما را تشویق می کند و به ما قدرت می دهد تا در سفر خود با انواع دردها روبرو شویم
[ترجمه ترگمان]مادر در heaver که زیر صلیب ایستاده بود، شمشیر روح تو را شکافت سفر شما با فرزند دلبندم، تشویق می کند و به ما نیرو می دهد تا با همه درد سفر مواجه شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The water droplets in the clouds quickly become larger and heaver.
[ترجمه گوگل]قطرات آب در ابرها به سرعت بزرگتر و سنگین تر می شوند
[ترجمه ترگمان]قطرات آب در ابرها به سرعت بزرگ تر و heaver می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Production of large-scale pelagic ship rudder horn is difficult by casting method because of its complex shape, heaver weight, high inside quality requirement.
[ترجمه گوگل]تولید بوق سکان کشتی دریایی در مقیاس بزرگ با روش ریخته گری به دلیل شکل پیچیده، وزن زیاد و نیاز به کیفیت داخلی بالا دشوار است
[ترجمه ترگمان]تولید بوق سکان کشتی در مقیاس بزرگ با انتخاب روش به دلیل شکل پیچیده آن، وزن heaver و نیاز به کیفیت بالا دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This moment Resunection Of The Gods! I Tears in heaver!
[ترجمه گوگل]این لحظه بازسازی خدایان! من اشک در اوج!
[ترجمه ترگمان]این لحظه، خدای خدایان! ! من تو \"heaver\" اشک می ریزم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who heaves; lifter; caster

پیشنهاد کاربران

A workman who heaves freight or bulk goods ( especially at a dockyard ) type of: working man, working person, workingman, workman. An employee who performs manual or industrial labor. a bar used as a lever.
کارگر، فعله، حمال، مزدور، نیروی خدماتی، دیلم.

بپرس