heatable

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of heat.

جمله های نمونه

1. A new viscosity measurement method using a heatable stage microscope has been successfully applied to the bulk glasses at different temperatures.
[ترجمه گوگل]یک روش جدید اندازه گیری ویسکوزیته با استفاده از یک میکروسکوپ مرحله گرمایشی با موفقیت روی شیشه های حجیم در دماهای مختلف اعمال شده است
[ترجمه ترگمان]یک روش اندازه گیری ویسکوزیته جدید با استفاده از یک میکروسکوپ مرحله ای heatable با موفقیت به شیشه های حجیم در دماهای مختلف اعمال شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I think I will make a re - heatable dinner for Jessica's family.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم برای خانواده جسیکا یک شام با قابلیت گرم کردن دوباره درست کنم
[ترجمه ترگمان]فکر کنم برای خانواده جسیکا شام درست کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Remember that our family has a large heatable adobe sleeping platform, North House, I and my grandparents slept in it.
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که خانواده ما یک سکوی خواب خشتی قابل گرم کردن دارد، خانه شمالی، من و پدربزرگ و مادربزرگم در آن می‌خوابیدیم
[ترجمه ترگمان]به یاد داشته باشید که خانواده ما دارای یک سکوی sleeping خشت و خشت، خانه شمالی، من و مادربزرگ my در آن می خوابیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's suitable for heatable filter paper as packaging material.
[ترجمه گوگل]برای کاغذ فیلتر قابل گرما به عنوان مواد بسته بندی مناسب است
[ترجمه ترگمان]برای کاغذ فیلتر heatable به عنوان ماده بسته بندی مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The panel is introduced into a heatable mold, and pressed therein, in order to form the wall part or the covering hood. The plastic material of the panel contains at least one dye.
[ترجمه گوگل]پانل به یک قالب قابل حرارت وارد شده و در آن فشار داده می شود تا قسمت دیوار یا هود پوشش را تشکیل دهد مواد پلاستیکی پانل حاوی حداقل یک رنگ است
[ترجمه ترگمان]تابلو وارد یک قالب heatable می شود و آن را در آن فشار می دهد تا قسمت دیوار یا درپوش پوشش را شکل دهد مواد پلاستیکی پانل حاوی حداقل یک رنگ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. On the basis of case analysis, he thought that the main cause of burns in children was the heatable brick bed.
[ترجمه گوگل]او بر اساس تجزیه و تحلیل موردی، علت اصلی سوختگی در کودکان را تخت آجری قابل گرما دانست
[ترجمه ترگمان]بر پایه تجزیه و تحلیل موردی، او فکر کرد که علت اصلی سوختگی در کودکان، بس تر آجری heatable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. So most of the time,after having the dinner,we would go directly warm the heatable brick bed and sleep.
[ترجمه گوگل]بنابراین بیشتر اوقات، بعد از صرف شام، مستقیماً تخت آجری قابل گرم کردن را گرم می‌کردیم و می‌خوابیدیم
[ترجمه ترگمان]پس بیشتر اوقات، بعد از خوردن شام، ما به طور مستقیم بر روی تخت خواب آجری داغ و خواب می رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We always say a dilapidated cottage, but never leave the Yanan cave heatable adobe sleeping platform.
[ترجمه گوگل]ما همیشه می گوییم یک کلبه ویران است، اما هرگز سکوی خواب خشتی قابل گرم شدن غار Yanan را ترک نکنید
[ترجمه ترگمان]ما همیشه می گوییم یک کلبه مخروبه، اما هیچ وقت غار Yanan را ترک نمی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Effective signal controlled separation of the elements by ad- and desorption in different heatable columns.
[ترجمه گوگل]سیگنال موثر جداسازی عناصر با جذب و دفع در ستون های مختلف قابل گرم شدن
[ترجمه ترگمان]تجزیه و تحلیل کارآمد سیگنال از عناصر به وسیله تبلیغ و واجذبی در ستون های مختلف heatable
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• able to be heated

پیشنهاد کاربران

بپرس