heat exchanger

/ˈhiːtɪksˈtʃeɪndʒər//hiːtɪkˈstʃeɪndʒə/

(مکانیک) مبدل حرارت، دگرساز گرما

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a device, such as automobile radiator, for transferring heat from a fluid on one side of a barrier to a fluid on the other side.

جمله های نمونه

1. Heat exchangers might also benefit from treatment with polymers.
[ترجمه گوگل]مبدل های حرارتی نیز ممکن است از درمان با پلیمرها سود ببرند
[ترجمه ترگمان]مبدل های حرارتی نیز ممکن است از درمان با پلیمرها بهره مند شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The water rises, the heat is transferred to heat exchangers and the water then returns below ground to be reheated.
[ترجمه گوگل]آب بالا می آید، گرما به مبدل های حرارتی منتقل می شود و سپس آب به زیر زمین باز می گردد تا دوباره گرم شود
[ترجمه ترگمان]آب بالا می رود، گرما به مبدل های حرارتی منتقل می شود و سپس آب به پایین باز می گردد تا دوباره گرم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The breech lock closure type heat exchanger is characterized by reliable sealing performance, easy dismantling and assembling, high utilization ratio of heat exchange area and small grounding.
[ترجمه گوگل]مبدل حرارتی نوع بسته شدن قفل بریچ با عملکرد آب بندی قابل اعتماد، برچیدن و مونتاژ آسان، نسبت استفاده بالا از منطقه تبادل حرارت و زمین کوچک مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]بسته شدن کلید بسته مبدل حرارتی، با عملکرد آب بندی قابل اعتماد، جداسازی آسان و مونتاژ، نسبت استفاده زیاد از ناحیه تبادل گرما و مبنای کوچک مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The tube blocking of graphite heat exchanger is attributed to the solid gypsum in dilute phosphoric acid and the scars in the concentration process.
[ترجمه گوگل]مسدود شدن لوله مبدل حرارتی گرافیت به گچ جامد در اسید فسفریک رقیق و زخم‌ها در فرآیند غلظت نسبت داده می‌شود
[ترجمه ترگمان]مسدود شدن لوله از مبدل حرارتی گرافیت نسبت به سنگ گچ جامد در فسفریک اسید و اثر آن در فرآیند غلظت نسبت داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After the water plate heat exchanger should be met.
[ترجمه گوگل]پس از مبدل حرارتی صفحه آب باید ملاقات کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از این که مبدل حرارتی صفحه آب باید برآورده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The anti-freezing heat exchanger is arranged in a drain pan.
[ترجمه گوگل]مبدل حرارتی ضد یخ در یک ظرف تخلیه چیده شده است
[ترجمه ترگمان]مبدل حرارتی ضد یخ در یک ماهی تابه ریخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The double shell side heat exchanger for use in hydrogenated unit is divided into two kinds of flange type and thread lock ring type.
[ترجمه گوگل]مبدل حرارتی جانبی دو پوسته برای استفاده در واحد هیدروژنه به دو نوع فلنج و نوع حلقه قفل رزوه ای تقسیم می شود
[ترجمه ترگمان]مبدل حرارتی دو طرف پوسته برای استفاده در یک واحد هیدروژنه به دو نوع از نوع flange و نوع حلقه قفل تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The structure and performance characteristics of shell heat exchanger corrugated plate are introduced.
[ترجمه گوگل]ساختار و ویژگی های عملکرد صفحه موجدار مبدل حرارتی پوسته معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]ساختار و مشخصه های عملکرد صفحه چین دار مبدل حرارتی پوسته معرفی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In thermodynamic system, heat exchanger is in higher proportion in gross investment of an enterprise, and the performance of heat exchanger directly influences thermal economy.
