heart stricken

/ˈhɑːrtˈstrɪkən//hɑːtˈstrɪkən/

غم زده، داغ دیده، دلشکسته، داغ دار (heart-struck هم می گویند)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: heart-struck (adj.)
• : تعریف: deeply afflicted with grief, dismay, or remorse.

- She was heart-stricken after her mother's death.
[ترجمه گوگل] او پس از مرگ مادرش به شدت ناراحت شد
[ترجمه ترگمان] بعد از مرگ مادرش، قلبش به لرزه افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس