• : تعریف: any of several common low, shrubby, evergreen plants bearing clusters of tiny, pinkish purple, bell-shaped flowers.
جمله های نمونه
1. The old road had disappeared under grass and heather.
[ترجمه رحیم] جاده قدیمی در زیر چمن و علف از دیده ها پنهان شده بود
|
[ترجمه زهرا] جاده قدیمی در زیر علفزار ناپدید شده بود
|
[ترجمه گوگل]جاده قدیمی زیر چمن و هدر ناپدید شده بود [ترجمه ترگمان]جاده قدیمی زیر علف ها و علف ناپدید شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Heather went to the kitchen to get drinks for us.
[ترجمه گوگل]هدر به آشپزخانه رفت تا برای ما نوشیدنی بیاورد [ترجمه ترگمان]هدر رفت به آشپزخانه تا برامون نوشیدنی بیاره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A bird skimmed low over the heather.
[ترجمه گوگل]پرنده ای از روی هدر پایین رفت [ترجمه ترگمان]پرنده ای در خلنگ زار پایین آمد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Then on we walked, over heather moor land now.
[ترجمه گوگل]سپس به راه افتادیم، روی زمین هدر مور در حال حاضر [ترجمه ترگمان]بعد، روی زمین خلنگ زار قدم زدیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Heather looked poised and relaxed as she made her way to the stage.
[ترجمه گوگل]هدر در حالی که به سمت صحنه می رفت، آماده و آرام به نظر می رسید [ترجمه ترگمان]وقتی به صحنه رسید، هدر به حالت آماده باش در آمد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Heather flung her empty glass at the wall.
[ترجمه گوگل]هدر لیوان خالی اش را به سمت دیوار پرت کرد [ترجمه ترگمان]هدر لیوان خالیش را روی دیوار انداخت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There is nothing-no bunkers, gorse, whin, heather, bracken, or rough-to impede you.
[ترجمه گوگل]هیچ چیزی وجود ندارد - هیچ پناهگاه، گلوله، ناله، هدر، براکن، یا خشن - که مانع شما شود [ترجمه ترگمان]چیزی وجود ندارد - پناه گاه، خلنگ، خلنگ، بوته های خار، سرخس، سرخس، یا برای مزاحمت ایجاد مزاحمت وجود ندارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Heather fretted, accused, threatened to call the police.
[ترجمه گوگل]هدر نگران شد، متهم شد، تهدید کرد که با پلیس تماس خواهد گرفت [ترجمه ترگمان]هدر متهم شده بود و تهدید کرده بود که پلیس را تهدید می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The girl had conic in while Heather was unpacking; she had said hello and asked if she could help.
[ترجمه گوگل]وقتی هدر در حال باز کردن بسته بندی بود، دختر مخروطی داشت او سلام کرده بود و پرسید که آیا می تواند کمک کند [ترجمه ترگمان]وقتی هدر داشت وسایلش را باز می کرد، دختر به او سلام کرده بود و از او پرسید که می تواند کمک کند یا نه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Heather tried to be as obtuse as she could.
[ترجمه گوگل]هدر سعی کرد تا جایی که میتوانست گنگ باشد [ترجمه ترگمان] هدر سعی کرد تا جایی که می تونست آروم تر عمل کنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Heather Benbow says they had an argument.
[ترجمه گوگل]هدر بنبو می گوید که آنها با هم مشاجره داشتند [ترجمه ترگمان] هدر دریاسالار \"گفت که دعواشون شده\" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I've known Heather for quite a while - a sort of on-and-off relationship, I suppose.
[ترجمه گوگل]من مدت زیادی است که هدر را می شناسم - فکر می کنم یک جور رابطه دائمی [ترجمه ترگمان]فکر کنم من هدر رو یه مدت طولانی می شناختم - یه جور رابطه - و - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Far, far away Beyond the heather, sliding away all night.
[ترجمه گوگل]دور، دور، فراتر از هدر، تمام شب در حال لغزش است [ترجمه ترگمان]بسیار دور، دور آن سوی خلنگ زار، تمام شب را به سر می برد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Heather, a keen cyclist, is hoping to raise £000 by riding her bike across Europe.
[ترجمه گوگل]هدر، دوچرخه سواری مشتاق، امیدوار است با دوچرخه سواری خود در سراسر اروپا، 000 پوند به دست آورد [ترجمه ترگمان]هدر، دوچرخه سوار مشتاق، امیدوار است با دوچرخه سواری در سراسر اروپا، هزار پوند را افزایش دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. 'Blair Witch' star Heather Donahue has landed a new role in a college reunion film called 'Seven and a Match'.
[ترجمه گوگل]هدر دوناهو، ستاره «جادوگر بلر» نقش جدیدی را در فیلمی به نام «هفت و یک کبریت» دریافت کرده است [ترجمه ترگمان]ستاره بلر، Heather Mills، نقش جدیدی را در یک فیلم تجدید دیدار کالج به نام هفت و یک مسابقه به زمین گذاشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
خلنگ زار (اسم)
breck, heather, moorland
خلنگ (اسم)
heather, erica
ورسک (اسم)
heather
علف جاروب (اسم)
heather
انگلیسی به انگلیسی
• any of a number of low evergreen shrubs bearing clusters of purple flowers (native to england and scotland) heather is a plant with small purple, pink, or white flowers that grows wild on hills and moorland.
پیشنهاد کاربران
رنگ یاسی
[گیاه شناسی] خلنگ جارو
heather ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل ) واژه مصوب: خلنگ تعریف: درختچه ای کوتاه با برگ های همیشه سبز و گل های صورتی خوشه ای
دختر خوشگل و خفن و مهربون
پروانه_چرخنده_خنک کننده_پنکه ی بزرگ
به زنی که زیبا، شوخ طبع، صادق، مهربان و در کل بهترین بهترین ها باشد اطلاق می شود.