heavenliness

/ˈhevnlinəs//ˈhevnlinəs/

سماویت، اسمانی، روحانی، الوهیت، علوی

جمله های نمونه

1. She had imagined a fairer visible heavenliness.
[ترجمه گوگل]او بهشت ​​قابل مشاهده تری را تصور کرده بود
[ترجمه ترگمان]تصورش را هم کرده بود که heavenliness دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I hope to find that paradise with heavenliness, you give me the directions.
[ترجمه گوگل]امیدوارم آن بهشت ​​را با بهشت ​​پیدا کنم، شما راهنماییم کنید
[ترجمه ترگمان]امیدوارم که آن بهشت را با heavenliness پیدا کنم، آدرس را به من بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. BE just the love"the heavenliness turn".
[ترجمه گوگل]فقط عشق باش "بهشتی می چرخد"
[ترجمه ترگمان]تنها عشق \"the\" باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. During the period of practising, I experienced deep-heartedly the heavenliness and sense of responsibility of the medical stuff .
[ترجمه گوگل]در طول دوره تمرین، آسمانی بودن و احساس مسئولیت در امور پزشکی را عمیقاً تجربه کردم
[ترجمه ترگمان]در طی دوره تمرین، من احساس امنیت عمیق و احساس مسئولیت امور پزشکی را تجربه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In my opinion, I think that the wedding is the most heavenliness moment in someone's life. Because it is reflecting an great emotion.
[ترجمه گوگل]به نظر من عروسی بهشتی ترین لحظه زندگی یک نفر است زیرا منعکس کننده یک احساس بزرگ است
[ترجمه ترگمان]به نظر من، فکر می کنم عروسی مهم ترین لحظه زندگی یک نفر است چون احساس خیلی هیجان انگیزی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The architectonic has brought very magnificent cathedrals to the religion, and inside of the cathedrals has been decorated by the electronic organ and lights to show the heavenliness.
[ترجمه گوگل]معماری کلیساهای بسیار باشکوهی را به دین آورده است و داخل کلیساها با اندام الکترونیکی و چراغ هایی برای نشان دادن بهشت ​​تزیین شده است
[ترجمه ترگمان]The کلیساهای جامع باشکوهی را به دین آورده است، و درون کلیساهای جامع به وسیله ارگ و چراغ های الکترونیکی تزئین شده است تا the را نشان دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I want to become a psychologist. I think psychology is heavenliness. I like observing any other people's phiz.
[ترجمه گوگل]من می خواهم روانشناس شوم به نظر من روانشناسی بهشتی است من دوست دارم phiz دیگران را مشاهده کنم
[ترجمه ترگمان] من می خوام یه روانشناس بشم فکر کنم روانشناسی is قیافه آدم های دیگر را هم دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• state of being from heaven; state of being of the sky; blissfulness, beautifulness

پیشنهاد کاربران

بپرس