[ترجمه گوگل]در سیستم ترمودینامیکی، مبدل حرارتی نسبت بیشتری در سرمایه گذاری ناخالص یک شرکت دارد و عملکرد مبدل حرارتی به طور مستقیم بر اقتصاد حرارتی تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]در سیستم ترمودینامیکی، مبدل حرارتی نسبت به سرمایه گذاری ناخالص یک شرکت بیشتر است و عملکرد مبدل حرارتی مستقیما بر اقتصاد حرارتی تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The joints behave as the conduits of a subsurface heat exchanger.
[ترجمه گوگل]اتصالات مانند مجرای یک مبدل حرارتی زیرسطحی عمل می کنند
[ترجمه ترگمان]این اتصالات به صورت مجرای مبدل حرارتی زیرزمینی عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The working principle of a bootstrap air cycle refrigeration components is described in detail, such as compressor, turbine, shaft and internal heat exchanger.
[ترجمه گوگل]اصول کار اجزای تبرید چرخه هوا بوت استرپ به تفصیل شرح داده شده است، مانند کمپرسور، توربین، شفت و مبدل حرارتی داخلی
[ترجمه ترگمان]اصل کاری اجزای تبرید چرخه هوای بوت استرپ به صورت دقیق، مانند کمپرسور، توربین، شفت و مبدل حرارتی داخلی توصیف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A single U-tube is the most common type of ground heat exchange in Ground Coupled Heat Pump (GCHP) system, and ground heat exchanger is an important component of the GCHP system.
[ترجمه گوگل]یک لوله U منفرد رایج ترین نوع تبادل حرارت زمین در سیستم پمپ حرارتی جفت شده زمینی (GCHP) است و مبدل حرارتی زمین یکی از اجزای مهم سیستم GCHP است
[ترجمه ترگمان]یک لوله U - لوله ای رایج ترین نوع تبادل گرمایی زمینی است که به همراه سیستم پمپ حرارتی (GCHP)و مبدل حرارتی زمینی جز مهمی از سیستم GCHP هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In the design of ground-source heat pump (GSHP), the inlet water temperature and velocity of the media in the underground U-tube heat exchanger are very important for heat exchange rate.
[ترجمه گوگل]در طراحی پمپ حرارتی منبع زمینی (GSHP)، دمای آب ورودی و سرعت محیط در مبدل حرارتی U-tube زیرزمینی برای نرخ تبادل حرارت بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]در طراحی پمپ حرارتی منبع زمینی (gshp)، دمای آب ورودی و سرعت رسانه ها در مبدل حرارتی زیر لوله U شکل برای نرخ تبادل گرما بسیار مهم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The liquid ammonia with oil can produced biuret scale on the urea system in chemical fertilizer plant. The efficiency of heat exchanger and producing capacity of urea were reduced.
[ترجمه گوگل]آمونیاک مایع با روغن می‌تواند بر روی سیستم اوره در کارخانه کود شیمیایی، مقیاس بیورت تولید کند راندمان مبدل حرارتی و ظرفیت تولید اوره کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]آمونیاک مایع با نفت می تواند مقیاس biuret را بر روی سیستم اوره در کارخانه کود شیمیایی تولید کند بازدهی مبدل حرارتی و ظرفیت تولید اوره به شدت کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] مبدل حرارت، دگرساز گرما، تبادلگر گرمایی
[عمران و معماری] تبادل کننده حرارت - مبدل حرارتی
[صنایع غذایی] مبدل گرما : وسیله ای که انرژی گرمایی بین ماده گرم شونده و یا سرد شونده و سیال گرم کننده و سرد کننده ردوبدل می کند
[مهندسی گاز] مبدل حرارتی
[نساجی] مبدل حرارتی

انگلیسی به انگلیسی

• device that transfers heat from one substance to another

پیشنهاد کاربران

heat exchanger ( فیزیک )
واژه مصوب: تبادلگر گرما
تعریف: افزاره ای که گرما را از یک محیط یا سامانه به محیط یا سامانه ای دیگر منتقل می کند
برای رادیاتور خودرو هم گفته می شه
دستگاهی است که در صنعت برای تبادل حرارت بین دو سیال استفاده میشود بدون آنکه باهم مخلوط شوند.
مثلا خنک کردن روغن تجهیزاتی مثل کمپرسور که با جریان پیدا کردن روغن کمپرسور توسط پمپ روغن ، روغن در یک لوپ بسته جریان پیدا میکند و در مجاورت با آب سرد قرار گرفته وخنک میشود
مبدل حرارتی
در بعضی جاها کولر هم گفته میشود چون برای تبادل حرارت بین دوسال استفاده میشود
مبدل گرمایی

بپرس