heavenward

/ˈhevnwəd//ˈhevnwəd/

معنی: رو به آسمان، بطرف اسمان
معانی دیگر: به سوی آسمان، به سوی عرش، روبه اسمان، بطرف اسمان
heavenward(s)
بطرف اسمان

بررسی کلمه

قید ( adverb )
• : تعریف: to or toward heaven.

- The figure of the saint is looking heavenward in the painting.
[ترجمه گوگل] شکل قدیس در نقاشی رو به بهشت ​​است
[ترجمه ترگمان] مجسمه قدیس در تابلو به آسمان نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
مشتقات: heavenwards (adv.)
• : تعریف: moving or directed toward heaven.

- a heavenward glance
[ترجمه گوگل] یک نگاه به بهشت
[ترجمه ترگمان] نگاهی به آسمان انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the angels flew heavenward
فرشتگان به سوی بهشت پرواز کردند.

2. He rolled his eyes heavenward in disgust.
[ترجمه گوگل]با نفرت چشمانش را به سمت آسمان چرخاند
[ترجمه ترگمان]چشمانش را چرخی داد و با انزجار به آسمان نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She raised her eyes heavenward.
[ترجمه گوگل]چشمانش را به سوی آسمان بلند کرد
[ترجمه ترگمان]چشمانش را به سوی آسمان بلند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Brown vertical trunks absorbed the righteousness of the fields and shot heavenward like sacred pillars of an ancient pagoda.
[ترجمه گوگل]تنه های عمودی قهوه ای عدالت مزارع را جذب می کردند و مانند ستون های مقدس یک بتکده باستانی به آسمان پرتاب می کردند
[ترجمه ترگمان]تنه عمودی قهوه ای به درستی دشت ها را به خود جذب کرده و به آسمان شبیه ستون های مقدس یک pagoda باستانی شلیک کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The bows, with the woman and the goat, rose heavenward.
[ترجمه گوگل]کمانها با زن و بز به سوی آسمان بالا رفتند
[ترجمه ترگمان]دماغه کشتی با آن زن و بز به آسمان بلند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But I felt myself being picked up and swept heavenward.
[ترجمه گوگل]اما احساس کردم که بلند شدم و به بهشت ​​رفتم
[ترجمه ترگمان]اما احساس کردم که خودم را جمع و جور می کنم و به سوی آسمان می روم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Win the prize for which God has called us heavenward in Christ Jesus.
[ترجمه گوگل]برنده جایزه ای شوید که خدا برای آن ما را در مسیح عیسی به آسمان خوانده است
[ترجمه ترگمان]برنده جایزه که خداوند ما را به آسمان مسیح \"مسیح\" خوانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But, if they seek to glorify God, let them not lift heavenward their unclean hands!
[ترجمه گوگل]اما اگر می‌خواهند خدا را تسبیح کنند، دست‌های ناپاک خود را به سوی بهشت ​​بلند نکنند!
[ترجمه ترگمان]اما اگر آن ها دنبال لطف خدا هستند، آن ها را با دست های آلوده خود به سوی آسمان بلند کنند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A man's heart is a firework that once in its time heavenward.
[ترجمه گوگل]قلب یک مرد آتش بازی است که هر از گاهی به آسمان می رود
[ترجمه ترگمان]قلب یک انسان وسیله آتش بازی است که زمانی در آسمان به آسمان می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Leaves had unfurled, goldfinches had arrived at the feeder and daffodils were fighting their way heavenward.
[ترجمه گوگل]برگها باز شده بودند، فنچها به دانخوری رسیده بودند و نرگسها به سوی بهشت ​​می جنگیدند
[ترجمه ترگمان]برگ ها گشوده بودند، goldfinches به سوی ظرف غذا رسیده بودند و نرگس زرد در حال مبارزه با way به سوی آسمان بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رو به آسمان (صفت)
hypaethral, heavenward

بطرف اسمان (قید)
skyward, heavenward

انگلیسی به انگلیسی

• toward the sky, skyward; toward heaven
heavenward or heavenwards means up towards the sky or to heaven; a literary word.

پیشنهاد کاربران

بپرس